اگر از شما سوال کنند که اگر یک بار دیگر پشت میزهای مدرسه بنشینید دوست داشتید چه مطلب یا مهارتی را یاد بگیرید؛ پاسخ شما چه بود؟ ریاضیات ؟ جغرافی یا تاریخ؟ شیمی و فیزیک و یا یک مهارت عملی؟
به طور قطع ما با معیار اکنون خود میگوییم که دوست داشتیم چه مطالب یا مهارتهایی را در مدرسه میآموختیم اما بسیاری از متخصصین حال حاضر اعتقاد دارند که بدون شک جای آموزش مهارتهای اجتماعی در مدارس ما خالی است. برخی از کودکان برای برقراری روابط اجتماعی مهارت بیشتری دارند به نظر شما علت چیست؟ اصلا چرا یادگیری مهارتهای اجتماعی مهم است؟ کودکان را در بهترین مدارس ثبت نام میکنیم هزار و یک خرج را برای او متقبل میشویم که در آزمونهای متعدد موفق باشد ولی در ابتداییترین ارتباطات اجتماعی ناتوان است. یاد نمیگیرد چگونه معاشرت کند بنابراین زندگی پرچالشی را در دوره نوجوانی و جوانی پشت سر می گذارد. با همین بضاعت کم وارد دنیای دانشجویی و با بضاعتی کمتر وارد دنیای مشترک در خانواده و یا محیط کار میشود. برای کوچکترین مشکل خود در میماند و با موقعیتهای شکست فراوان مواجه میشود.
وان هاسلت و همکاران مهارت اجتماعی را مشتمل بر ابراز خوشحالی، قدردانی از تعریف و تمجید دیگران و سایر رفتارهایی که در تحکیم روابط میان فردی ضروری است، تعریف کردهاند.
شهروند خوب شدن و راههای مناسب برخورد با دیگران و داشتن مهارت در ارتباطات بین فردی برای زندگی در این عصر کاملا ضروریست. از نظر سازمان بهداشت جهانی مهارتهای زندگی در سه طبقه قرار میگیرند: مهارتهای اجتماعی، مهارتهای شناختی و مقابلهای – هیجانی
همانطور که پیشتر از منظر یکی از اندیشمندان این حوزه توضیح داده شد مهارتهای اجتماعی موانعی را که در راه برقراری ارتباط درست اجتماعی وجود دارد را برطرف میکند و میتواند به عملکرد مثبت فرد بیانجامد و اما کمبود مهارت لازم در روابط اجتماعی (نکتهای که نویسنده را بر آن داشت که چند سطر درباره آن بنویسید) به طور قطع فرد را با مشکلات بسیاری مواجه میسازد که منجر به عدم مصالحه و سازش فرد در روابط اجتماعی و روابط بین فردی و اختلالات رفتاری میشود.
اختلال رفتار سلوک (CD)، اختلال رفتار نافرمانی مقابله ای (ODD) و اختلال نقص توجه (ADHD) بیشترین موارد گزارش شده در میان دیگر اختلالات در دوران مدرسه است. تحقیقی که در همین زمینه انجام شده است نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی گستردهتر شدن شبکه اجتماعی (دوستان و همسالان)، رفتارهای پسندیدهتر اجتماعی، تعامل مثبت اجتماعی و رفتارهای با قاعدهتر را منجر شده است.
وقتی میگوییم فرد «اجتماعی» شده است یعنی با ارزشها، هنجارها و نگرشهای گروهی همنوا شده است و مهارت لازم را در این زمینه آموخته است. در واقع فرد با یادگیری مهارتهای اجتماعی الگوهای کنش در رابطه و تعامل با دیگران را میآموزید. این آموزهها دفاع از خود را در موارد لازم، شیوههای همکاری در گروه، علل پیروی نکردن از گروه در مواقع لازم و به طور کلی سلوک با دیگران را شامل میشود. حال هر قدر این آموزهها از کودکی اتفاق بیفتد نتایج بهتری خواهد داشت. و در واقع فرد در تعاملات شهروندی بهتر عمل خواهد کرد.
جنبههای رشد اجتماعی در ذات کودک وجود دارد پس میتوان آن را پروراند و تقویت کرد. به طور قطع کودکانی که مهارتهای اجتماعی بیشتری در دوران کودکی خود کسب میکنند در زندگی آتی خود موفقتر هستند و از مزایای قابل توجه آن در زندگی روزمره خود بهرهمند خواهند شد. برخی از کودکان تندخو، برخی گوشهگیر، برخی خجالتی یا پرخاشگر هستند اما عدهای هم هستند که دوستیابی، خودکنترلی، معاشرت بهتر و تعامل هدفمندتری را آموختهاند که در آینده خانوادگی و شغلی خود موفقتر خواهند بود و تصویر ذهنی بهتری از خود و دیگران دارند. به هر میزان که کودکان مهارت اجتماعی بهتری را کسب کرده باشند به همان میزان از اعتماد به نفس، تعامل بهتر، آرامش و در زندگی از انعطاف بیشتر برخوردار هستند.
پس برای آن که کودکانی موفق، مستقل، با مسئولیت و با روابط اجتماعی مثبت در زندگی آتی پرورش دهیم وقت آن است که توجه جدی به آموزش مهارتهای اجتماعی از همان اوان کودکی داشته باشیم.