به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، چهارمین نشست «سینما IT» با نمایش فیلم جستجو (۲۰۱۸) به کارگردانی آنیش چاگانتی و نقد و بررسی آن از منظر فناوری اطلاعات، با حضور منتقدان سینما و کارشناس IT، یکشنبه هفتم بهمن ماه در فرهنگسرای فناوری اطلاعات برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمدرضا فهمیزی منتقد سینما به نقد فیلم پرداخت و گفت: هر فیلمی از عناصر مختلفی تشکیل شده است که در کنار هم قرار میگیرد و مجموعه اینها یک فیلم را تشکیل میدهد. بین عوامل مختلفی که یک فیلم را میسازد، چهار عامل مهمتر از بقیه است و نقش کلیدیتری دارد: فیلمنامه، کارگردانی، بازیگری و تدوین. خیلیها معتقدند که تدوینگر کارگردان دوم فیلم است و چه بسا فیلمهایی که به خاطر ضعف کارگردان فیلم خوبی نبوده، اما تدوین گر آن را نجات داده است. این فیلم در همه عوامل امتیازهای ویژهای دارد که آن را تبدیل به یک فیلم خوب کرده است. اول فیلمنامه این کار که طوری برنامهریزی شده است که شما کل فیلم را بر روی صفحه مانیتور میبینید و هیچ فیلم دیگری مشابه آن ساخته نشده است و باعث شده قدرت دید تماشاگر کمتر شود و کارگردان برای انجام این کار دلایل خودش را داشته است.
این منتقد سینما در ادامه گفت: این گونه فیلمها میطلبد کارگردان ژانری را انتخاب کند که قابلیت جذب مخاطب را داشته باشد. اگر شما بخواهید یک فیلم وسترن یا کمدی را در این قالب بسازید، تماشاگر پس می زند و به خاطر همین کارگردان یک داستان جنایی و معمایی را برای این کار در نظر گرفته است. چون وقتی جنایی در نظر گرفته شده است، ذهن مخاطب درگیر میشود که بعد چه میشود و مدام درگیر رودست هایی میشود که از کارگردان میخورد و برای اینکه تماشاگر به پاسخ سوالش برسد و مجهولش تبدیل به معلوم شود، کار را تا پایان دنبال میکند. بر اساس این ژانر، فیلمنامه مناسبی نوشته شده است که هم مؤلفه های ژانر جنایی معمایی را رعایت کرده و هم با شکلی که کارگردان برای نمایش فیلم انتخاب کرده بود، تناسب داشت.
فهمیزی افزود: از طرف دیگر شما بازیگران خوبی میبینید. این فیلم از نخستین فیلمهای هالیوود است که نقش اول آن را یک هنرپیشه غیرآمریکایی (کرهای) بازی کرده و بازی خوبی هم میکند. در این فیلم به دلیل اینکه پدر مدام درگیر جستوجو در دنیای مجازی است، با توجه کردن به کوچکترین جزییات، قدم به قدم به حل معما میرسد و در واقع در قالب دنیای رایانه این کار را انجام میدهد.
حامد کبودجامه کارشناس فناوری اطلاعات نیز به بررسی فیلم از جنبه فناوری اطلاعات پرداخت و گفت: در این فیلم ما دو شخصیت داشتیم، یکی دختر که منزوی بود و او این شخصیت را عریانتر در شبکههای اجتماعی گذاشته بود که به راحتی از پسری که کاملاً شخصیتش را تغییر داده بود، فریب خورد و در صفحات مجازی تبدیل به آدم دیگری شده بود. در شبکههای اجتماعی بعضی خودشان را بدون گارد نشان میدهند. به هر حال در دنیای مجازی پیچیدگی زیبا و خیلی سخت است و باید درک کنیم که دارد چه اتفاقاتی میافتد. اینها را به این دلیل گفتم که بدانیم چقدر لازم است در مورد این شبکه و دنیای مجازی دانش کسب کنیم.
وی افزود: در این فیلم دیدیم که پدر هیچ شناختی از دخترش نداشت و وقتی دخترش گم شد، نمیدانست باید کجا برود و چه کار کند؟ اولین راهی که به ذهنش رسید این بود که با حساب همسرش وارد شود و دفترچه تلفن او را نگاه کند و تازه بفهمد که چگونه میتواند بقیه را پیدا کند. پدر و مادرها باید همیشه دانش خود را بالا ببرند. با هجوم شبکههای اجتماعی لازم است ما هر روز اطلاعات خود را افزایش دهیم.
کبودجامه اظهار کرد: در این فیلم مادرها هستند که دارند قضیه را پیش میبرند، نه پدرها. پدر دارد جستوجو میکند و شروع آن زمانی اتفاق میافتد که با حساب همسرش وارد میشود و مادر پسر برای حمایت از او حاضر است همه کار بکند.
وی به تنهایی انسان در دنیای معاصر اشاره کرد و گفت: در این فیلم میفهمیم که دختر بسیار تنها بود و نیاز به ارتباط داشت. برای پر کردن تنهایی خود به شبکههای اجتماعی پناه برده بود، چون در بسیاری از شبکههای اجتماعی فعال بود و به خاطر اختلاف نسل نمیتوانست با پدرش ارتباط بگیرد. کارگردان میخواست در این فیلم به تنهایی انسان معاصر اشاره کند. در تمام فیلم میبینیم که تمام ارتباطات در فضای مجازی میگذرد و آدمهای زیادی در فضای مجازی هستند و کارگردان به این اشاره کرده بود که انگار فضای مجازی دنیای ما شده است.
این کارشناس در پایان به بررسی جلوههای بصری فیلم پرداخت و گفت: نکته جالبی که در این فیلم وجود داشت، این بود که ویندوز XP نماد قدیمی بود که برای مادر بود و برای خانواده تبدیل به خانهای شده بود که همبستگی ایجاد کرده بود و خیلی از وقایع خوب و بدشان را آنجا میگذاشتند، اما بعد که پیشرفت کرده بود، پدر و دختر هر کدام گوشی و لپتاپ خودشان را داشتند و سوییچ بین اینها به درک فیلم خیلی جالب عمل کرده بود.