جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۱۳:۰۷
کد خبر: ۱۰۷۰۷۲
|
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۱
مدیر باغ کتاب گفت: باغ کتاب رقیب کتاب‌فروشی‌ها نیست و از هر کاری که حس رقابت با کتاب‌فروشی‌ها بدهد، پرهیز دارم.
 بخش کتاب باغ کتاب تهران، در دو بخش بزرگسال و کودک و نوجوان و با مجموع 10هزار مترمربع مساحت، بزرگترین کتاب‌فروشی ایران محسوب می‌شود. فرایند ساخت، افتتاح و بهره‌برداری از این مجموعه بزرگ که چندین سالن نمایش و سینما و فضاهای رفاهی را نیز دربردارد، فراز و نشیب‌های زیادی به‌همراه داشت اما با گذشت سه سال، به‌عنوان یک مجموعه فرهنگی-تفریحی شناخته‌شده، فعالیت دارد.

به بهانه اطلاع از سازوکار کتاب‌فروشی‌های باغ کتاب در ایام کرونا و تمهیداتی که در این ایام برای جبران فروش کتاب داشته‌اند با محسن جلالی‌فراهانی، مدیر مجموعه باغ کتاب و نشر شهر به گفت‌وگو نشستیم، که دامنه بحث به سوال‌های دیگری نیز کشیده شد.

باتوجه به شرایط خاص کتاب‌فروشی‌های باغ کتاب -به لحظ دسترسی و امکان بازدید- نسبت به سایر کتاب‌فروشی‌ها، به نظر می‌رسد که این کتاب‌فروشی‌ها در ایام کرونا به لحاظ میزان مخاطب، شرایط ویژه‌تری داشتند. مختصری درباره این‌باره می‌فرماید؟
با شیوع کرونا، مجموعه‌های تفریحی و فرهنگی، رستوران‌ها و کافه‌های مجموعه باغ کتاب از حدود 4 بهمن‌ماه به‌صورت کامل تعطیل شد. تنها بخش محدودی که باز ماندند، کتاب‌فروشی‌‌های بخش کودک و نوجوان و بخش بزرگسال و فروشگاه صنایع دستی و هدایا بود که این بخش‌ها تا 24 بهمن‌ماه، یعنی20 روز بعد از سایر بخش‌ها فعال بودند. البته میزان فروش این دو بخش در این بازه زمانی، بسیار پایین بود زیرا مردم به‌دلیل شیوع بیماری، کمتر به باغ کتاب آمدند.

24 بهمن‌ماه مجموعه باغ کتاب به‌طور کامل تعطیل شد و تا یکم اردیبهشت که ستاد ملی مبارزه با کرونا مجوز بازگشایی همه کتاب‌فروشی‌ها را صادر کرد، تعطیل بود. برگزاری رویدادهای مختلف نیز کماکان متوقف است.
 
در این مدت، در بخش کتاب باتوجه به ضعف فروش، تمهید یا تبلیغ ویژه‌ای برای جبران به کار نگرفتید؟

ما به‌محض اینکه این وضعیت پیش آمد، مساله فروش غیرحضوری را که از قبل بررسی شده بود، فعال کردیم. البته آن چیزی که مشخصا در برنامه ما بود و احتمالا تا آخر این ماه خبر آن هم اعلام شود، راه‌اندازی سایت فروش اینترنتی کتاب باغ کتاب است که چند ماهی می‌شود همکاران من در بخش IT و کتابفروشی روی آن کار می‌کنند.
علت عقب افتادن راه‌اندازی سایت فروش در این مدت هم این بود که مجبور بودیم حسابرسی و انبارگردانی‌ها را انجام دهیم تا موجودی‌هایمان دقیق شود. علاوه‌بر‌این، تغییری هم در نرم‌افزار مدیریت و پشتیبانی انبار و فروش کتاب در باغ کتاب انجام شد و باید صبر می‌کردیم که آن مساله تمام شود. همچنین ازآنجا که تصمیم داریم علاوه بر کتاب، دیگر بخش‌های باغ کتاب مانند هدایا، صنایع دستی، بردگیم و... را نیز به فروشگاه اینترنتی اضافه کنیم، با افزودن این قبیل موارد احتمالا تا آخر این ماه اولین نسخه سایت فروش اینترنتی رونمایی شود.
 
اما همان‌طور که گفتم؛ فروش تلفنی در هر دو بخش فروشگاه کتاب کودک و نوجوان و بزرگسال در ایام قرنطینه برقرار بود. شماره تلفن‌ها در شبکه‌های اجتماعی اعلام و سعی شد به بهترین شکل به مردم اطلاع‌رسانی شود؛ اما چون این کار هم در ابتدای راه بود، بسیار کم و فروش ناچیزی را در پی داشت. در عین حال ما خودمان را موظف دیدیم که در همه روزهای تعطیل و به هر کسی که از تهران تماس می‌گیرد، پاسخ‌گو باشیم؛ هرچند تماس‌هایی از خارج از تهران هم داشتیم که درصورت پذیرفتن هزینه‌های ارسال، سفارشات برای آن‌ها ارسال می‌شد. حتی در روز یک فروردین که روز عید بود و همه‌جا تعطیل بود؛ ما اینجا ثبت سفارش داشتیم که همان روز هم ارسال شد؛ یعنی فروش تلفنی ما لاینقطع بود و متوقف نشد و تا الان هم ادامه دارد.


بازگشایی مجدد کتاب‌فروشی‌ها
چیزی که احتمالا تا آخر این ماه خبر آن هم اعلام می‌شود، راه‌اندازی سایت فروش اینترنتی کتاب باغ کتاب است
توانست این ضرر را جبران کند؟
از اردیبهشت که بخش کتاببازگشایی شد، از یک طرف چون دیگر بخش‌های باغ کتاب تعطیل بود و از طرف دیگر چون ماه رمضان بود، بازهم اعداد فروش پایین بود و چیزی در حدود یک‌پانزدهم تا یک‌بیستم فروش عادی در فروردین‌ماه را داشتیم. از عید فطر که مجموعه باغ کتاب تقریبا به‌صورت کامل باز شد و فقط سینماها فعال نبودند، وضع کمی بهتر شد و عددی بین یک سوم یا در بهترین حالت دو پنجم فروش معمول باغ کتاب را در بخش فروش کتاب داریم.
 
سینماها هم از پنج‌شنبه گذشته باز شده است و براساس محاسباتی که همکاران من از ترددشمارها دارند، مخاطب سینماها هم حدود 15 تا 17 درصد به مخاطب باغ کتاب اضافه می‌کند. اگر این درصد را به آن عدد قبلی اضافه کنیم، با ارفاق و در بهترین حالت در شرایط موجود، فروش کتاب می‌تواند به نصف شرایط معمول مشابه برسد و این بهترین حالت فعلی است که کرونا بر مجموعه فروش کتاب در باغ کتاب عارض کرده است.
 
یکی از کارهایی که خیلی از کتاب‌فروشی‌ها و ناشران در این ایام انجام دادند، ارائه تخفیفات یا برگزاری نمایشگاه‌های مجازی با تخیف بیش از 20 درصد بود. بخش کتاب باغ کتاب هم اقدامات این‌چنینی برای ایام کرونا در برنامه‌های خود داشت یا دارد؟

برای پاسخ به این سوال نیاز است که مقدمه‌ای را عرض کنم. باغ کتاب یک مجموعه خودگردان است؛ یعنی درست است که توسط شهرداری ساخته شده، اما توسط شهرداری اداره نمی‌شود؛ یعنی شهرداری پول اداره آن را نمی‌دهد و باید از محل درآمدهای خودش اداره شود. به‌عبارت دیگر خودمان باید هزینه اداره، حقوق، تعمیر و نگه‌داری و... را بپردازیم، که این عدد در سال بالغ بر 25 میلیارد تومان است. از این رقم شهرداری تهران فقط یک میلیارد تومان برای هزینه تعمیر و نگه‌داری باغ کتاب می‌پردازد؛ درصورتی‌که هزینه تعمیر و نگه‌داری خیلی بیشتر از این حرف‌ها است.

باغ کتاب تهران با سرمایه‌گذاری شهرداری تهران ساخته و فعال شده است و از روز اول بنا بر این بوده این حس را به جامعه ندهد که قرار است رقیب بخش خصوصی باشد. روی همین حساب بیش از 70 درصد باغ کتاب، تفریحات است و اساسا محیطی نیست که ربط وثیق و محکمی به کتاب داشته باشد.  اگر به مراکز علم (باغ علم کودک و باغ علم نوجوان) و مجموعه‌های فکربازیا (باشگاه رباتیک و روبوکیدز) فعال در باغ کتاب توجه کنید، این‌ها مجموعه‌هایی هستند که نمونه بیرونی بخش خصوصی در کشور ندارند و درست هم همین است که بخش عمومی کاری کند که دیگران انجام نمی‌دهند.
 
بنابراین به واسطه اینکه بنا بر این است که باغ کتاب رقیب کسی نباشد، در فروشگاه‌های کتاب که نمونه مشابه بیرونی بخش خصوصی دارند، ما فوق‌العاده متصلب و سخت‌گیریم که تخفیف ندهیم. از زمان افتتاح باغ کتاب، کتاب‌فروشی‌ها خیلی گله‌مند بودند که باغ کتاب به کتاب‌فروشی‌های خُرد ضربه می‌زند و چرا افتتاح شده است. در این شرایط من مدیر باغ کتاب باید کاری کنم که واقعا به آن‌ها ضربه نخورد و نشان بدهم که نه رقیب آن‌ها و نه دنبال ضربه زدن به آن‌ها هستم.

با این وصف، من همیشه از اینکه کاری کنیم که حس رقابت با کتاب‌فروشی‌ها را بدهد پرهیز دارم. یعنی اگر یک شهروند تهرانی بخواهد پنج کتاب مشخص بخرد، من باید کاری کنم که اولویت او آمدن به باغ کتاب نباشد. به‌خاطر اینکه هم با کتاب‌فروشی‌ها رقابت نکنم و هم اینکه به‌هرحال آمدن به باغ کتاب راحت نیست. روی همین حساب آمدن مردم به باغ کتاب اگر صرفا برای خرید کتاب باشد، شاید خیلی جذابیت نداشته باشد یا برای آن‌ها سخت باشد.

 شما می‌گویید کاری می‌کنید که اولویت مردم، خرید کتاب از باغ کتاب نباشد. پس هدف از ایجاد این کتاب‌فروشی‌های 5000 متری چیست؟

تلاش ما در باغ کتاب این است که آن 70 درصد مردمی که برای سایر خدمات باغ کتاب به اینجا می‌آیند، در معرض کتاب هم قرار بگیرند و کتاب بخرند. این هم کمک به ناشر است و هم بازار کتاب. با این اتفاق کمک می‌کنیم کتاب ناشران بیشتر فروش برود و هدف ما هم همین است. به‌همین دلیل است که اعلام می‌کنم ما هیچ زمان بنایی بر تخفیف دادن نداریم. حتی در ایام کرونا این حرف پیش آمد که به این 30 یا 35 نفری که در هر کتاب‌فروشی ما کار می‌کنند را بفرستیم بیمه بیکاری دریافت کنند و به جای آن به مخاطبانمان تخفیف بدهیم؛ ولی اصلا سمت این ماجرا نرفتیم و تخفیف ندادیم. البته برای خرید بیش از ۱۰۰ هزار تومان، در سطح تهران ارسال رایگان انجام می‌شد.
بعد از بازگشایی کتاب‌فروشی‌ها، هم کسی را به آمدن به باغ کتاب ترغیب نکردیم؛ هرچند که به لحاظ اقتصادی به آمدن مخاطب به باغ کتاب نیاز داریم. البته کسی را هم منع نکردیم، ولی چون ایام کرونا است و ترجیح ستاد ملی مبارزه با کرونا و این است که تا حد ممکن مردم بیرون نروند، برای کشاندن مردم به باغ کتاب هیچ تبلیغی انجام ندادیم.

این تاکید شما بر اینکه باغ کتاب قصد رقابت با بخش خصوصی و کتاب‌فروشی‌های دیگر را ندارد، با راه‌اندازی سایت فروش اینترنتی که خبر آن را اعلام کردید، در تضاد نیست؟
تفاوت ماهوی و مهم کتاب‌فروشی باغ کتاب با دیگر کتاب‌فروشی‌ها در تعداد عناوین کتاب موجود در آن است. یعنی اگر باغ کتاب را فاکتور بگیرید، در کل کشور بزرگترین کتاب‌فروشی ۲۵۰۰ متر است که اگر بخش کافه، هدایا، لوازم‌التحریر و... را از آن جدا کنیم، کمتر از ۱۰۰۰ متر برای کتاب‌فروشی می‌ماند. درصورتی که وسعت هر کدام از کتاب‌فروشی‌های باغ کتاب ۵۰۰۰ متر است و بیش از ۴۰۰۰ متر آن فقط کتاب است.
 
تفاوت کتاب‌فروشی که ۴۰۰۰ متر است با کتاب‌فروشی که نهایتا ۱۰۰۰ متر است، در تعداد عناوین کتابی است که در آن قرار دارد. اگر شما از موضع کتاب‌فروشی خارج شوید و در موضع ناشر قرار بگیرید، می‌بینید که کتاب ناشر ضعیف، نوپا یا کم‌کتاب یا ناشر تخصصی که مثلاً تخصصی روی تاریخ قرون وسطا در اروپا کار می‌کند و ۲۰ یا ۳۰ تا کتاب بیشتر ندارد، با این احتمال که مشتری ندارد، معمولا به کتاب‌فروشی‌ها راه پیدا نمی‌کند؛ اما باغ کتاب توانسته این موضوع را حل کند و همه این کتاب‌ها را پذیرفته است؛ چراکه به اندازه کافی برای عرضه این کتاب‌ها جا دارد.
 
کتاب‌فروشی آنلاینی هم که قرار است راه‌اندازی شود، به همین کتاب‌فروشی فیزیکال باغ کتاب وصل است؛ به‌همین‌خاطر در کتاب‌فروشی آنلاین ما هم کتاب‌هایی وجود دارد که در جاهای دیگر وجود ندارد. یعنی راه‌اندازی کتاب‌فروشی آنلاین باغ کتاب هم درعین اینکه تخفیفی ارائه نمی‌دهد تا رقیب موارد مشابه نباشد، عناوین متعدد از کتاب‌هایی را دارد که شاید جای دیگری پیدا نشود.
 
در کل ما در وضعیتی قرار گرفتیم که نمی‌توانیم کار را متوقف کنیم؛ نه اینکه قرار بر رقابت داشته باشیم. به همین خاطر به‌نظر می‌رسد که این سطح از خدمات هم مخاطب و هم به‌خصوص ناشران را راضی می‌کند. مثلاً باغ کتاب فقط ۵۰۰۰ متر کتاب‌فروشی کودک، آن هم در قفسه‌هایی دارد که همه بچه‌ها امکان بازدید و لمس کتاب‌ها را دارند و تاثیر شگرفی در فروش کتاب کودک در کشور داشته است. بنابراین از یک طرف اگر از دید مخاطب نگاه کنید، تعداد زیادی کتاب به خانه‌های مردم رفته و بچه‌ها به کتاب نزدیک شدند و از طرف دیگر ناشران کودک که معمولاً ناشران ضعیفی بودند، جایی برای عرضه کتاب‌های خود پیدا کردند.

بحث رقابت با کتاب‌فروشی‌ها پیش آمد. یک بار هم رئیس اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران حکم تعطیلی بخش کتاب باغ کتاب را گرفته بود. این قضیه به کجا ختم شد؟!
اول اینکه اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان نمی‌توانست حکم بگیرد؛ ولی نامه‌های گلایه‌آمیز و طومارهایی درباره اینکه باغ کتاب به کتاب‌‌فروشی‌ها ضربه می‌زند، زیاد بود و عموما پاسخ ما هم همین حرف‌هایی بود که عرض کردم. البته کماکان این بدبینی و گلایه از سمت اتحادیه ناشران و شاید جاهای دیگر وجود دارد که در هر دو دوره مدیریتی باغ کتاب -هم دوره مدیریت دکتر حسینی و هم دوره‌ای که من مدیر بودم- به آن‌ها مکتوب اعلام شده است که آمادگی کامل داریم این کتاب‌فروشی‌ها را واگذار کنیم.

این نکته را هم بگویم که ما داعیه‌ای مبنی بر اداره کتاب‌فروشی باغ کتاب نداریم؛ ولی نمی‌توانیم کتاب‌فروشی را به شخص واگذار کنیم. کتاب‌فروشی باغ کتاب بزرگ‌ترین کتاب‌فروشی کشور است و فروش آن بالا است. تصور کنید اگر این کتاب‌فروشی را مثلا به شخصِ جلالی بدهند، لابد دو روز دیگر یک سلطان کتاب از آن در می‌آید؛ یعنی این خلاف عدالت است.



من از قدیم هم مکتوب و هم شفاهی این را اعلام کرده‌ام و دوباره هم اعلام می‌کنم که یک کار ساده و مترقی انجام دهید؛ شرکتی ثبت کنید تا امکانی فراهم شود که از قوی‌ترین کتاب‌فروشی در کشور، تا ضعیف‌ترین کتاب‌فروشی در یک شهرستان بتوانند از این شرکت سهمی بخرد. در این صورت ما بدون تشریفات و دودستی کتاب‌فروشی باغ کتاب را به آن‌ها واگذار می‌کنیم؛ کاری که سود و منافع آن برای همه کتاب‌فروشی‌ها است. ولی مساله اینجاست که آن طرف این علاقه و همت و اتحاد وجود ندارد.
 
این اتفاق در کتاب‌فروشی کودک باغ کتاب افتاده است. شرکتی که ناشران و کتاب‌فروشان حوزه کودک پیش از افتتاح باغ کتاب تاسیس کرده بودند، یک نمونه جدید و متفاوت در کشور بود. آن‌ها به این مسأله فکر کرده بودند؛ یعنی اعضای انجمن ناشران کودک و نوجوان قبل از افتتاح باغ کتاب، جمع شده و شرکت «ماه‌پیشونی» را ثبت کرده بودند که ما بخش کودک و نوجوان را به آن‌ها واگذار کنیم.
 
بخش کودک الان حدود ۱۰۰ سهامدار دارد اما هنوز هم پشت سر این‌ها حرف و حدیث است که جمع محدودی هستند. درصورتی که اگر کل نشر کودک و نوجوان را در نظر بگیریم، ۱۰۰ ناشر چیز کمی نیست و محدود حساب نمی‌شود؛ ولی باز هم پیشنهاد دادیم سهامدارها را افزایش دهند.
 
آیا تصمیم به تمدید قرارداد با «ماه‌پیشونی» است یا اینکه دوباره بخش کودک به مزایده گذاشته می‌شود؟
با «ماه‌پیشونی» تا آخر امسال قرارداد اجاره داریم و پس از اتمام این قرارداد، بخش کودک را مجدد به مزایده می‌گذاریم. همان‌طور که اشاره کردم براساس مصوبات هیات مدیره نمی‌توانیم کتاب‌فروشی را به شخص واگذار کنیم اما اگر یک شرکت فراگیر دیگر همانند «ماه‌پیشونی» بود، می‌تواند در این مزایده شرکت کند.
 
بخش بزرگسال چطور؟!
بخش بزرگسال را همچنان نشر شهر اداره می‌کند. علت آن هم این است که عملاً هیچ تشکلی وجود ندارد که اداره آن را از ما بگیرد. در کتاب‌فروشی بزرگسال هم اگر یک موسسه یا شرکتی یا پخش فراگیری باشد که حداقل بخش قابل توجهی از کتاب‌فروشان در آن باشند، کاملاً این آمادگی وجود دارد که کتاب‌فروشی را به آن‌ها واگذار ‌کنیم.
 
مزایده بخش بزرگسال را -با یک مقدار فاصله از مزایده بخش کودک و نوجوان- حدود یک سال آینده اعلام عمومی می‌کنیم. البته قبل از آن به اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان و فعالان این حوزه شرایط را اعلام می‌کنیم تا اگر چنین شرکت یا بخشی وجود دارد، مزایده را اعلام عمومی کنیم؛ وگرنه اگر شرکتی نباشد که مزایده بی‌معنا است.

در بخش کتاب بزرگسال، الان با چند ناشر همکاری دارید؟
در کتاب‌فروشی بزرگسال باغ کتاب که بخش عمومی است، بیش از ۶۰۰ ناشر با ما همکاری دارند. در آغاز راه ما هم مانند همه کتاب‌فروشی‌های سطح شهر با شرکت‌های پخش کار می‌کردیم و حدود ۱۵ پخشی برای ما کتاب می‌آورد اما اتفاق مثبتی که به مرور و ظرف سه سال گذشته در بخش کتاب بزرگسال باغ کتاب افتاده، این است که از پخش به سمت نشر رفتیم؛ چون این‌طوری ناشران و به‌ویژه ناشران ضعیف‌تر راحت‌تر می‌توانند کتاب‌های خود را عرضه کنند و منافع‌شان هم بیشتر است.
 
البته باید تاکید کنم که ما مسئله‌ای با پخشی‌های کتاب نداریم؛ زیرا درهرصورت پخش هم بخشی از بازار کتاب است؛ ولی عبور از پخش به سمت نشر یک مقدار به عدالت توزیع سود تولید کتاب و ناشران کمک بیشتری می‌کند. برخی از ناشران بر اساس قراردادهای دائمی که دارند، مستقیما با شرکت‌های پخش کار می‌کنند. در اینجا ما اجباری نداریم که حتما از ناشر کتاب بگیریم و از همان شرکت پخش کتاب می‌گیریم. در مجموع در بخش کتاب بزرگسال با بیش از ۶۰۰ ناشر و حدود ۱۲ شرکت پخش همکاری داریم.

این بحث وجود دارد که فعالیت انتشاراتی نشر شهر پس از پذیرفتن مسئولیت اداره کتابفروشی
داعیه‌ای مبنی بر اداره کتاب‌فروشی باغ کتاب نداریم؛ ولی نمی‌توانیم کتاب‌فروشی را به شخص واگذار کنیم بزرگسال باغ کتاب، کم‌رنگ‌تر شده است. پاسخ شما به این گفته‌ها چیست؟!

چنین نیست؛ زیرا نشر شهر به‌صورت مرتب تولید کتاب خود را انجام می‌دهد. نشر شهر در ۳ سال گذشته که باغ کتاب افتتاح شده است، به‌طور میانگین ماهی بیش از دو عنوان کتاب و در مجموع این سه سال، بیش از ۸۰ عنوان کتاب منتشر کرده است. البته استراتژی ما در نشر شهر این بود که به‌طور منظم ماهی چهار عنوان کتاب منتشر شود اما الان هم از این عدد خیلی دور نیستیم و در سه سال گذشته به‌طور منظم ماهی دو تا سه کتاب را منتشر کرده‌ایم.
 
اتفاق مثبتی هم که در این میان افتاده، این است که از زمان افتتاح باغ کتاب، کتاب‌های نشر شهر هم در ژانر علم برای کودکان و نوجوانان فعال شده است. همچنین طی این دو سه سال، مرکز چاپ موسسه نشر شهر را به باغ کتاب منتقل و دستگاه‌های کاملاً به‌روز دیجیتال چاپ کتاب را در باغ کتاب مستقر کردیم که این امر هم اتفاق مثبتی برای نشر شهر است.
 
چاپ دیجیتال این امکان را به ما می‌دهد تا کتاب‌هایی که منبع هستند -مثلا کتابی از میشل فوکو که ترجمه نشده است- حتی در حد یک نسخه چاپ شود. نشر شهر سوای اینکه کتاب‌های خود را چاپ کرده است؛ سعی کرده منابع انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و دیگر زبان‌ها را نیز اضافه کند که برای کسب مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد  اسلامی هم فرستاده شده‌اند و بدون مجوز منتشر نمی‌شوند.
 
توقف طرح «یاد یار مهربان» چطور؟ آیا دیگر ارتباطی با فعالیت نشر شهر ندارد؟
اساسا مجموعه کتاب در کشور نشر شهر را با «یاد یار مهربان» می‌شناختند؛ اما گرفتاری‌های مجموعه شهرداری تهران در سال‌های اخیر، متاسفانه باعث شده است که بودجه یاد یار مهربان تخصیص پیدا نکند و امکان برگزاری آن صلب شد. البته در سال‌های مختلف ما این درخواست را داشتیم، اما با این شرایطی که بر کل کشور عارض شده است، امکان تخصیص خیلی از بودجه‌ها وجود ندارد؛ چیزی که متاسفانه دامن‌گیر «یاد یار مهربان» هم شد و نتوانستیم در سه سال گذشته آن را برگزار کنیم.
 
در ابتدای گفت‌وگو اشاره کردید که بودجه باغ کتاب توسط شهرداری تامین نمی‌شود و از طرفی کرونا خیلی از درآمدهای این مجموعه را صفر کرده است. با این اوصاف دخل و خرج  باغ کتاب چگونه تامین می‌شود؟
باغ کتاب یک شرکت است و در شهرداری تهران شرکت‌ها باید خودشان هزینه‌هایشان را در بیاورند. یعنی ما توقع نداریم که شهرداری به ما بودجه بدهد؛ ولی اتفاق خوبی که افتاده این است که در چند ماه گذشته که ما تقریبا درآمد نداشتیم، شهرداری تهران ورود کرد و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران حقوق سه ماهه گذشته را به ما پرداخت کرده‌است. یعنی ما حدود سه میلیارد تومان از سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران کمک گرفته‌ایم که باید تا آخر سال این پول یا ما‌به ازای‌آن؛ خدمات به آن‌ها برگردانیم.
 
در مجموع؛ ما سعی داریم باغ کتاب را به سمتی ببریم که مرکز و میدانی برای حضور تمام کسانی شود که می‌توانند به صنعت نشر در کشور کمک کنند. مثلا میزهای پژوهشی که در باغ کتاب قرار گرفته است عموما مورد استفاده دانشجویانی است که برای پیشبرد کارهایشان از کتاب‌های باغ کتاب خریداری می‌کنند و سود آن به ناشر می‌رسد.
 
بخش کتاب کودک هم به همین منوال کمک بزرگی به نشر و پخش کتاب کودک در کشور است. رویدادهای ما هم حول محور کتاب است؛ یعنی براساس قراردادهایی که  با ناشران در دست امضا داریم و اینجا هم اعلام عمومی می‌کنم؛ ناشرانی که جای برای در معرض مخاطب قرار دادن و جشن امضای کتاب خود ندارند، لازم نیست یک سال منتظر بمانند تا نمایشگاه کتاب برگزار شود.

ما در باغ کتاب در خدمت آن‌ها هستیم و صندلی و سالن در اختیار آن‌ها می‌گذاریم که جشن امضا و معرفی کتاب خود را برگزار کنند. زیرا بهترین اتفاق برای باغ کتاب این است که به فضایی تبدیل شود که همه افراد حول محور کتاب، از ناشر تولیدکننده کتاب گرفته تا مولف خالق کتاب و مخاطب، اینجا را از خود بدانند و حس کنند می‌توانند از این جا سهمی داشته باشند.
 


نظر شما