در گذشته مدیریت را، «کار کردن توسط دیگران » میدانستند. اما در تعریف جدید مدیریت را « کار کردن با دیگران» میدانند. کلمه «با» اشاره به با هم بودن و کار گروهی دارد، همین یک کلمه تحول بزرگی در مدیریت ایجاد کرده است؛ در واقع گروهها زمانی که اهداف مشترکشان، برای اعضای گروه درک میشود و با اعتماد کامل میان اعضا برای رسیدن به هدفی مشترک حرکت میکنند، از گروه تبدیل به تیم میشوند. متاسفانه یکی از ایرادات فرهنگ رفتار جمعی ما ایرانیها ضعف در انجام کارهای تیمی است در حالی که به صورت انفردای موفقتر عمل میکنیم.
افراد موفق، تیمهای ناموفق
هر یک از ما میتوانیم با یک بررسی ساده دربخشهای مختلف اعم از ورزش، فرهنگ، تجارت و ...، افراد شاخص بسیاری را نام ببریم که به لحاظ تواناییهای فردی در استانداردهای بالایی قرار دارند، ولی زمانی که همین افراد در قالب یک تیم قرار میگیرند نمیتوانند کارایی لازم و اثربخشی مناسبی را ارائه کنند. عرصه فرهنگ، نیز از این امر مستثنی نیست و بیتردید یکی از مهمترین چالشهای مدیریت در این حوزه فقدان یا ضعف در کار تیمی است. این در حالی است که هر یک از مدیریتهای فرهنگی دارای ظرفیت منابع انسانی باتجربه و باسواد در بخشهای مختلف فرهنگی، هنری، مالی، اجرایی و طراحی و تدوین برنامههای فرهنگی است. اما وقتی این ظرفیت در قالب یک تیم فعالیت خود را آغاز میکند، نتایج حاصله و بررسی عملکرد تیمی، چندان مطلوب نیست. لذا برای دستیابی به این هدف نیازمند آموزش، تجربه اندوزی و فرهنگسازی با ابزارهای لازم است.
چرا فرهنگ کار جمعی در جامعه ما ضعیف است؟
با نگاهی به رهنمودهای مقام معظم رهبری متوجه تاکیدات صریح ایشان بر اهمیت تولیدات فرهنگی از سویی و ضرورت تقویت فرهنگ کار جمعی و تیمی میشویم. ایشان درباره کار فرهنگی میفرمایند:دو کار اساسی و اصلی [درمسائل فرهنگی] است که باید انجام بگیرد؛ یکی تولیدات فرهنگی سالم در زمینههای مختلف، و یکی جلوگیری از تولیدهای مضر و به اصطلاح متاع و کالای مضرّ فرهنگی؛ به نظر من این جزو کارهای اساسی است. در همه دنیا مراقبت از محصولات فرهنگی و کتاب و مانند اینها وجود دارد؛ کجای دنیا است که وجود نداشته باشد؟ یکجا را به من نشان بدهید.
مقام معظم رهبری همچنین با طرح این پرسش که: چرا فرهنگ کار جمعی در جامعه ما ضعیف است؟ میفرمایند: شما به ورزشهای ما هم که نگاه کنید و مقایسه کنید با ورزشهایی که متعلق به اروپاییهاست، میبینید همین جور است. ورزش ملی ما که کشتی است، یک ورزش انفرادی است. حتّی ورزش باستانی ما هم که یک ورزش دستهجمعی است، هر کسی برای خودش ورزش میکند. میدانید وقتی که توی گود زورخانه میروند، کار دستهجمعی انجام نمیگیرد؛ با هم یک حرکاتی را انجام میدهند، هر کسی ورزش خودش را انجام میدهد؛ مثل فوتبال یا والیبال نیست که کار این، مکمل کار آن باشد؛ لذا کار، کار جمعی نیست. این یک نقص ملی است در ما؛ این را باید درست کرد؛ باید تزریق کرد.
الزامات کار تیمی در حوزه فرهنگ
کار تیمی دارای ویژگیها و الزاماتی است که آن را از سایر کارها و فعالیتهای فردی و جمعی متمایز میکند. در ادامه نگاهی به مهمترین این عوامل داریم که مجموع آنها یه کار تیمی ایده آل را در حوزه فعالیتهای فرهنگی خلق میکند:
- سازگاری و انعطاف پذیری: بر اساس هدف اصلی گروه منعطف و سازگار باید بود. در واقع انعطاف پذیری یکی از اصول پایهای خلاقیت است. افراد خلاق نیز الزاما دارای روحیه انعطاف پذیری هستند.
- هم دست و هم پیمان: به زبان ساده باید اول با یکدیگر کار کنیم بعد با همدیگر برنده شویم ... نکته مهم در کار تیمی این است که تمام قدرت تیم در اتحاد است و منشأ اصلی خطرها و شکست در کار تیمی نیز اختلاف و نفاق میباشد.
- تعهد پذیری: لحظهای که خود را به انجام کاری در تیم متعهد میکنیم، عوامل پیش بینی نشدهای به کمک میآیند که خواب آنها را هم ندیدهایم. اصلی که نباید فراموش کنیم این است که آدمهای معمولی متعهد میتوانند کارهای غیرمعمولی فوقالعاده انجام دهند.
-ارتباط اعضای تیم با یکدیگر: تیم یعنی یک جان در چندین بدن. اعضای تیم باید بتوانند به سهولت و با علاقه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. اینکه هر یک از اعضای تیم در گوشهای مشغول کار خود باشد و با اعضای دیگر نتواند ارتباطی برقرار کند، زمینه شکست کار تیمی را فراهم کرده است. اگر ارتباط نباشد تیمی در کار نیست.
-قابل اعتماد بودن: وجود افراد قابل اعتماد در تیم، به نحوی که بتوان با خیال راحت به آنها اعتماد کرد، بسیار حائز اهمیت است. مهمترین صفت افراد قابل اعتماد مسئولیت پذیری است و شرط لازم آن پایداری است؛ به نحوی که بتوان برای همیشه به آنها اعتماد کرد.
-انضباط: جمله معروفی است که «در کوره انضباط است که استعداد، به توانایی تبدیل میشود». بدون انضباط نه در کار فردی میتوان موفق بود نه در کار تیمی.
- راضی نبودن به وضعیت موجود: به لحاظ ویژگیهای تیمی، هر تیمی که به وضعیت موجود راضی شود، از صعود به قلههای بالاتر باز میماند.برای آنکه بتوان تیم را به مراحل بالاتر هدایت کرد میبایست به این نکات توجه داشت؛ در قدم اول به اعضای تیم اعتقاد پیدا کنید و کاری کنید که احساس حیثیت و احترام کنند. در قدم دوم کمک به هم تیمیها برای آنکه بتوانند از تمام ظرفیت خود استفاده کنند.
-اشتیاق در کار تیمی: هیچ کار بزرگی بدون اشتیاق انجام نمیشود. در واقع شور و شوق درونی اعضای تیم، موجب نیروی مضاعف تیم خواهد شد. شعله اشتیاق توسط خود انسان یا عوامل بیرونی شعله ور میشود و از فردی به فرد دیگر سرایت میکند. وقتی شما در کنار فردی مثبت اندیش قرار میگیرید ناخودآگاه از شعلههای مثبت اندیشی آن فرد به شما هم سرایت میکند؛ بنابراین اشتیاق امری مسری است.
-قصد و هدف مشترک: وجود هدف مشترک و مورد قبول در تیم موجب میشود اعضای تیم مصمم شده و در جهت رسیدن به یک هدف واحد تلاش کنند. برای رسیدن به هدف باید اهداف مختلف کوتاه مدت و بلند مدت ترسیم و طبق برنامه حرکت کرد.
-رهبری تیم: رهبری، توانایی تبدیل پندار به واقعیت است؛ پس برای آنکه تیمی موفق باشد باید دست و بال رهبر آن تیم به اندازه کافی باز باشد تا به وظیفه خود به نحو احسن عمل کند. رهبر تیم باید دقت کند تا تیم طبق ماموریت خود حرکت کند و در این مسیر ضمن کمک به همه اعضای تیم، دائما روحیه و انگیزه آنها را افزایش دهد.
-آمادگی برای بردن و باختن: تمام اعضای تیم مخصوصا رهبر تیم باید مقصد را بشناسند و شرایط رسیدن به آن را بررسی و تعیین کنند که برای رسیدن به آن مقصد چه بهایی باید پرداخت کنند. یادمان باشد که شجاعت، همدستی بزرگ تر از آمادگی ندارد. مهمترین ابزار آمادگی یک تیم، تجربه اعضای آن است. آنها باید به اشتباهات گذشته خود اندیشیده و آنها را بر روی کاغذ بیاورند تا بار دیگر تیم دچار آن اشتباهات نشود.
- ارتقای اعضای تیم موجب ارتقای تیم است: همه اعضا یک تیم بر این باورند که ارتقای آنها، ارتقای تیم است. مهمترین فاکتور در این موضوع، آموزش مداوم است. اعضای تیم باید دائم از خود سوال کنند که امروز و در این لحظه چه چیزی را میتوانم بیاموزم؟ و امروز چه چیزی را آموختم که فردا باید آن را تکمیل کنم؟
- از خودگذشتگی: جایی که تیم باشد فردیت معنی ندارد و تمام اعضای به نفع تیم از خود گذشتگی باید داشته باشند. در واقع از خودگذشتگی و ایثار نه تنها تیم را متحد میکند بلکه موجب پیشرفت تیم میشود.
آموزش افراد متخصص فرهنگی مبتنی بر اسناد معتبر
در خاتمه باید گفت یکی از کاستیهای حوزه فقدان پژوهشها و متون علمی قابل دسترس در زمینه کار تیمی در حوزه فرهنگ است. نکتهای که بایستی به آن توجه بسیار کرد چرا که بر اساس اسناد دقیق آموزشی میتوان افراد مستعد و علاقهمند را جذب این حوزه کرد و درنهایت با عنایت به نیروهای توانمند و تحصیل کرده در رشتههای فرهنگی یا مرتبط، در قالب تیمهای حرفهای، اثربخشی فعالیتها را در نهادها، مراکز و برنامههای فرهنگی افزایش داده و در نهایت ضمن پاسخگویی به نیازهای مخاطبان، موجبات رضایت آنها را فراهم نمود.