شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۳:۲۵
کد خبر: ۱۰۱۳۱۷
|
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۴
مادر شهید منوچهر ساوالان‌پور در ویژه‌برنامه «در کوی نیکنامان» در فرهنگ‌سرای گلستان عنوان کرد: همه باید پیرو ولایت باشیم چرا که راه سعادت همین است.
به گزارش  رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ویژه‌برنامه «در کوی نیکنامان» با هدف تجلیل از خانواده شهدا روز پنجشنبه ۱۶ اسفند با حضور خانواده شهید محمود صدیقی و شهید منوچهر ساوالان‌پور برگزار شد. 

در آغاز این برنامه حجت‌الاسلام وحیدی با تبریک حلول ماه رجب گفت: امشب اول ماه مبارک رجب است و سه ماه بسیار بزرگ را در پیش داریم. در حقیقت، مهمانی ۹۰ روزه خداوند آغاز می‌شود و همه ما دعوت هستیم. میزبان این مهمانی خود خداوند است و همه ما را دعوت کرده تا با انجام کارهای خیر در این مهمانی شرکت کنیم. ماه رجب ماهی است که می‌توان خداوند را در آن دید. از امشب فرشته‌ای به اسم داعی از طرف خداوند همه را به حضور در مهمانی او دعوت می‌کند و می‌گوید آیا کسی هست که به خانه من بیاید؟

وی ادامه داد: در ایام ماه رجب دعای زیبایی را می‌خوانیم و می‌گوییم «ای خدایی که هر کس از تو چیزی بخواهد، عنایت می‌کنی و حتی چیزهایی را هم که نخواهد به او می‌دهی». همچنین در این ماه، ولادت امیرالمومنین را داریم که مظهر حق و عدالت است. خداوند در نیمه ماه رجب به فرشته‌ها دستور می‌دهد که تمام پرونده گناهان بنده‌ها را پاک کرده و به جای آن حسنه بنویسند. متاسفانه یک جمله غلط در دهان مردم افتاده است و آن هم این است که خداوند حق‌الناس را نمی‌بخشد. آیا واقعا خداوند توانایی بخشش حق‌الناس را ندارد؟ نباید خداوند را این قدر کوچک کنیم. او اگر بخواهد می‌تواند حق‌الناس را ببخشد. بزرگ‌ترین عذاب زمانی است که در روز قیامت پرده‌ها کنار رفته و همه می‌فهمند که خداوند چه قدر مهربان است، اما ما دعوت او را قبول نکردیم و به سمتش نرفتیم. همین حسرت، بزرگ‌ترین عذاب برای جهنمیان است. ماه رجب بزرگ‌ترین فرصت برای دوستی با خداوند است. 

در بخش بعدی این برنامه از خانواده‌های شهدا تقدیر شد. مادران شهیدان محمود صدیقی و منوچهر ساوالان‌پور مهمانان این مراسم بودند که به بیان خاطراتی از فرزندان شهید خود پرداختند. 

مادر شهید صدیقی در مورد فرزند شهید خود گفت: محمود فرزند چهارم من بود که برای انجام خدمت سربازی به جبهه رفته بود و در ۱۹ سالگی در منطقه سومار شیمیایی شد و به شهادت رسید. تنها دو ماه قبل از این که او به شهادت برسد، فرزند دیگرم که ۱۳ سال داشت، در دریا غرق شد و غم بزرگی را به ما وارد کرد. در حقیقت در یک مدت دو ماهه دو فرزندم را از دست دادم.
 
وی به نقل یک خاطره از فرزند شهید خود پرداخت و گفت: خاطرم هست که یک بار در عالم رؤیا او را دیدم. خواب دیدم که در صحرای عرفات مکه هستم و محمود به من زنگ زده است. با شوق و ذوق خاصی تلفن را برداشتم و چون می‌دانستم که به شهادت رسیده است، از حال و احوال خودش و برادر کوچکش پرسیدم. به من گفت که حالمان خوب است و مراقب همدیگر هستیم. 

در ادامه مادر شهید منوچهر ساوالان‌پور گفت: منوچهر فرزند دوم من بود و به غیر از ایشان یک پسر و یک دختر نیز دارم. در زمان جنگ، هر دو پسرم در جبهه حضور داشتند. پسر بزرگم در سپاه فعالیت داشت و منوچهر به صورت داوطلبانه از طریق بسیج عازم جبهه شد. ایشان در منطقه سومار و در جریان عملیات مسلم‌ابن‌عقیل به شهادت رسید. 

این مادر شهید روایتی متفاوت از لحظات شهادت فرزند خود را بیان کرد و گفت: ایشان از سنین نوجوانی روح بسیار بیداری داشت و در حالی که ۱۵ سال داشت در همه راهپیمایی‌های انقلاب اسلامی حضور داشت. در سال ۱۳۵۹ و با آغاز جنگ، او به سن قانونی نرسیده بود و نمی‌توانست عازم شود. یک روز پیش من آمد و گفت می‌خواهم به جبهه بروم و به رضایت شما و پدرم احتیاج دارم. در نهایت با توجه به اصرارهای فراوان، اجازه دادیم به جبهه برود. تنها سه روز از رفتن‌اش گذشته بود که پدرش خواب شهادت او را دید. با آشفتگی فراوان از خواب پرید و ماجرا را برایم تعریف کرد. کمی نگران شده بودیم که مبادا این رؤیا حقیقت داشته باشد. خاطرم هست که روز بعد نیز یکی از دوستانش به منزل ما آمد و او نیز چنین خوابی را دیده بود. باید بگویم که این خواب حقیقت داشت و چند روز بعد، خبر شهادتش را دریافت کردیم. البته اطرافیان قصد نداشتند به من و همسرم خبر بدهند و منتظر بودند تا پیکرش به تهران برگردد و بعداً خبر بدهند اما به صورت اتفاقی و در سخنرانی بین دو نماز از زبان پیش‌نماز مسجد شنیدم.
 
او به ولایت‌مداری خاص شهید ساوالان‌پور اشاره کرد و گفت: او از نوجوانی بسیاری از سخنرانی‌ها و صحبت‌های امام خمینی (ره) را دنبال می‌کرد. در وصیت‌نامه‌اش که بعداً به دستمان رسید، نوشته بود همه باید پیرو ولایت باشد چرا که راه سعادت همین است. او همچنین درخواست کرده بود که عکس امام خمینی (ره) را بر روی کفن او قرار بدهیم و ما نیز این کار را انجام دادیم.

نظر شما