سه‌شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۰۹:۵۵
کد خبر: ۱۰۶۸۸۹
|
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۱
در گفتگو با عضو مجلس خبرگان مطرح شد
آیت الله کعبی گفت: مهم ترین اصل در رسیدن به شادی پایدار، اصلاح ارتباط با خداوند است و برای این که بتواند به این اصلاح برسد البته که باید دست به اصلاح نهان بزند.
آنچه در ادامه می آید  گفتگو با آیت الله کعبی، عضو مجلس خبرگان درباره مختصات شادی مومنانه و پایدار با توجه به سیره اهل بیت است.

 
در ایام  مبارک دهه کرامت قرار داریم و به این مناسبت از صاحبنظران در رابطه با شادی های مومنانه می پرسیم به ویژه این بحث به نظر می رسد در ایام گرفتاری مردم به واسطه شیوع ویروس کرونا موضوعیت بیشتری می یابد. مختصات و ویژگی شادی مومنانه در سیره اهل بیت چگونه است؟

از جمله برنامه های روزانه یک مسلمان در سیره اهل بیت علیهم السلام توجه به شادی های مومنانه است. در واقع برنامه یک مسلمان دارای تنوع است. این طور نیست که یک مسلمان مثلا یک ظاهر عبوس داشته باشد. مسلمان برای انجام مسئولیت های مومنانه خود به یک روحیه گشوده، بانشاط و شاداب نیاز دارد. اصلا اگر چنین روحیه ای در یک مسلمان نباشد نمی تواند واقف و متعهد به مسئولیت های خود باشد. لذا به ما در سیره اهل بیت توصیه شده است که بخشی از ساعات و لحظات خود را به عبادت اختصاص دهید بخشی از برنامه هایتان معطوف به کار و تلاش و کسب روزی باشد، بخشی معطوف به روابط اجتماعی و صله رحم و پیوند برقرار کردن و بخش دیگر متوجه تفریحات سالم.

آیا می توان از چیزی به نام آداب شادمانی در روایات ما سخن گفت؟

حتما همین طور است. در سیره بزرگان ما هر بخشی از سکنات و رفتارهای انسان معطوف به آداب خاص خود است. همچنان که عبادت و غذا خوردن و رفت و آمد و حضور در جامعه و کار کردن هر کدام آداب و قواعد خاص خود را دارد شادمانی نیز آدابی دارد که در روایات ما به آن توجه شده است و مهم ترین قواعد شادمانی مراقبت از روح واقعی شادی و نشاط است. شادمانی مثل هر رفتار دیگری در صورت مراقبت نکردن می تواند سر از ارتکاب گناه و عصیان، تحقیر و آزار دیگران درآورد بنابراین در روایات ما بسیار به حقوق دیگران توجه می شود که مبادا شادی شما به قیمت آزار دیگران باشد همچنان که اهل بیت هم با آن که اهل شوخی بودند و ترش رویی نمی کردند اما با این همه در همان شوخی و شادی هم مراقبت لازم به عمل می آمد که جز حق بر زبان رانده نشود.

چرا گاهی احساس می کنیم بخش قابل توجهی از شادی های مرسوم در جامعه به سرعت رنگ و بوی غم را به خود می گیرد. ریشه این اتفاق کجاست؟

شادی ای که همراه با غفلت باشد به ناچار در حصار غم گرفتار می شود. در روایات ما به مجموعه ای از شادی هایی اشاره شده است که دنبال خود اندوه و غم و غصه می آورند. چرا؟ به خاطر این که یاد حق در آن شادی ها وجود ندارد و وقتی حق در هر رفتاری غایب شد حتی اگر آن رفتار شادمانی کردن باشد نور شادی حقیقی از آن جا برمی خیزد و وقتی آن نور حق در آن رفتار نباشد به سرعت به سمت غم و اندوه حرکت می کند و در نهایت به همان جایی می رسد که در پرسش هم به آن اشاره کردید بنابراین افراد جامعه ما اگر می خواهند که جشن ها و شادمانی ها و مجالس شادی آن ها به این سمت حرکت نکند متوجه این امر باشند که حتی شوخی هایشان هم نباید غافلانه باشد و در شادی خود حق را لحاظ کنند.

نکته کلیدی در این باره چیست؟

نکته کلیدی رعایت اعتدال و توزان و پرهیز از تندروی و افراط است. اگر افراد به آن توازن مورد نظر در افکار، آرا و اعتقادات خود برسند نیازی نیست که به هر قیمت بخندند. وقتی کسی در درون خود طمانینه دارد و این طمانینه ساکن در وجود اوست این فرد حاضر نمی شود که به هر قیمتی که شده بخندد چون اساسا این فرد در درون خود آن نشاط و بهجت را دارد بنابراین تفریحات و شادمانی های این فرد نیز خارج از دایره توازن و اعتدال نخواهد بود

چه پایه ها می توانند در نهایت یه استقرار یک شادی ماندگار در روان انسان کمک کنند؟

مهم ترین پایه در این باره ارتباط با خداوند است. مطابق با آنچه که در روایات ما آمده است وقتی کسی رابطه خود را با خداوند اصلاح کرد خداوند نیز رابطه او با دیگران را اصلاح می کند. انسان برای این که بتواند به این اصلاح برسد البته که باید دست به اصلاح نهان بزند و متوجه آنچه در قلب و ضمیرش می گذرد باشد. وقتی رابطه انسان با دیگران اصلاح شد در آن صورت خواه ناخواه فضا و بستر شادی و مسرت در ارتباط یک مسلمان با دیگران فراهم می آید. در آن صورت صله رحم یک پایه برای استقرار شادی ماندگار خواهد بود. چنین کسی وقتی صله رحم می کند و به دیدار بستگان و دوستان می رود دیدار او خاصیت شادی بخش و نشاط آفرین دارد بنابراین دیگران نیز از این که در مجاورت چنین شخصی باشند بسیار شاد خواهند بود. وقتی انسان از زندگی خود راضی باشد آن وقت این رضایت را به دیگران هم تسری خواهد داد. این شادی و آرامش خواه ناخواه به دیگران هم منتقل می شود. وقتی مسلمان نسبت به خالق خود خوش گمان باشد و اتفاقات زندگی را - حتی آن هایی که ظاهرا باب میل او نیست - بپذیرد این چنین شخصی به سمت شادی ماندگار حرکت کرده است.

مسلمان حقیقتا یک شخصیت منعطف در برابر حوادث روزگار دارد چون مسلمان حقیقی متصلب نیست خوش برخورد و شاد و منبسط است بنابراین هم به استقرار شادی در قلب و روان خود کمک می کند و هم چنین فضایی را برای دیگران فراهم می آورد.

منظورتان از انعطاف یک مسلمان و ارتباط آن با شادمانی چیست؟

تغافل از خطا و نادیده گرفتن اشتباهات دیگران و گذر کریمانه از آنچه در روابط اجتماعی خوشایند ما نیست می تواند بستر انعطاف و به تبع آن شادمانی را در جامعه فراهم کند. انعطاف به این معناست که ما در عین حال که روی اصول و اعتقادات مسلم خود تکیه می کنیم اما تک بعدی و متصلب نباشیم و نسبت به ناآگاهی ناآگاهان نیز برخورد کریمانه داشته باشیم، همچنان که آیه قرآن ما را دعوت به قول کریم و برخورد احسن می کند.
منبع: شبستان
نظر شما