جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۰۳:۲۱
کد خبر: ۱۰۳۲۱۹
|
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۸ - ۱۷:۱۰
داود فتحعلی‌بیگی در نشست تخصصی «تعزیه، هم‌نشینی شکوهمند هنر و باور» در فرهنگ‌سرای سرو گفت: بعضی تعزیه‌خوان‌ها درک درستی از نقشی که بازی می‌کنند ندارند و بعضی‌ها هم تحت تأثیر سریال‌های تاریخی تلویزیونی، اداهای عجیب و غریبی در می‌آورند و تئاتر اجرا می‌کنند.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نشست تخصصی «تعزیه، هم‌نشینی شکوهمند هنر و باور» دوشنبه هشتم مهرماه با حضور داود فتحعلی‌بیگی، محمد ناصربخت، شهناز روستایی و جمعی از علاقه‌مندان در فرهنگ‌سرای سرو برگزار شد. 

در ابتدای این مراسم، داود فتحعلی‌بیگی صحبت کرد و در مورد عدم توجه به هنر تعزیه گفت: به نظرم توجه به تعزیه، یک عزم ملی و یک غیرت فرهنگی می‌خواهد که متاسفانه آن را در ارتباط با پدیده‌های فرهنگی نمی‌بینم. بیشتر این تلاش‌ها جوشش‌های فردی بوده است. اگر بخواهید کسانی را که کار جدی کرده‌اند بشمارید، بعید می‌دانم بیش از انگشتان دو دست باشند. البته اگر بخواهم کمی آسیب‌شناسی کنم باید بگویم که آن تعزیه‌خوان درک درستی از نقشی که بازی می‌کند ندارد و بعضی‌ها هم تحت تأثیر سریال‌های تاریخی تلویزیونی، اداهای عجیب و غریبی در می‌آورند و تئاتر اجرا می‌کنند. در حقیقت مرز بین شبیه‌خوانی و تئاتر را تشخیص نمی‌دهند. به عنوان مثال دیگر، می‌بینید که نمادهای تعزیه را از بین می‌برند، مثلاً به جای لباس قرمز، لباس سیاه‌رنگ به تن می‌کنند. وقتی هم ازشان می‌پرسید که چرا لباس مشکی پوشیده‌اید می‌گویند که برای تنوع بوده است. این موضوع به این دلیل است که آموزش آکادمیک نداریم. در بسیاری از کشورها، شبیه‌خوانی دارای کلاس و مدرسه است و اجازه نمی‌دهند که هر اتفاقی صورت بگیرد. 

وی ادامه داد: خاطرم هست سال گذشته به یک مراسم تعزیه در کرج رفته بودم؛ آنان به جای تشت آب که نماد فرات است، یک چاله کنده و آن را پرآب کرده بودند. برایم بسیار عجیب بود چرا که از سال‌ها قبل که ما تعزیه می‌خواندیم این رسم تشت گذاشتن وجود داشت و نمی‌دانم چرا آنان این کار را انجام داده بودند. به عنوان مثال دیگر، می‌بینیم که در چند سال اخیر آن شیر تعزیه که در مراسم‌ها حاضر می‌شود، برایش صدای غرش و شیهه پخش می‌کنند. نمی‌فهمد که این شیر آن شیر در جنگل نیست. این شیری است که یا حسین می‌گوید و نماد ایرانیانی است که از این آیین محافظت کردند. ذره‌ذره یک نمایش آیینی تعزیه‌خوانی حساب و کتاب دارد و باید به آن دقت شود. هر کاری که در تعزیه انجام می‌شود، یک قرارداد است که از گذشته‌ها وجود داشته و به ما رسیده است. مثلاً بالا زدن آستین یک دست در میدان جنگ یک مفهوم خاص دارد و زمانی که شبیه شمر می‌خواهد به گودال قتلگاه برود و سر شبیه امام حسین(ع) را از تن جدا کند، باید دو آستینش را بالا بزند. منبر تعزیه با منبر مسجد فرق دارد، اینجا دو پله است و آنجا سه پله است. 

فتحعلی‌بیگی اضافه کرد: کسی که شبیه حضرت علی‌اکبر(ع) است، وقتی پیش امام می‌رود باید تعظیم کرده، قدم به قدم رو به عقب برود و دست به سینه با امام حرف بزند. وقتی هم که از امام اذن میدان گرفت، باید برود از مادرش خداحافظی کند. خاطرم هست در یک تعزیه، شبیه حضرت علی‌اکبر(ع) روی اسب در حال حرکت به میدان بود و مادرش به دنبالش می‌دوید که این درست نیست، چرا که احترام مادر واجب است. به نظرم این موارد را فراموش می‌کنند به این دلیل که فقط آمده‌اند نمایش اجرا کنند. 

سخنران بعدی این مراسم محمد ناصربخت بود. او درباره اهمیت حفظ سنت‌های آیینی در تعزیه‌خوانی گفت: حفظ قراردادها در تعزیه بسیار مهم است، چه قراردادهای موسیقایی، چه قراردادهای سنتی و آیینی، ادبی و... شبیه‌خوانی مثل همه پدیده‌های نمایشی یک هنر ترکیبی است و از عناصر مختلفی بهره می‌برد، هنرهای تجسمی، ادبیات، نمایش و... با این حال، شبیه‌خوانی سه رکن مهم دارد که یکی از آنها ادبیات است. وقتی ادبیات را مرور می‌کنید، می‌بینید که پر از ریشه‌های سنتی و آیینی است. درست است که واقعه عاشورا یک واقعه جهانی است، اما نشانه‌های ادبیاتی آن فقط در ایران دیده می‌شود. اگر به جاهای دیگر هم رفته از ایران صادر شده است. به همین جهت، اندیشه کهن ایرانی در آن بسیار جلوه‌گر است و حکمت شیعی در آن دیده می‌شود. این اندیشه کهن با هنر تعزیه آمیخته شده و در بسیاری از نمایش‌ها رگه‌های آن دیده می‌شود. البته از آنجا که در تعزیه با مخاطب عام روبه‌رو هستیم شاید لازم باشد که این ادبیات کمی ساده‌تر شود و مضامین پیچیده با سادگی بیشتری بیان شود. شبیه‌خوانی یک هنر تمثیلی است و به همین دلیل نباید در آن به دنبال وقایع تاریخی باشیم. تعزیه هنر مستندسازی تاریخ نیست، بلکه می‌خواهد حقایق را کشف کند و به همین دلیل زبانش زبان تمثیل است. 

او به دو رکن دیگر در تعزیه اشاره کرد و گفت: رکن دوم در تعزیه، موسیقی است که هم به صورت آوازی و هم به صورت سازی است. البته آن چیزی که به عنوان رکن نام می‌بریم، بخش آوازی است، چرا که اگر آن را از تعزیه بگیرید چیزی از آن باقی نمی‌ماند. سازهای تعزیه همگی از دستگاه‌های ایرانی است که البته می‌تواند محدودتر باشد، اما موسیقی آوازی را اصلاً نمی‌توان از تعزیه گرفت. وزن شعر، آوای آن، نوع قرائت و... همگی مهم هستند و به همین دلیل می‌توان گفت که در تعزیه، گنجینه بزرگی از موسیقی را داریم. البته معتقدم که در مورد موسیقی تعزیه بسیار کم کار شده است و از این نظر عقب هستیم. رکن سوم، آداب و قراردادهای نمایشی در تعزیه است. بسیاری از آنان ثبت شده و تکرارشونده است و بعضی دیگر را می‌توان دوباره بازسازی کرد. این موضوع برای اهالی نمایش بسیار مهم است، چرا که می‌توانند تولید بیشتری داشته باشند و به بازآفرینی بپردازند. این سه رکن برای تعزیه و تئاتر بسیار مهم است و بسیاری از بزرگان بر آن تاکید دارند. 

فتحعلی‌بیگی: عدم درک درست از تعزیه‌خوانی سنتی پاشنه آشیل اجرای آن است

این کارشناس تئاتر و تعزیه ادامه داد: متاسفانه باید بگویم که تدبیری اندیشیده نشده و هر چه در زمینه تعزیه کار شده مبتنی بر علاقه شخصی بوده است. در تاریخ نیز بعد از آغاز عصر مدرن، با تعزیه همانند دیگر آداب سنتی رفتار شده و به کنار زده شده است. به همین دلیل شبیه‌خوان‌ها به حاشیه شهرها و روستاها رانده شده، امکاناتشان برای کار کردن کم می‌شود و کمتر به آنها بها داده می‌شود. برای مثال، در گذشته تلاش می‌شده که برای هر نقش یک متخصص انتخاب شود. مثلاً تعزیه‌خوانی وجود داشت که هر سال کارش این بود حر بخواند. اما اکنون هر کسی که کمی صدایش خوب است می‌خواند و حتی ممکن است دو نقش هم داشته باشد. حتی موسیقی هم با ورود میکروفون و آمپلی‌فایر کم‌کم تحت تأثیر مدرنیته قرار گرفته و آداب سنتی آن از بین می‌رود. از این منظر اگر بخواهید یک مجلس شبیه‌خوانی ببینید که هنوز آداب سنتی را رعایت می‌کند، باید به شهرستان‌ها بروید. در چنین نمایش‌هایی است که تماشاگر لذت می‌برد. 

ناصربخت در پایان گفت: تنها اتفاق مثبتی که در چند سال اخیر برای زنده نگه داشتن تعزیه رخ داد، ثبت تعزیه در یونسکو بود. این اتفاق هم که به همت علاقه‌مندان انجام شده بود، در حد همین ثبت باقی ماند و اقدامات بعدی که باید انجام می‌شد، صورت نگرفت. 
نظر شما