جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۱۰:۰۷
کد خبر: ۱۰۶۴۷۲
|
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۱
«پَرخو» و هشدار با داستان
همان‌طور که صادق کرمیار در «مستوری» می‌خواست درباره نفوذ جریان‌های فاسد و رانت‌طلب در شریان‌های اقتصادی کشور هشدار دهد، «پَرخو» می‌خواهد با داستان انذار بدهد که مراقب واردات غذایی و دارویی کشور ـ که گلوگاه سلامت مردم است ـ باشیم. نویسنده در این کتاب، همه را به مبارزه در این راه دعوت می‌کند
«پَرخو» داستان بلندی از شبنم غفاری حسینی است که به دو موضوع فساد و نفوذ می‌پردازد.

قهرمان داستان، زنی است به نام سمیرا آذین،‌ استاد دانشگاه که فرزند یکی از جانبازان دفاع مقدس است و حین یکی از تحقیقاتش با شبکه‌ای فاسد، فعال در واردات مواد دارویی و غذایی روبه‌رو می‌شود و می‌خواهد به کمک یکی از فعالان رسانه، این فساد را علنی کند.

سمیرا که با تهدیدهای مختلفی مواجه می‌شود، دست از پیش‌روی به سمت سرشاخه‌های این شبکه فاسد برنمی‌دارد و در کمال تعجب می‌بیند که نزدیکان خود او نیز در این ماجرا دست دارند. با این حال، سعی می‌کند به کمک فضای مجازی، افشاگری‌هایش را ادامه دهد؛ هرچند در این مسیر با تهدیدهای جدی‌تر و دردسرهای تازه‌تری مواجه می‌شود.

این داستان بلند ۱۲۸ صفحه‌ای با ریتمی بسیار شتابان پیش می‌رود و حتی فصل و مکثی که خواننده بتواند نفس چاق کند، ندارد. به عبارتی، قبل از آن‌که مخاطب بتواند حوادث و رویدادهای پیشین را هضم کند و به تحلیل آن‌ها بپردازد، قهرمان داستان، وارد معرکه و دردسر تازه‌ای شده است.

خطر بی‌اثر شدن رسانه

نویسنده در جای‌جای «پَرخو» از پیگیری مفاسد اقتصادی و ماجرای نفوذ در ساختار سیاسی ـ اداری کشور سخن می‌گوید، اما حتی «بهروان» که خودش خبرنگار یکی از رسانه‌های رسمی کشور است، همچون سمیرا به فضای مجازی اعتماد و اعتقاد بیش‌تری دارد. آن خبرنگار، حتی به خاطر همین سماجت‌ها در پیگیری چنین پرونده‌ای در رسانه‌اش، بی‌کار می‌شود و دائم سخن از «پیج»‌های شخصی در اینستاگرام به میان می‌آید.

خانم غفاری حسینی به خوبی نشان می‌دهد که رسانه‌های ما در حال وا دادن به فضای مجازی هستند و این شبکه‌های اجتماعی هستند که در فضایی غیررسمی، مطالبات مردمی را به خوبی پیگیری می‌کنند. او می‌خواهد بگوید، رسانه‌ها اگر نقش خود را بین مطالبه‌گران (مردم) و مسؤولان ایفا نکنند، میلیون‌ها رسانه شخصی جایشان را بدون هیچ دردسری پر می‌کنند ـ که البته این اتفاق تا اندازه زیادی هم افتاده! به نحوی که با وجود فراگیر بودن فساد و نفوذ، هیچ حرفی از رسانه ملی و مراجعه به آن برای پیگیری این فساد و نفوذ مطرح نمی‌شود.

سیل روایت در «پَرخو»

قبلا گفتیم که کتاب، فصلی ندارد و خواننده با داستانی تقریباً یک تکه مواجه است. ریتم کار طوری است که هرجا سمیرا و خانواده‌اش دچار گرفتاری می‌شوند، قلب مخاطب هم به تپش می‌افتد و نفس‌اش می‌گیرد. جملات پیوسته، ولی کوتاه، روایت

را سیال و مواج کرده است و نویسنده مثل کسی که بخواهد یک پرونده مهم قضایی را داستانی کند، مجبور است آن را تحت فشار کلمات به مخاطبش ارائه دهد. به همین دلیل، شخصیت‌ها در پاره‌ای از موارد، ناقص می‌مانند و توصیف کاملی برایشان در نظر گرفته نمی‌شود.

با این همه ایجاز و شتاب و سیل روایت در داستان، صفحات پایانی کتاب، چون با لو رفتن بعضی از بازیگران پرونده فساد و نفوذ همراه است، قدری ملال‌آور به نظر می‌رسد؛ چرا که تقریباً آشکار شده که چه کسانی در این فساد پردامنه نقش دارند.

در «پَرخو» یک شخصیت گوشه‌گیر به نام «دکتر پاینده» هست که مشابه آن را در رمان «مستوری» صادق کرمیار خوانده بودیم. پاینده، گراهایی می‌دهد که شخصیت پدر سمیرا (جانباز دفاع مقدس) برایمان عیان شود.

هشدار با داستان

همان‌طور که صادق کرمیار در «مستوری» می‌خواست درباره نفوذ جریان‌های فاسد و رانت‌طلب در شریان‌های اقتصادی کشور هشدار دهد، «پَرخو» هم می‌خواهد با داستان انذار بدهد که مواظب واردات غذایی و دارویی کشور ـ که گلوگاه سلامت مردم است ـ باشیم. البته او به یک هشدار ساده بسنده نمی‌کند و همه را به مبارزه در این راه دعوت می‌کند؛ کاری که سمیرا آذین از ابتدا تا انتهای این داستان بلند، پیگیر آن است و حاضر است، شغل و آبرو و موقعیت اجتماعی‌اش را سر آن بگذارد.

انتشار این داستان در زمانی که یکی از بزرگ‌ترین پرونده‌های مفاسد اقتصادی سال‌های اخیر کشورمان در قوه قضاییه در دست رسیدگی و بررسی است و همچنین مسأله نفوذ که در سال‌های اخیر، مورد توجه سازندگان فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی قرار گرفته است، اهمیت دوچندان دارد و نشان می‌دهد که نویسندگان، صرفاً دنبال سوژه‌های درام و عاشقانه نیستند.

«پَرخو» نامی نه چندان زیبا دارد که هرچند در ورود به کتاب درباره آن توضیح داده شده (به معنی هرس و بریدن شاخه‌های اضافه درختان) اما چنین اسمی برای اثر، جذاب و گیرا نیست و شاید نتواند در ذهن مخاطب، ثبت و ضبط شود.

این کتاب را نشر شهید کاظمی به تازگی (بهار ۹۹) در ۱۲۸ صفحه و در یک هزار نسخه با قیمت ۱۶ هزار تومان روانه بازار نشر کرده است. از این نویسنده ۳۶ ساله، پیش‌تر «آن یک نفر: روایت‌هایی از زندگی سردار شهید حاج رضا امانی» در نشر دارخوین منتشر شده بود. او همچنین در کتاب «سنجاب‌های لهستانی» صاحب روایتی از اغتشاشات بنزینی آبان ۹۸ است.

نظر شما