چند سالی است که با نزدیک شدن به ایام اربعین حسینی، شور حسینی همچون دهه اول محرم بر مردم دنیا و به ویژه ایرانیان غالب میشود و همگی یک هدف را در سر میپرورانند و آن هم سفر به کربلای معلی است. راهپیمایی اربعین را باید بزرگترین راهپیمایی جهان بدانیم. یک گردهمایی چند میلیونی با یک شعار و یک هدف و آن هم زیارت بامعرفت نوه پیامبر خاتم(ص) است. سفر مقدسی که همه شرکتکنندگان در آن از اقصی نقاط دنیا، مسیر عشق را در پیش گرفته و برای رسیدن به مولای خود هیچ سختی برایشان مهم نیست.
با این حال نباید فراموش کنیم که در کنار خیل عظیم زائران حرم اباعبدالله(ع)، اشخاصی هستند که به هر دلیلی نتوانستند در این راهپیمایی عشق شرکت کنند و ما آنان را به عنوان «جامانده» میشناسیم. توجه به این افراد یکی از مسئولیتهای اجتماعی برای همه نهادهاست که بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد.
از طرف دیگر، این روزها در زمانهای قرار داریم که دشمنان قسمخورده اسلام با تمام امکانات خود، سعی در بایکوت این جریان دارند. اما مگر میشود ندای «یا حسین» را پنهان کرد؟ مگر میشود این حماسه عظیم را در پس دروغهای نخنما شده پنهان کرد؟ با این حال نباید از این خطر بزرگ به راحتی گذشت؛ دشمنان بدون توقف در حال تلاش برای تحریف تاریخ و کمرنگ کردن این واقعه هستند و طبیعتاً ما در برابر این هجوم وظیفهای داریم.
سوالی که در اینجا وجود دارد این است که نقش نهادهای فرهنگی در کجای پازل اربعین قرار دارد و آنان چگونه باید دین خود به امام حسین(ع) را ادا کنند؟ این روزها بسیاری از دستگاههای فرهنگی کشورمان با برپایی موکبهای عزاداری به ارائه خدمات به مردم مشغول هستند؛ اقدام بسیار خوبی که باید با قدرت هرچه بیشتر ادامه پیدا کند اما در کنار آن چند موضوع مهم دیگر را هم نباید فراموش کنیم که شاید مهمترین آن برنامهریزی دقیق برای جاماندگان اربعینی و برپایی موکبهای عزاداری در شهر تهران است.
اول آنکه چه خوب است با فرهنگسازی صحیح مردم کشورمان را به شرکت در این حماسه عظیم تشویق کنیم. البته ممکن است هزینههای چنین سفری باعث شود تا عدهای از کمبضاعتهای جامعه ما توانایی شرکت در این راهپیمایی را نداشته باشند و یا عدهای به دلیل بیماری و ناتوانی نتوانند این مسافت را طی کنند. بنابراین چه خوب است که نهادهای فرهنگی با اقداماتی این افراد را با خود همراه کنند. به عبارت دیگر مسئولیت اجتماعی ارگانها و نهادهای مختلف ایجاب میکند در کنار کمک برای فراهم کردن زیرساختها برای اعزام بهتر مردم به کربلا، اقداماتی برای جاماندگان نیز انجام دهند.
برای مثال، چند سالی است که راهپیمایی مردمی از میدان امام حسین(ع) تا حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در روز اربعین حسینی برقرار است. لازم است چنین برنامههایی بیش از این هم مورد توجه قرار گیرد تا جاماندگان نیز با قافله عزاداری امام حسین(ع) به نوعی همراه کنند. یا به عنوان مثالی دیگر چه قدر زیبا میشود که با سرمایهگذاری تعدادی نیکوکار و همکاری نهادها، چند هزار نفری به صورت رایگان به کربلا فرستاده شوند.
دوم آنکه در کنار شور حسینی باید شعور حسینی به جامعه تزریق شود. این وظیفه تمام نهادهای فرهنگی است که معرفت مردم نسبت به امام حسین(ع) را بالا ببرند. اگر دشمن بیوقفه کار میکند، نهادهای فرهنگی ما هم باید بدون وقفه تلاش کنند تا آن دشمنی نسبت به دستگاه اباعبدالله(ع) خنثی شود. این روزها شبهات زیادی در حال تزریق شدن به جامعه شیعیان است تا آنان را دلسرد کند. وظیفه نهادهای فرهنگی اشاعه فرهنگ حسینی و پاسخ به شبهات با استفاده از نظریات کارشناسی علماست.
در پایان باید اشاره کرد که جمعیت زائران اباعبدالله هر سال نسبت به سال گذشته در حال افزایش است. امسال تا به امروز بیش از ۳ میلیون نفر در سامانه سماح ثبتنام کردهاند و پیشبینی میشود که بیش از ۵ میلیون زائر به کربلا و نجف بروند. این رقم سال گذشته در حدود ۳ میلیون بود. نکته مهم اینجاست که این رقم مربوط به کشورمان است و چندین میلیون زائر از دیگر کشورهای جهان خود را به کربلا میرسانند. این مسئله نشان میدهد که سال به سال تعداد زائران امام حسین(ع) در اربعین افزوده میشود و این زیارت ابعاد جهانی پیدا میکند. البته نباید فراموش کنیم که بسیاری از این زائران علیرغم ناامنیهایی که ممکن بود وجود داشته باشد، همراه با خانوادههای خود به زیارت امام حسین(ع) رفتهاند. این مسئله نشان میدهد که عشق به امام حسین(ع) هر خطری که وجود داشته باشد و حتی مرزهای کشورها را کنار میزند. بر همین اساس، برنامهریزیها برای این افراد و در کنارشان جاماندهها باید دقیقتر شده و جامعیت بیشتری پیدا کند. این موضوع وظیفه و مسئولیت اجتماعی نهادهای مختلف و به ویژه دستگاههای فرهنگی است.