طی دو سه ماه اخیر، زنجیرهای از تحولات مهم و به هم پیوسته تاریخی، این حقیقت را پیش چشم ما عریان کرد که آمریکای جهانخوار که چند صباحی خود را تنها ابرقدرت دنیا میخواند، حالا در جهانی چندقطبیشده به چنان افت هژمونیکی گرفتار آمده که به خواری در جهان تنزل مرتبه داده است. آمریکای رو به ضعف، با رییسجمهوری درشتگو و هتاک که توسط هیئت حاکمه خودشان جاسوس دشمن [روسیه] خوانده میشود؛ لمپنی کاسبمسلک که در پی حق واسطگی برای بزرگترین شرکای بزرگترین اقتصاد جهان قلدری میکند و جنگ تجاری جهانی راه میاندازد اما همزمان از عهده مدیریت مطلوب کشتار یک ویروس در کشورش برنمیآید تا آمار ۱۰۰ هزار کشته - آمار غیررسمی رقمی بسیار بالاتر را مدعی است- روی دست یانکیها بماند.
دونالد ترامپ که با لافزنیهای توئیتری و ارسال چهار ناو جنگی به اقیانوس اطلس، ادعا میکرد نمیگذارد پنج نفتکش جمهوری اسلامی ایران به ونزوئلا برسند، دست آخر مجبور شد در برابر ایران دست به یک عقبنشینی بزرگ زده و ماجرای پهپاد ساقطشدهاش در ۱۱ ماه قبل و هدف قرار دادن بزرگترین پایگاهش در غرب آسیا [عینالاسد] توسط ایرانیان را به خاطر آورد و با سکوت خفتبار، رسیدن پی در پی نفتکشهای دشمنش به سواحل دشمن همسایهاش را نظاره کند.
یک) شاید بتوان گفت ترامپ بلوف هدف قرار دادن یا حداقل توقیف نفتکشهای ایران را درست زمانی کلید زد که انتقادات از آمار تلفات و بیماران کرونازده آمریکایی به اوج رسید. وی هرگز جرئت و جسارت تعرض به کشتیهای با پرچم برافراشته جمهوری اسلامی ایران را ندارد اما برای بازی با افکار عمومی دنیا، مانور قدرت و دور کردن فضای داخلی آمریکا از انتقادات پیرامونش- ولو برای چند روز- درشتگویی کرد و البته مقامات سیاسی و نظامی کشورمان هم با اقتدار تمام رجزخوانیهایش را پاسخ دادند تا این فرد دیوانه را سر عقل بیاورند تا دست از پا خطا نکند و زدن یا توقیف کشتیهای ایرانی را از مخیلهاش بیرون کند.
دو) توئیتهای پی در پی ترامپ در واکنش به نزدیک شدن نفتکشهای ما به «الپالیتو» چنان ذلیلانه بود که بلافاصله موجی رسانهای در ایالات متحده برای سرزنش پاسخ ضعیف و غیرقاطع ترامپ در مقابل قدرت آشکار ایران به راه افتاد. ناگفته نماند دیگر رهبران غربی و رسانههای بینالمللی هم پس از پاسخ شجاعانه جمهوری اسلامی به تهدیدهای عصبی ترامپ، چند روز است در شوکند و زودتر از ترامپ از شوک در نمیآیند. با این حال دوباره این ظن بالا گرفت که ترامپ چه اسرار مگویی دارد که دیگر بار در مقابل ایرانیان کوتاه آمده است؟ آن هم در چنین مقطع حساسی؛ در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و کاهش روزافزون آرای وی در نظرسنجیها.
سه) اگر عناوین مهم رسانههای جهان در روزهای اخیر را مرور کنید با این حال و هوا مواجه میشوید که سپاه پاسداران با ساقط کردن پهپاد، توقیف نفتکش دزدان دریایی ملکه و سیلی مختصر «عینالاسد» در پی ترور سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی و تکیه بر گسترش قدرت موشکی، هژمونی جهانی آمریکا را به چالش کشیده و کاخ سفید و پنتاگون را در چندراهی تصمیمگیری، مستأصل کرده است.
حال شما اگر جای ترامپ یا حتی دولت سایه واشنگتن بودید، چه میکردید؟ باید ببینیم ترامپ برای کمرنگ کردن اقدام جسورانه ایران و شوک رسانهای حاصل از قدرتنمایی تهران چه میکند.
با برداشته شدن قدم چهارم از سوی ایران برای تحقیر ترامپ با رسیدن نفتکشهای طلایی، تمام سناریوهای ترامپ بینتیجه مانده و کافی است وی غلطی درباره باقی نفتکشهای در راه کند تا کشتیای آمریکایی در اطراف تنگه هرمز دیده شود و با پاسخ کوبنده ایران، دزدان دریایی سگ زرد هم پشیمان شوند. نتیجه آنکه امروز حرف اول و آخر را اقتدار میزند؛ نه وادادگی.
برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پامال است