چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۷:۳۷
کد خبر: ۱۰۳۳۵۵
|
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۱
ششمین نشست «شب‌های فناوری» با موضوع «انسان، توانمندی‌های ذهنی و شناختی» ۱۷ مهر با حضور استادان و متخصصان در فرهنگ‌سرای فناوری اطلاعات برگزار شد.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ششمین نشست «شب‌های فناوری» با موضوع «انسان، توانمندی‌های ذهنی و شناختی» ۱۷ مهر با حضور استادان و متخصصان در فرهنگ‌سرای فناوری اطلاعات برگزار شد. این نشست با حضور محمودرضا حاجی‌قاسم دکترای علوم اعصاب و مدیر گروه علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران، فرزانه رستمی مدرس دانشگاه و پژوهشگر علوم شناختی، پیمان ابهریان متخصص اعصاب و روان و عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم شناختی و رییس کلینیک مغز و شناخت، آناهیتا خرمی دکترای علوم اعصاب شناختی و مدیر آموزشی پژوهشی کلینیک مغز و اعصاب و حسین مقامی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید رجایی برگزار شد.

اولین پایه شناختی انسان در نوزادی شکل می‌گیرد

در ابتدای این نشست محمودرضا حاجی‌قاسم دکترای علوم اعصاب و مدیر گروه علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی تهران به سخنرانی با موضوع «شناخت و استفاده از فناوری‌های نوین» پرداخت و گفت: از دوران نوزادی که انسان پا به دنیا می‌گذارد، مغز او صاف و بدون ورودی است. اما یک محدوده دارد و این گونه نیست که نامحدود باشد، چون آن چیزی که در بستر آن خوابیده محدود است. بخشی در مغز وجود دارد که نوزاد از طریق انتقال ژنی که از پدر و مادر دریافت کرده است، بستر ژنتیکی دارد. این بستر ژنتیکی همراه با ساختار سلول‌هایی می‌شود که در مغز انسان قرار گرفته و دارای زوائدی هستند که حس‌ها را از محیط دریافت می‌کنند و بعد یک مراحلی در آن انجام می‌شود، این اطلاعات به بخش‌هایی از مغز منتقل می‌شود و کم‌کم شروع به پیشرفت کردن می‌کند و از اینجاست که بخش‌های اصلی مغز در بحث شناخت شکل می‌گیرد. زمانی که نوزاد گریه می‌کند و مادر به او شیر می‌دهد، اولین حس را درک می‌کند و یاد می‌گیرد که هر وقت گرسنه شد، گریه کند، شیر دریافت می‌کند و این اولین پایه شناختی در نوزاد می‌شود. 

این متخصص علوم اعصاب در ادامه گفت: هر کدام از انسان‌ها حس‌های متفاوتی دارند و قوی بودن یک حس بستگی دارد به اینکه در محیط چگونه تقویت شده‌ایم و این بر روی شخصیت تأثیر می‌گذارد و تبدیل به رفتاری می‌شود که انسان دارد. اطلاعاتی که ما از محیط دریافت می‌کنیم، وقتی وارد مغز می‌شود در حافظه‌های مختلف ذخیره می‌شود، ذخیره این حافظه‌ها در بخش‌های مختلفی از مغز است. قسمت جلویی مغز، قسمت جانبی مغز و قسمت داخلی. هر آنچه از محیط دریافت می‌کنیم به صورت حافظه‌های مختلف قطعه‌قطعه شده ذخیره می‌شود و اگر بخواهیم اطلاعات را فقط برای یک مدت کوتاه ذخیره کنیم، به آن حافظه کاربردی یا کوتاه‌مدت می‌گوییم. حالا اگر بخواهیم مطلب مهمی را به حافظه بسپاریم باید آن را چندین بار تکرار کنیم و این تکرار کردن باعث می‌شود ارتباطات سلول‌های مغزی بیشتر شود و حافظه محکم شود. بنابراین شما تجربیاتتان در سنین پایین را که جزو محفوظات قدیمی شما شده است، به راحتی و با جزییات به یاد می‌آورید و این به دلیل تکرار و حائز اهمیت بودن آن مطلب برای شما بوده است و جزو حافظه بلندمدت محسوب می‌شود. 

وی در پایان گفت: پس برای اینکه یک حافظه شکل بگیرد یک سری ورودی دارد که این ورودی‌ها ممکن است منجر به یک سری قضاوت‌ها شود، مثلاً وقتی یک کودک به آتش دست می‌زند و دستش می‌سوزد به دلیل تجربه‌ای که کسب کرده است و در ذهن دارد، دیگر به آتش دست نمی‌زند و آتش برای او سمبل سوختن می‌شود. پس انسان از شناختی که پیدا کرده است، در زندگی روزمره استفاده می‌کند که چگونه قضاوت کند و چگونه مقایسه کند.

سیستم آموزش جدید یک سیستم شناختی است

در ادامه نشست شب‌های فناوری فرزانه رستمی مدرس دانشگاه و پژوهشگر علوم شناختی به بررسی «کارایی روش‌های موجود و نوین آموزشی از دید شناختی» پرداخت و گفت: آموزش یک ارتباط دوسویه است. بین معلم و دانش‌آموز که هدفش انتقال اطلاعات، مهارت‌ها و بینش‌های مثبت است و در هر جامعه‌ای آموزش اصلی‌ترین فاکتور پیشرفت آن جامعه است و جوامعی که در حال رقابت با هم هستند، باید در این بخش رقابت کنند. هدف آموزش این است که ما بتوانیم یک یادگیری عمیق را که با لذت همراه است، برای دانش آموزان ایجاد کنیم و مهارت‌هایی مثل حل مسئله را آموزش دهیم. اگر غیر از این باشد ما در سیستم آموزشی دچار مشکل هستیم.

این مدرس دانشگاه در ادامه گفت: زمانی که انسان به دنیا می‌آید، یک سری فرایندهای تفکری ژنتیکی و رفلکس مانند در بدن او وجود دارد که اینها در سطح قشر مغز نیستند. در واقع به خاطر اهمیتشان در زنده ماندن ما، به قسمت‌های پایین‌تر مغز و نخاع ما منتقل شده‌اند. به عنوان مثال اگر مگسی به شما نزدیک شود، شما در کسری از ثانیه واکنش نشان می‌دهید تا آن را از خود دور کنید. به این رفلکس می‌گویند. رفلکس یعنی عملی که بدون تفکر و برای حفظ بقای موجود زنده در سطحی غیر از کورتکس مغز در کسری از صدم ثانیه اتفاق می‌افتد. ما از بچگی این حس را داریم و تا سطح بزرگسالی و پیری هم باعث حفظ بقای ما می‌شود و هیچ تغییری نمی‌کند. 

وی افزود: بچه از زمانی که به دنیا می‌آید، شروع به آموزش می‌کند. در سیستم قدیمی این آموزش سیستم‌های پاداش و سیستم‌های تنبیه را درگیر می‌کرد و دانش آموزان فقط درس می‌خواندند تا قبول شوند و به دانشگاه بروند، اما در سیستم آموزشی جدید بخش وابسته به تشویق و تنبیه را نفی می‌کند و در واقع سیستم آموزش شناختی است. در سیستم شناختی، معلم دانش آموزان را تشویق و تنبیه نمی‌کند. دانش‌آموز باید از آموزش و روند آن لذت ببرد نه از جایزه‌ای که پشت آن است. 

وی افزود: در این سیستم هر شخصی خودش را یاد می‌گیرد. یعنی مهارت یادگیریِ یادگیری. هر فرد استعداد یادگیری خودش را مورد استدلال قرار می‌دهد که من با چه سیستمی تفکر می‌کنم؟ به این می‌گویند تفکر استراتژیک. فرد خودش را مورد نقد قرار می‌دهد و دوباره تفکر خود را ارزیابی می‌کند و اگر تفکرش درست باشد آن را حفظ می‌کند و در مراحل دیگر که قابل استفاده باشد، تعمیم می‌دهد و باعث شکوفایی خلاقیت در او می‌شود. تمام این مراحل در مدارس شناختی طی می‌شود. در مدارس شناختی تلاش می‌شود از تفکر کودک برای حل یک مسئله کوچک در کل زندگی‌اش تعمیم داده شود و در مرحله نهایی از کل تفکر کودک برای خلاقیت کودک در انتخاب شغل و یا تصمیمات مهم دیگر استفاده می‌شود. 

این استاد دانشگاه در پایان گفت: سیستم آموزشی که شما برای فرزندتان انتخاب می‌کنید، اهداف آموزشی را دنبال می‌کند. چون دانش فرزندان در کودکی بسیار پایین است، به پدر و مادر اعتماد می‌کنند و اگر اهداف آموزشی به گونه‌ای باشد که درست پایه‌ریزی شده باشد، چیزی که فرزند در طول روز به آن بیشتر فکر می‌کند می‌شود فیلتر مغز او، پس فیلترهای مغز انسان یا ژنتیکی است یا حاکمیتی و اینکه چه اطلاعاتی به مغز فرزندتان وارد می‌شود، تعیین‌کننده این است که بعداً به فرد موفقی تبدیل شود یا خیر.

همه انسان‌ها در هر سن و موقعیتی به توانبخشی و توانمندسازی شناختی نیاز دارند

در بخش دیگری از این نشست پیمان ابهریان متخصص اعصاب و روان و عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم شناختی و رییس کلینیک مغز و شناخت در خصوص «توانبخشی و توانمندسازی شناختی» به سخنرانی پرداخت و گفت: تا ۲۰ سال پیش وقتی صحبت از توانمندی‌های شناختی یک کودک می‌شد، می‌گفتند که کودک یک سطح هوش، یک سطح حافظه و یک سطح تمرکزی دارد و وقتی به مدرسه می‌رود یا شاگرد اول می‌شود یا شاگرد آخر، یا به دانشگاه می‌رود یا نمی‌رود و بر اساس آن کار پیدا می‌کند یا پیدا نمی‌کند. اما الان فهمیده‌اند که اینطور نیست و ما می‌توانیم بسیاری از توانمندی‌های شناختی را ارتقا دهیم و عملکردهای شخص را بهتر کنیم.

وی افزود: هدف توانبخشی و توانمندی شناختی این است که بهتر زندگی کنیم و اگر عملکردهای شناختی کودک دچار آسیب هستند، آن آسیب را برطرف کنیم و اگر سالم است آن را ارتقا دهیم. هدف اصلی توانمندسازی شناختی این است که کاری کنیم که یک شخص از توانمندی‌هایش در جهت ارتقای کیفیت زندگی‌اش بهتر استفاده کند. کار توانبخشی شناختی یک کار گروهی است و افراد مختلف شامل همه رشته‌های روانشناسی مانند کاردرمان، گفتار درمان، متخصص علوم اعصاب، متخصص علوم شناختی گروهی هستند که باید کار را انجام دهند. مسئولیت تیم را حتماً باید یک پزشک به عهده بگیرد، چون باید بتواند تشخیص دهد و مسائل فیزیولوژیک را کنار بگذارد و تشخیص دهد که این مشکل یک مشکل شناختی است و آن را به همکارانش که در رشته‌های مختلف مشغول هستند ارجاع دهد.

وی در ادامه گفت: کودکان گروهی هستند که به توانبخشی و توانمندسازی شناختی نیاز بیشتری دارند، زیرا کودک می‌خواهد تا آخر عمر از چیزی که یاد می‌گیرد، استفاده کند. در کودکان اختلالات عصبی تکاملی را داریم مانند اوتیسم، اختلالات حرکتی و اختلالات یادگیری که از هر پنج دانش‌آموز یکی درگیر آن است و همیشه برچسب تنبل به آنها زده می‌شود. این دانش‌آموزان نیاز به توانمندسازی شناختی دارند تا بتوانند توانمندی‌های خود را افزایش دهند.

کل علوم بشر را می‌توان در سطح اطلاعات تغییر داد

آناهیتا خرمی دکترای علوم اعصاب شناختی و مدیر آموزشی پژوهشی کلینیک مغز و اعصاب به عنوان آخرین سخنران این برنامه کاربردهای علوم و فناوری‌های شناختی و ارتباط آن با سایر علوم به ویژه فناوری اطلاعات را بررسی کرد و گفت: کل علوم بشر را می‌توان در سطح اطلاعات تغییر داد. وقتی در سیستم کامپیوتری اطلاعات منتقل می‌شوند، به شاخص آن ۰ و ۱ می‌گوییم، یا واحد بیت یا باینری. ما از نظر تئوری می‌توانیم مغز و بدن  انسان را در حد ۰ و ۱ تغییر دهیم. نانو، بایو، سلول، مولکول، خون و تمام اجزایی که در بدن وجود دارد را می‌توانیم به اطلاعات تغییر دهیم. پیچیده‌ترین سیستمی که در دنیا اطلاعات را پردازش می‌کند مغز است. تمام گروه‌های علمی می‌خواهند بدانند که مغز چگونه پردازش اطلاعات می‌کند؟ امروزه دنبال این هستند که مغز را روی اینترنت آپلود کنند.

این متخصص علوم اعصاب شناختی در ادامه گفت: من IT را به چند دسته تقسیم کرده‌ام. یا IT در خدمت علوم شناختی، یا علوم شناختی در خدمت IT. امروزه اطلاعات سرمایه رایگان است. با وجود مشکلات اقتصادی که در کشور ما وجود دارد، یکی از مهم‌ترین کارهایی که در حوزه سیستم اطلاعاتی استفاده می‌شود، جمع کردن اطلاعات وسیع از انسان است، همه اینها را در کنار هم می‌گذارند تا بتوانند جامعه را بدون اینکه مستقیماً با افراد روبه‌رو شوند، مطالعه کنند.

در ادامه این نشست حسین مقامی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید رجایی که به عنوان میهمان ویژه حضور داشت، به معرفی علوم و فناوری‌های شناختی، ظرفیت‌ها و نمونه‌های موفق داخل کشور پرداخت و در پایان کارشناسان برنامه به پرسش‌های مخاطبان پاسخ دادند. 



نظر شما