پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۱۹:۳۲
کد خبر: ۱۰۴۵۴۵
|
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۰
صد و هفتاد و ششمین برنامه «در کوی نیکنامان» صبح پنجشنبه ۲۴ بهمن با تجلیل از پدر و مادر شهید ۱۶ ساله دفاع مقدس شهید داود اسدی در فرهنگ‌سرای گلستان برگزار شد.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، صد و هفتاد و ششمین برنامه «در کوی نیکنامان» صبح پنجشنبه ۲۴ بهمن با تجلیل از پدر و مادر شهید ۱۶ ساله دفاع مقدس شهید داود اسدی در فرهنگ‌سرای گلستان برگزار شد. قرائت دعای توسل و زیارت عاشورا توسط مداحان اهل بیت و سخنرانی حجت‌الاسلام وحیدی به مناسبت چهلمین روز شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و بزرگداشت ولادت حضرت زهرا(س) بخش‌هایی از این برنامه بود.

حجت‌الاسلام وحیدی با بیان حکایتی تاریخی از زندگی حضرت زهرا(س) عنوان کرد: حضرت در منزل خادمی به نام فضه داشتند که در امور منزل به ایشان کمک می‌کرد. سلمان نقل کرد روزی به منزل حضرت رفتم و دیدم کارهای سخت را خانم و کارهای سهل را فضه انجام می‌دهد. علتش را  از حضرت سؤال کردم. فرمودند روزی که فضه به منزل ما آمد تا در امور منزل به من کمک کند، من با او قرار گذاشتم که کارهای خانه را با هم قسمت کنیم و یک روز در میان کارهای سخت را نوبتی انجام بدهیم. این کار حضرت می‌تواند برای ما آموزنده و دارای چندین نکته اخلاقی باشد.

وی ادامه داد: نکته اول، ارزشمند بودن «کار» است. متأسفانه ما فکر می‌کنیم با کار کردن عمرمان تلف شده و مرتب می‌گوییم خوشا به حال آنهایی که دعا و نماز می‌خوانند. هنوز در بین مسلمانان نگاه به کار یک امر غیرمقدس است و وقتی یکی از بستگان ما از دنیا می‌رود، مغازه و کسب و کار را تعطیل می‌کنیم. کار خیلی ارزشمند است و  حضرت زهرا(س) خودش اهل کار بود. 

حجت‌الاسلام وحیدی اضافه کرد: دومین درس این است که انسان بتواند خودش را جای دیگران بگذارد و دیگران را درک کند تا در مشکلات آنها سهیم شود. حضرت همیشه خود را جای فضه می‌گذاشت و به او نگاه محترمانه داشت. امروز هم مسئول پادگان باید خود را جای سربازها بگذارد و از غذای سربازها بچشد. حتی رییس دانشگاه هفته‌ای یک شب در خوابگاه دانشجوها بخوابد. مسئول اداره خودش را جای خدمات اداره قرار بدهد. اگر انسان‌ها با هم به این صورت زندگی می‌کردند، جامعه بشری خوبی داشتیم. در اسلام نیز دستوراتی داریم که اگر شما در سلام کردنتان در یک جمع بین افراد فرق گذاشتید و به کسی که دارای مرتبه بالاتری بود بهتر سلام کردید و به کسی که در مرتبه پایین‌تر بود به گونه‌ای دیگر سلام کردید، عبادت‌های شما همه از بین می‌رود. 

وی درباره انواع عبادت‌ها بیان کرد: عبادت‌ها دو دسته‌اند، عبادتی که برای خودت انجام می‌دهی مانند نماز، روزه و قرآن خواندن و عبادتی که برای دیگران انجام می‌دهی مانند تمیز کردن خانه، غذا پختن و... کسانی که برای دیگران کار می‌کنند، کارشان خیلی ارزش دارد. سینه‌زن‌ها خودشان را می‌بینند و سینه می‌زنند، ولی کسانی که در حال پختن غذا برای عزاداران هستند اجر ویژه‌ای دارند. در اسلام عبادتی که برای دیگران باشد، مقامش بالاتر است. آنجا که برای دیگران است، ایثار و ازخودگذشتگی است و باعث رشد می‌شود، ولی وقتی برای خودت است خطر خودخواهی در آن است. 

در ادامه مادر شهید داود اسدی گفت: ۳۰ ساله بودم که مادر شهید شدم. زمانی که داود به دنیا آمد بر روی صورتش نقاب بود و قدیمی‌ها می‌گفتند فرزندت مؤمن می‌شود. خیلی رشید و قدبلند بود. یک بار خواب داود رو دیدم که با لباس بسیج و پوتین آمده و به من یک انگشتر عقیق کادو داد. از خواب بیدار شدم و از بچه‌ها پرسیدم امروز چه روزی است؟ گفتند روز مادر. خیلی وقت‌ها داود برای نماز صبح بیدارم می‌کند. تا الان از اینکه پسرمان شهید شده پشیمان نیستیم.

در ادامه عباس اسدی پدر شهید که از جانبازان جنگ تحمیلی است و در بسیاری از عملیات‌ها حضور داشته، بیان کرد: بعد از شهادت داود من به جبهه رفتم و چهار سال در جبهه بودم و الان هم با ۸۰ سال سن، آمادگی دارم که باز به جبهه بروم. داود شبی که قرار بود فردایش به جبهه برود آمد و کنار من خوابید و دستش را روی قلب من گذاشت و به من گفت اگر من شهید شدم، گریه نکنید و لبا س سیاه نپوشید. من به داود می‌گفتم من دوست تو هستم، اگر کاری داری به خودم بگو، تا اندازه‌ای که در توان دارم کمکت می‌کنم. اگر پسرم الان بیاید به او می‌گویم از تو تشکر می‌کنم که راه خوبی را رفتی و سربلندم کردی.

شهید داود اسدی در ۹ بهمن سال ۱۳۴۵ به دنیا آمد و بعد از ۱۵ ماه حضور در جبهه، در ۷ مرداد ۱۳۶۱ در ۱۶ سالگی در کوشک به شهادت رسید. 

در پایان مراسم هدیه‌ای به رسم یادبود از طرف مدیریت فرهنگی هنری منطقه ۸ به خانواده مکرم شهید اهدا شد. 
نظر شما