موضوع جرائم سبز از سوی نظام بینالملل حق بر محیط زیست سالم، به عنوان موضوعی پراهمیت در نسل سوم حقوق بشر در قالب حق بر همبستگی، مورد توجه قرار گرفته است. اغلب جوامع در قوانین اساسی داخلی به مسئله محیط زیست و ممنوعیت آسیب به آن پرداختهاند. آسیبهایی از جمله تولید زبالههای خطرناک، سوراخ شدن لایه اوزون، از بین رفتن منابع آبی و اضافه شدن آلایندههای مواد شوینده، رنگها، پسماندهای کارخانجات و... که باعث اضافه شدن نیترات، فلزات سنگین و مواد مضر به منابع خاک میشود و منجر به از بین رفتن گیاهان و برخی موجودات میشود.
به راستی قربانی جرائم سبز چه کسانی و چه چیزهایی هستند؟
در پاسخ به این پرسش باید بیان داشت، بزهدیدگان سبز در سه دسته افراد، محیط زیست و نسلهای آینده قابل شناسایی هستند، گرچه نسلهای آینده در دسته بزهدیدگان بالقوه جرائم سبز قرار میگیرند که فرایند بزهدیدگی آنها ناشی از قصور و بیمبالاتی نسلهای قبل از خود است. اجزای طبیعت که بزهدیده سبز محسوب میشوند عبارتاند از: هوا، آب، خاک، جانوران، درختان، گیاهان و زمین. اگر چه ممکن است جرائم زیستمحیطی در برخی موارد مانند اثر آلایندهها بر آثار تاریخی فرهنگی تأثیر بگذارد؛ اما این موارد بزهدیده سبز نخواهند بود، زیرا از اجزای طبیعت نبوده و از مصنوعات بشری هستند. هر چند آسیبهای وارد بر محیط زیست، مورد غفلت جرمشناسی بوده است، اما در دهههای اخیر تمرکز جرمشناسی بر جرائم محیط زیست افزایش یافته است.
ضرورت شناخت بزهدیدگان سبز:
تکلیف دولتها در اعمال اصل سیزدهم بیانیه کنفرانس سازمان ملل متحد درباره محیط زیست و توسعه که بیانکننده «تدوین قوانین ملی برای شناسایی قربانیان آلودگی محیط زیست» است، آشکار ساخت که معیار نخست در این زمینه، کثرت بزهدیدگان سبز است. برخلاف بزههای متعارف که معمولاً بزهدیدگان اندک و مشخصی دارند، بزههای زیست محیطی قربانیان بسیاری بر جای میگذارند. معیار دوم تنوع بزهدیدگان سبز است؛ در جرائم متعارف، انسانها به عنوان بزهدیده معرفی میشوند، حال آنکه در جرائم سبز به جهت پیوستگی اکوسیستم، چنانچه بخشی از آن مورد تعرض قرار گیرد، سایر بخشها نیز مورد بزه واقع میشوند. معیار سوم وسعت بزهدیدگان سبز است؛ این معیار به معنای عدم محدودیت بزهدیدگان سبز به قلمروهای حاکمیتی کشورها و فرامرزی شدن آنهاست. برای مثال قاچاق گونههای نادر گیاهی و جانوری و یا انتقال غیرقانونی مواد پرتوزا و مضر و یا تغییرات آب و هوایی که ناشی از انتشار گازهای گلخانهای است.
برخی قوانین حاکم در ایران برای جلوگیری از جرائم سبز:
در اصل ۵۰ قانون اساسی آمده است: «در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند وظیفه عمومی تلقی میشود؛ از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.»
طبق ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی، هر اقدامی که تهدید علیه بهداشت عمومی شناخته شود از قبیل آلوده کردن آب یا توزیع آب آشامیدنی آلوده، دفع غیربهداشتی فضولات انسانی و دامی و مواد زاید، ریختن مواد مسمومکننده در رودخانهها، زباله در خیابانها و کشتار غیرمجاز دام، استفاده غیرمجاز فاضلاب خام یا پساب تصفیهخانههای فاضلاب برای مصارف کشاورزی ممنوع است و مرتکبان چنانچه طبق قوانین خاص مشمول مجازات شدیدتری نباشند به حبس تا یک سال محکوم خواهند شد.
ماده ۶۷۵ قانون مجازات اسلامی
هر کس عمداً عمارت یا بنا یا کشتی یا هواپیما یا کارخانه یا انبار و به طور کلی هر محل مسکونی یا معد برای سکنی یا جنگل یا خرمن یا هر نوع محصول زراعی یا اشجار یا مزارع یا باغهای متعلق به دیگری را آتش بزند به حبس از دو تا پنج سال محکوم میشود.
ماده ۶۸۴ قانون مجازات اسلامی
هر کس محصول دیگری را بچراند یا تاکستان یا باغ میوه یا نخلستان کسی را خراب کند یا محصول دیگری را قطع و درو نماید یا به واسطه سرقت یا قطع آبی که متعلق به آن است یا با اقدامات و وسایل دیگر خشک کند یا باعث تضییع آن بشود یا آسیاب دیگری را از استفاده بیاندازد به حبس از ۶ ماه تا سه سال و شلاق تا ۷۴ ضربه محکوم میشود.
با شناخت پیامدهای منفی ایجادشده از آسیب به طبیعت، باید بکوشیم از محیط زیست به طور شایسته بهره ببریم و در حد توان کارهای نیک از جمله کاشت نهال برای گسترش فضای سبز، پاکسازی آلودگیهای موجود در اطراف محل زندگی و تفرجگاههای مورد استفاده، عدم استفاده از مواد شیمیایی مضر برای تمیز کردن سطوح و جایگزین کردن مواد غیرمضر، عدم استفاده از خودروی شخصی در مواردی که امکان استفاده از وسایل نقلیه عمومی وجود دارد، عدم قطع درختان و آسیب رساندن به شاخههای آن، عدم شکار و قاچاق موجودات نادر و...
فراموش نکنیم که باید امانتدار خوبی باشیم تا شکرگزار نعمتهای پروردگار یکتا باشیم. همه ما انسانها وامدار نسلهای آینده به جهت نعمتهای طبیعت که در اختیارمان است هستیم و شایسته است که حقوق نسل آینده را در بهرهبرداری از مواهب الهی و طبیعت سبز و زیبا حفظ کنیم.