نیویورک تایمز: کدام کشور پیروز دوران پساهمهگیری خواهد بود؟
نکته: آمریکا و چین، آن کشور پیروز نخواهند بود
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، روچیر شارما Ruchir Sharma استراتژیست ارشد مرکز مدیریت سرمایهگذاری مورگان استنلی، در در شماره 19 ژولای روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز پیرامون اینکه کدام کشور در دنیا پیروز دوران پساکرونا خواهد بود گزارشی نوشت و برخلاف انتظارات نه آمریکا و نه چین هیچ کدام را جزو برندگان دوران پس از کرونا نداشت.
وی در ابتدا نوشت: کروناویروس روند چرخش به درونی را که از رکود 2008 میلادی در میان اقتصادهای ملی شروع شده بود، افزایش داده است. دولتها بیش از پیش کنترل بر تمام جنبههای زندگی اقتصادی را در دست گرفته و حجم بدهیهای عمومی را برای حفظ رشد افزایش داده و برای تجارت خارجی و مهاجرت محدودیتهای تازه تعیین کردهاند. فقط بخش مجازی دنیای اقتصادی به دلیل کار، بازی و خرید اینترنتی مردم، در حال پیشرفت است.
شارما ادامه داد:کدام کشورها در این چشماندازِ اقتصادیِ دگرگون، شکوفا خواهند شد؟ آمریکا و چین، با وجود برتریهای فناورانه، بدهیهایشان رو به افزایش است و به دلیل سوءمدیریت در همهگیری هدف انتقادهای گسترده قرار گرفتهاند. شرایط ویتنام نویدبخش به نظر میرسد، مرکز صادرات نوظهوری که دولتش توانسته ویروس را متوقف کند. روسیه نیز اقتصادی فریبنده دارد چرا که پوتین سالها برای دور نگه داشتن کشورش از فشار مالی خارجی تلاش کرده است، اقدامی دفاعی که ارزشش در دنیایی که به سرعت با جهانیزدایی روبروست، بیش از پیش نمایان خواهد شد.
نویسنده یادداشت روزنامه نیویورک تایمز می نویسد: اما پیروز بزرگ این میدان آلمان خواهد بود. پاسخ این کشور به همهگیری به خوبی توانشهای از پیش موجود آن را آشکار کرده است: دولت کارآمد، بدهی کم، خوشنامی در برتری صنعتی که حتی همزمان با افول تجارت جهانی از صادراتش حفاظت میکند و ظرفیتی رو به رشد برای ایجاد شرکتهای فناوری داخلی در جهانی که غولهای اینترنتی آمریکایی و چینی بر آن سیطره دارند.
وی نوشت: از آنجا که آلمان با برخورداری از مازاد بودجه دولتی به جنگ همهگیری رفت، توانست با پرداختهای مستقیم به خانوادهها، کاهش مالیات، وامدهی به کسب و کارها و سایر کمکهایی که ارزش کل آنها معادل 55 درصد از تولید ناخالص داخلی - چهار برابر بستههای حمایتی آمریکا به نسبت تولید ناخالص داخلی این کشور – بود از اقتصاد تعطیلشدهاش حمایت کند.
این کشور همچنین برای نخستین بار توانست برای کشورهای همجواری که مدتها از خساست آلمان و آسیب آن به کل قاره اروپا شاکی بودند برخی کمکهای حمایتی فراهم کند. این اقدام هم سخاوتمندانه و هم زیرکانه بود: این کشورها اکنون تمایل بیشتری به خرید محصولات صادراتی آلمان دارند.
شارما معتقد است: گرچه به دلیل پایبندی آلمان به بودجههای متوازن و پرداخت بخش بزرگی از هزینهها از محل ذخایر، بدهی عمومی این کشور افزایش خواهد یافت اما این افزایش فقط تا 82 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور خواهد بود که در مقایسه با بدهیهای ایالات متحده و سایر کشورهای توسعهیافتهای که برای بستههای حمایتی اقتصادی هزینه کمتری پرداخت کرده اند، رقم بسیار ناچیزی است.
استراتژیست ارشد مرکز مدیریت سرمایهگذاری مورگان استنلی نوشت: برخی منتقدان میگویند آلمان در هنگامهی کاهش تجارت جهانی به شکلی خطرناک به صادرات صنعتی، به ویژه به چین، وابسته شده است. اما آلمان که به خوبی از این آسیبپذیریها آگاهی دارد به سرعت در حال مدرنیزه کردن صادرات اصلی خود یعنی شرکتهای بزرگ خودروسازی است. آلمان همچنین تلاشی گسترده گرچه دیرهنگام را برای تبدیل شدن به قدرتی رقابتی در عرصه فناوری آغاز کرده است. بودجهای که آلمان به پژوهش و توسعه اختصاص داده برابر با بودجه اختصاصی آمریکا (تقریبا 3 درصد از تولید ناخالص داخلی) است و این کشور برای ایجاد یک اکوسیستم کارآفرینی مشابه سیلیکون ولی، طرحی بلندمدت دارد.
شارما نوشت: صنعت فناوری آلمان به ویژه شرکتهای فعال در عرصه خرید آنلاین و ارسال غذا به سرعت در حال رشد است. طرح نجات اقتصادی آلمان 56 میلیارد دلار را به استارتآپهایی اختصاص داده که بتوانند با استفاده از هوش مصنوعی و سایر فناوریهای نوین، صنایع سنتی را دیجیتالی کنند. آلمان اخیرا همراه با فرانسه از اجرای طرحی برای ایجاد اینترنت اروپایی خبر دادهاند که میتواند رقیب اینترنت آمریکا و چین باشد.
نویسنده در پایان یادداشت خود در نیویورک تایمز تصریح کرد: آلمان جامعهای کهن و محافظهکار دارد اما نادرستی باور منتقدان بر آهسته بودن روند دگرش در این کشور در گذشته هم اثبات شده است. در اوایل دهه 2000 میلادی زمانی که به آلمان برچسب "مرد بیمار اروپا" زده شد، این کشور با بکارگیری اصلاحات بازار کار توانست جایگاهش به عنوان باثباتترین اقتصاد قاره سبز را بازیابد. در حالی که همهگیری کروناویروس سرعت دیجیتالیسازی و جهانیزدایی را افزایش و میزان بدهیهای دنیا را بالا میبرد، آلمان به دلیل عدم ضعف در برابر این چالشها و برخورداری از دولتی آماده برای مدیریت آنها، در برابر این چالشها به خوبی مقاومت میکند.