حقوق انسانها دو نوع است؛ حقوق مادی و حقوق معنوی که دارا بودن آن حق تمام مردم و احترام به حریم آن تکلیفی عمومی است.
حقوقی که متضمن حق مالی یا غیرمالی به سود دیگران، بر عهده شخص دیگر باشد و به عبارتی حقوق مردم بر یکدیگر مانند بدهی، امانت، حق قصاص و... را حقالناس مینامند.
حقالناس همیشه مادیات نیست، بلکه گاهی انسان با حرف یا عملِ خود باعث آزردگی خاطر و تضییع حقوق افراد میشود که شامل حقالناس است.
دلی که میشکنیم، غیبتی که میکنیم، تهمتی که میزنیم و یا حتی اگر در جمع دوستانمان شخص دیگری را مورد تمسخر قرار داده و از این طریق به شوخی و خنده میپردازیم و از دیگران عیبجویی کرده و عیوب آنها را در جمع آشکار میکنیم، همه و همه از حقوقالناس است. آبرو و حیثیت انسانها که نمونهای از حق معنوی ایشان است، در اسلام و قرآن جایگاه ویژهای دارد و عدالت و حکمت خداوند بر این است که اگر حقی از کسی ضایع گشته باید از او دلجویی و طلب حلالیت کرده یا موجبات جبران خسارت و ضرر و زیانِ شخص متضرر را فراهم کنیم.
چون صاحب حق مردم هستند و یکی از صفات خداوند عادل بودن است، یقیناً حقوق انسانها برایش کماهمیت نیست و حق انسان را بالاتر از حق خویش که حقالله (حقوق خداوند بر بندگان) است، میداند. تا جایی که ممکن است در روز قیامت با لطف و مهربانی بیکرانش از حق خویش بگذرد، اما از حق انسانها نمیگذرد تا زمانی که صاحب حق خودش از حق خویش گذشته و رضایت دهد.
البته بعضی حقوق هم جنبه حقالناسی دارند و هم جنبه حقالله، مانند زنای به عنف که هم شامل حقالله است و سرپیچی از دستور خداوند و انجام فعلِ حرام است و هم جنبه حقالناس دارد که از بین بردن حیثیت و آبروی شخصی را در پی دارد. این گونه جرائم به دلیل قوی بودن جنبه حقاللهی در زمره جرائم غیر قابل گذشت بوده و فقط با بخشش خداوند رفع میشود، اما جرمی مانند قتل نفس که شامل هر دو حق میشود در زمره جرایمی است که جنبه حقالناسی آن غلبه دارد و با گذشت اولیای دم مقتول از بین میرود.
شاید خیلی از ما ندانیم که تهمت، نسبت ناروا، القاب ناپسند و الفاظ رکیکی که برای دیگران به کار میبریم جرم محسوب شده و شخص مقابل میتواند شکایت کرده و جبران ضرر و زیان و خسارت ناشی از فعل مرتکب را از دادگاه بخواهد.
حق معنوی هر انسانی برای او باارزش و از مهمات است، اگر طالب آن هستیم که مورد احترام قرار گرفته و از رفتار و گفتار ناپسند دیگران مصون و محفوظ بمانیم پس بهتر است خودمان نیز از این اعمال دوری جسته و با دیگران به نیکی رفتار کنیم. چه بسا کسی که هدفِ ما قرار گرفته و فحاشی یا تهمت و... نثار او میشود، اگر از قانون مطلع باشد میتواند از حق خویش دفاع کرده و به عنوان شاکی خواهانِ مجازات شود.
با توجه به اینکه در اسلام احترام به مال مردم، احترام به جان مردم و حفظ آبروی دیگران و احترام به آن اهمیت ویژهای دارد و بسیار توصیه شده است، قانون نیز برای هتک حرمت و تضییع حقوق معنوی انسانها مجازات تعیین کرده است.
در جرایمی که با عنوان حقالناس شناخته میشوند، تعقیب و مجازات با شکایت شخصِ شاکی شروع و پیگیری میشود و با گذشت وی نیز به پایان رسیده و موجب سقوط دعوی کیفری میشود.
جرم هتک حرمت و توهین به دیگران از جرائم قابل گذشت است که در زمره حقوقالناس است و به موجب ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی توهین به افراد از قبیل فحاشی، استعمال الفاظ رکیک به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا پرداخت جزای نقدی تا یک میلیون ریال خواهد بود.
پس در گفتار خود و رفتاری که مرتکب میشویم جانب احتیاط را رعایت کرده و مبادا با گفتار و کردارمان خاطری را آزرده ساخته و دلی را بشکنیم که حقالناس است و جز با رضایت شخص مقابل و دلجویی و طلب حلالیت از او نمیتوانیم از بندِ آن رها شویم. با غیبت، تهمت و فحاشی و... آخرت خود را نفروشیم. دنیا محلِ گذر است و آنچه باقی میماند اعمال و رفتارمان است که توشه آخرتمان را نیز رقم میزند.
امام علی(ع) میفرمایند: خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داد و کسی که حقوق بندگان را رعایت کند حقوق خدا را نیز رعایت خواهد کرد.