به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، در هفتاد و هفتمین برنامه «ترنم قلم» دو مجموعه داستان «تهران از طهران» و «طهران تا تهران» با حضور صاحب اثر شهره قائممقامی و منتقدان شهلا آبنوس و محمدرضا گودرزی عصر سهشنبه ۱۵ بهمن در فرهنگسرای گلستان نقد و بررسی شد.
شهره قائممقامی نویسنده کتاب در این نشست درباره انگیزه خود از نگارش این مجموعه داستان گفت: سالها پیش در زمینه داستاننویسی فعالیت داشتم و تصمیم گرفتم داستانهایی بنویسم با شخصیتهای مختلف که جغرافیای شهر تهران در زمانهای مختلف باشد. به همین منظور برای مستند بودن اطلاعات خود از تحقیقات میدانی و محلی بهره بردم. صحبت با مردم محلهها، عکاسی از محلههای قدیمی شهر تهران از جمله کارهایی بود که برای جمعبندی داستانها انجام دادم. همه داستانهای این دو مجموعه به جز داستان «غول عزیز» که تخیلی است، مستند هستند.
قائممقامی در ادامه افزود: در این کتاب داستانها دو جنبه دارند، یک جنبه داستانی آن که با تخیل آمیخته است و دیگری بیان مطالب و نکاتی در خصوص شهر تهران است. البته هدف اصلی جنبه دوم است. به عبارتی کلیه شخصیتها در این داستان صرفاً برای صحبت از تهران وارد داستانها شدند. در قدیم طهران به این شکل نوشته میشد و در زمان مظفرالدین شاه قاجار (مرداد ۱۲۸۵) در باغ نیاوران کنونی با پذیرش فرمان مشروطه، با نشر اخبار آن از سوی روزنامهها و درج کلمه تهران این کلمه به این صورت رواج پیدا کرد.
قائممقامی عنوان کرد: در برخی داستانها، پا را فراتر از یک داستان کوتاه گذاشتم به دلیل اینکه داستان کوتاه معمولاً برشی عرضی از زندگی یا شخصیت داستان است، اما با توجه با اینکه هدف اصلی من صحبت در مورد تهران بود، برخی داستانها ظرفیت طولانی شدن داشتند. مطالعه دقیق درباره تهران اصولاً کار محققان است، اما در این کتاب تهران را در بین داستانها شرح دادم. چرا که ضمن ایجاد سرگرمی برای مخاطب، آشنایی بیشتری نیز از تهران به دست میآورد.
شهلا آبنوس در ادامه اشاره کرد: برای بررسی این داستانها باید نگاهی به مقوله زیستبوم داشته باشیم که دغدغه اصلی نویسنده است. با جغرافیایی طرف هستیم که بسیار زیاد با تاریخ مواجه است و مقداری با مسائل سیاسی و روز و بسیار زیاد به مسائل اجتماعی میپردازد.
وی در ادامه گفت: برخی داستانها کاملاً ناداستان هستند، مثل اینکه نویسنده و راوی فقط قصد روایت و قصد آموزش دارد. با این شیوه نگارش در برخی داستانها به سفرنامه ناصرخسرو میرسیم. تصاویر را طوری بیان میکنند که ناخودآگاه به قرن دهم و یازدهم پرتاب میشویم. نویسنده در داستانهایش یادآور شده که زیستبوم طهران در ابتدا یک روستا بوده و برای رسیدن به مناطق مختلف آن باید از کاروان استفاده میشد. داستانها کاملاً رئال نیستند و در آنها از تخیل استفاده شده است. در برخی داستانها منطق روایی رعایت نشده است. از عنوان روی جلد کاملاً مشخص است که کتاب در مورد تهران، جامعهشناسی و روابط اجتماعی است. یکی از داستانهای بسیار خوب این مجموعه، داستان «چوبدار» است که یک سوژه ناب و تاریخی دارد.
آبنوس در ادامه بیان کرد: نویسنده با ورود مستندات، زیستبوم را تشریح میکند و روابط انسانها را بسیار ساده و عامیانه به میان میآورد. در برخی داستانها، تعاملات بسیار تصادفی است و در نهایت هدفشان معرفی جغرافیای برخی مکانهاست که در لباس داستان آمده است. در داستان «غول» به تهران شخصیت داده است. چینش داستانها خوب است و از قدیم به ترتیب تا اکنون آمده است؛ بیان سادگیهای آن زمان نسبت به پیچیدگیهای امروز.
محمدرضا گودرزی در بخش دیگر نشست عنوان کرد: این دو مجموعه داستان شامل ۱۳ داستان کوتاه است که اولی مقدمهای است از زبان شهر تهران که به مشکلات شهر اشاره کرده است. داستانها همه رئالیستی هستند و بیشتر آنها حالت داستان-خاطره دارند و بیشتر از ارزش ادبی، ارزش مردم شناختی دارند. تغییر و تحولاتی که طی دههها شهر تهران متحمل شده است. داستانها حالتی نوستالژیک دارند، گذشته خاطرهانگیز سپری شده. زمانی که شهر خلوتتر بود و سرسبزتر و هوا هم به آلودگی امروز نبود. هدف نویسنده توجه به مسائل اجتماعی مردم شهر تهران در گذر تاریخ است، ولی دیدگاه غالب آن انتقاد از فرهنگ مردسالاری و ستمی که زنان متحمل شدهاند. یکی از اشکالات داستانها همین یک جانبه نگری در ستم دیدگی زنان است، چرا که وقتی بحران اقتصادی اجتماعی باشد، مردان هم به اندازه زنان، رنج میبرند. داستانها ویراستاری نشدهاند و اشکالات تایپی زیادی در کتابها هست، هر چند نثر آنها شیوا و دقیق است و مانعی برای خوانش ایجاد نمیکند.
گودرزی در ادامه گفت: نویسنده ذهنی داستانگو دارد و توانسته با لحنی خودمانی و صمیمانه داستانها را روایت کند. بهترین داستانِ دو مجموعه، داستان «بازی شاهانه» است که نقدی بر قدرت سیاسی در دوران رضاخان و اواخر دوره قاجار است. زمانی که شاهزادگان با تکیه بر قدرت سیاسی خود، از آن برای سرکوب مردم سوءاستفاده میکردند. در کتاب «طهران تا تهران» تکیه بیشتر بر ویژگی شهر تهران است، اما در کتاب «تهران از طهران» هر چند شهر تهران حضوری محوری دارد، اما دیگر شخصیت اصلی نیست و داستانها بر مسائل فردی انسانها متمرکز شده است.
در مجموع کتاب برای علاقهمندان به مسائل مردمشناسی و آگاهی از پیشینه شهر تهران خواندنی و جالب است، اما برای کسانی که به مسائل داستاننویسی آشنا هستند، حرف خاصی ندارد. نشست با پرسش و پاسخ مخاطبان حاضر در جلسه و تقدیر از نویسنده به پایان رسید.