منتقد ادبی واشگتن پست است. پیش از آن در بوستون ویراستار «کریستین سایِنس مونیتور» بود. او جوایز متعدد ادبی از جمله جایزه «انجمن کتابخانههای آمریکا»، جایزه «لوئیز شورز» و جایزه «حلقه منتقدین ملی کتاب آمریکا» را کسب کرده است. او مطلبی خواندنی با عنوان «۱۲ رمان که شیوه زندگیمان را تغییر داد» در واشنگتن پست منتشر کرده است که میتواند برای همه شهروندان جهان، خواندنی باشد.
رمانهای مورد علاقهمان تاثیری ماندگار بر ما میگذارند؛ حس شکوهی خاص که حتی پس از فراموش کردن جزئیات داستان، همچنان در ذهنمان میدرخشد. در مواردی نادر، جسورانه میگوییم «این کتاب، زندگی من را تغییر داد». برای من فهرست کتابهایی از جمله «سنت شاید» نوشته «آن تایلر»، «فرار کن خرگوش» به قلم «جان آپدایک» و «گیلیاد» اثر «مرلین رابینسون» رمانهایی هستند که شیوه تلقی من از خودم را از پایه تغییر دادند.
اما پس از آن، مجموعه دیگری از رمانها وجود دارد؛ برخی عالی، برخی نه چندان عالی که فقط در لحظه مناسب و با شکلی مناسب ظاهر میشوند تا بتوانند تأثیر قابل اندازهگیری در خارج از حوزه و قلمرو ادبیات داشته باشند. این تأثیر نسبتاً نادر است. احتمال اینکه ما به وسیله آثار غیرداستانی، توسط اطلاعات و یا قرار گرفتن در معرض رخدادی، انگیزه بیابیم بسیار محتملتر است.
برای رمان که بتواند در اصلاح زندگی اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی تاثیرگذار باشد، نیازمند گونهای از محبوبیت و شهرت غالب جامعه است که اندک آثار داستانی به آن دست مییابند و حتی در این صورت، موضوع یک رمان باید به حدی قدرتمند و منحصر به فرد باشد که بتواند بخش قابل توجهی از جمعیت را به جهت خاصی سوق دهد.
بیشتر داستاننویسان به این اصطلاحات جدلی فکر نمیاندیشند. اما در اینجا ۱۲ رمان را معرفی میکنیم که شیوه زندگی ما را از جنبه مثبت یا منفی تغییر دادهاند.
«کلبه عمو تام: یا زندگی در میان فرومایگان»..........«Uncle Tom’s Cabin»
اثر: «هَریِت بیچر استو»
درست چند ماه پس از تصویب قانون برده فراری (Fugitive Slave Law) در سال ۱۸۵۰، «هَریِت بیچر استوو» احساس کرد که باید آرمانهای لغو بردهداری را به عنوان صدایی کاملتر ارائه کند.
او به یک سردبیر روزنامه نوشت: زمان فرا رسیده است، حتی وقتی یک زن یا کودک که میتواند یک کلمه برای آزادی و بشریت بر زبان بیاورد، موظف است صحبت کند.
او هیچگاه نمیتوانست تصور کند که اولین رمانش در آن زمان چقدر تحسین و سرزنش و انتقاد به همراه خواهد داشت.
انتشار سریالیِ رمان «کلبه عمو تام» در روزنامه طرفدار لغو بردهداری در سال ۱۸۵۱ در واشنگتن دیسی به عنوان پرفروشترین رمان قرن نوزدهم تثبیت شد.
تاثیر ملودرام جدلی «کلبه عمو تام» از جانب بردهداران با واکنش بسیار شدیدی مواجه شد. الیزا از دست بردهدارانش گریخت و مدافعان سیستم بردهداری در ایالتهای جنوبی آمریکای قرن نوزدهم را خیلی عصبانی کرد.
فردریک داگلاس نوشت: تأثیر آن شگفتانگیز، فوری و جهانی بود.
وقتی رئیس جمهور لینکلن با استوو (نویسنده رمان ضد بردهداری کلبه عمو تام) ملاقات کرد، گفت: آیا این زن کوچک این جنگ بزرگ را به وجود آورده است؟ با این وجود آن حجم از ضدیت با این رمان نتوانست به محبوبیتش لطمه بزند.
امروزه، نام «عمو تام» منحصراً به عنوان یک توهین نژادی مورد استفاده قرار میگیرد که حاکی از همدستی با ظالمان است.
«سرود کریسمس»..........«A Christmas Carol»
اثر «چارلز دیکنز»
هنگامی که ادیبان شنیدند که چارلز دیکنز کریسمس را خلق کرده اغلب به تمسخر گفتند: اَه (!Bah) (علامت تعجب حاکی از اهانت و تحقیر) از این گذشته، مسیحیان حداقل از قرن چهارم میلادی تولد حضرت عیسی مسیح را جشن میگرفتند. اما پس از اصلاحات مذهبی که توسط «پیوریتنها» (پاکدین) در اواخر قرن شانزدهم و هفدهم میلادی صورت گرفت و به سادهسازی مراسم مذهبی پروتستانها قائل بودند، روی خوشی به مراسم کریسمس نشان نمیدادند. مراسم کریسمس در قرن هفدهم برای دههها در ماساچوست ممنوع شد.
چارلز دیکنز قبل از اینکه در سال ۱۸۴۳ این کتاب را بنویسد، به خاطر آثار پیشین به شهرت رسیده بود و حالا داستانی با شخصیت «ابنزر اسکروج» نوشته بود که در آخرین شب سال به یکباره از آدمی خسیس به انسانی نیکوکار و بخشنده تبدیل میشود. او مردی ثروتمند ولی خسیس و سنگدل است که به کمک روح دوستش «مارلی وسه» روح کریسمس دگرگون میشود. او پس از دیدن رنج مردم، تبدیل به مردی سخاوتمند میشود که همگان او را دوست دارند. این رمان با تاثیر احساسی عاطفی که از «تیم کوچولو» فرزند تنها کارمند اسکروج یعنی خانواده فقیرِ «کراچت» بسیار پرفروش شد. این رمان موفق به صورت مکرر تجدید چاپ شد و دست آخر دیکنز را در شرایط برنامههای مکرر کتابخوانی برای عموم قرار داد که فشار کار برای او دیگر خستهکننده شده بود.
این کتاب، مراسم کریسمس را احیا کرده بود؛ هرچند مراسم از قبل هم وجود داشت؛ همچنان که «کلارک مور» بیست سال پیش از خلق این اثر توسط دیکنز شعر معروف خود با عنوان «شب قبل از کریسمس» را سروده بود اما چارلز دیکنز به روحیه خاص جمعی عموم مردم بر توجه و تمرکز بر جنبه خیریه و سنتهای خانواده محور تعطیلات کریسمس رونق بخشید. و امروزه دیدگاهی که ما به کریسمس داریم در حد وسیعی از نگاهیست که او خالقش بوده است.
«جنگل»..........«The Jungle»
اثر «آپتون سینکلر»
در سال ۱۹۰۴، نویسنده جوانی به نام «آپتون سینکلر» شروع به مصاحبه با افرادی در کشتارگاههای احشام در شیکاگو و اطراف آن کرد. وی با انتصاب یک روزنامه رادیکال قصد داشت بهرهبرداری از کارگران را آشکار کند و مردم را برای تغییر مطلع و آماده سازد.
داستان غمانگیز او در مورد یک مهاجر لیتوانیایی، ملت را برانگیخت، اما نه کاملاً همانطور که او میخواست.
تصویربر منزجرکننده این داستان از شرایط غیربهداشتی در کشتارگاه و محل بستهبندی گوشت حال تمام آمریکاییان را بد کرد.
اگر شما (اشاره به غیرمسلمانان) حتی این کتاب را نخوانده باشید، احتمالا این جمله برایتان آشناست: «آدمی که افتاده توی یکی از این مخزنهای مخلوط کن کاملا به چربی خوک تبدیل شده» عموم جامعه بعد از خواندن این کتاب خواستار اقدام شدند.
رئیس جمهور «تئودور روزولت» تحقیقات مربوط به انبارهای گوشت شیکاگو را آغاز کرد که به سرعت تأیید کرد که شرایط، تنفرانگیز و برای سلامتی خطرناک است.
در سال ۱۹۰۶، روزولت به کنگره نوشت: من تاکید دارم که فوراً قانونی تصویب شود که وزارت کشاورزی را قادر میسازد هر آنچه از گوشت و فرآوردههای گوشتی را که وارد تجارت بینالمللی میشوند، بازرسی کند. به دنبال آن، قانون غذا و داروی سالم و قانون بازرسی و نظارت بر گوشت در اواخر همان سال تصویب شد.
«جنگل» یک کتاب پرفروش بینالمللی بود، اما سینکلر از اینکه وضعیت کارگران آمریکایی اساساً بدون تغییر مانده بود ناامید شد. وی گفت: من قلب عموم را هدف گرفتم و به طور اتفاقی به شکم زدم.
«برو از آلیس بپرس»..........«Go Ask Alice»
نویسنده: گمنام
در سال ۱۹۷۱، رمان «تابستان عشق»، هراس عمومی درباره اثرات مخرب مواد مخدر را برانگیخت و رئیس جمهور نیکسون «جنگ با مواد مخدر» را اعلام کرد.
در همان سال، یک دفتر خاطرات ناشناس به نام «برو از آلیس بپرس» منتشر شد که هیزم بر آتش بحران افکند، عنوانی که از سرود مخدری «خرگوش سفید» نوشته «جفرسون ایرپلن» و هجونامه سه گانه «ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب» اثر«لوئیس کارول» گرفته شده بود.
این کتاب اعتیاد سریع و کشنده یک دختر نوجوان به ماده مخدر «الاسدی» (LSD) را شرح میدهد. یک درمانگر مورمونی (شعبهای جدید از دین مسیحیت) به نام «بیتریس اسپارکس» نویسنده محتمل این کتاب بود. او در سال ۲۰۱۲ درگذشت، اما منشا نامطمئن و مشکوک خلق این اثر، چیزی از محبوبیت آن نکاست.
«برو از آلیس بپرس» به یک کتاب پرفروش پرشور با محتوایی بحث برانگیز و جنجالی از جنگ صلیبی ضد مواد مخدر تبدیل شد. (به عنوان یک دانشمند مسیحی بزرگ شدم و از همه چیز در «برو از آلیس بپرس» وحشت داشتم: مواد مخدر، سکس و شلوار دمپا گشاد.)
طرفداران ادعا کردند که این کتاب که اغلب در مدارس ممنوع است به شکلی موثر باعث ترس بچهها از مواد خطرناک مخدر میشود.
این کتاب شاید به همان اندازه باعث ملتهب شدن نگرشهای هیستریک آمریکا در مورد داروهای روانگردان شد که بحث عقلانی را از بین برد و چندین دهه قوانین مخرب و آسیبزا را تقویت کرد.
«آتش در سنگ چخماق»..........«The Fire in the Flint»
نویسنده: والتر وایت
«والتر وایت» امروز به عنوان مردی شناخته میشود که از دوران رکود بزرگ و دوران پس از جنگ، «بنیاد ملی پیشرفت رنگین پوستان» (NAACP) را رهبری میکرد. اما پیش از رسیدن به آن منصب، تحقیقات خطرناکی در مورد لاینچ (آدمکشی) در جنوب آمریکا دنبال کرد.
او که برده زاده بود، مخفیانه به محل توطئههای مرگبار علیه سیاه پوستان آمریکایی ورود میکرد.
«والتر وایت» در سال ۱۹۲۴، با استفاده از آنچه مشاهده کرده بود، اولین رمان خود را که فقط در ۱۲ روز تبآلود نوشته شد را با نام «آتش در سنگ چخماق» منتشر کرد.
داستان در مورد یک دکتر سیاه پوست است که در جورجیا کاری را شروع میکند و تصور میکند که میتواند بر سر تنشهای نژادپرستانه در زادگاهش مذاکره کند. اما پس از درگیری و مشاجره زارعان و گروه «کوکلاکسکلَن»، سازمان سرّی ضد سیاهپوستان آمریکا که پس از جنگهای داخلی در جنوب ایالات متحده به وجود آمد و هدفش حفظ برتری سفیدان بر سیاهان بود، به قتل میرسد.
تصویر دراماتیک این رمان از زجرکُشی، به دنبال خود شور و ستایش و البته انتقادات فراوانی داشت.
منتقدان جنوبی آن را به عنوان اغراق فاحش محکوم کردند، اما وایت در پاسخ گفت که او از بسیاری موارد به غایت وحشتناکتر از هرآنچه که در رمان به تصویر کشیده شده، آگاه است و به چشم دیده است.
«دبلیو ایبی دو بوا» (W.E.B. Du Bois) نویسنده، جامعه شناس و پان آفریکنیست مشهور در مورد این کتاب گفت: «آتش در سنگ چخماق» یک داستان تکان دهنده و تبلیغاتی شدید علیه «کلنزمن سفید» (سفیدپوستان تندرو و ضد سیاهان) ارائه میدهد.
این رمان نه تنها در یک لحظه مهم و دوران برتری سفیدپوستان تندرو (Klan)، باعث خشم ملت در برابر خشونتهای نژادی آنان شد، بلکه «والتر وایت» نویسنده این اثر را به یک شخصیت مشهور ادبی تبدیل کرد و طرفداران وی را برای مقابله با قوانین ضد خشونت و کشتار سیاهان تهییج ساخت.
«اطلس شورید»..........«Atlas Shrugged»
نویسنده: آین رَند
در دهه ۱۹۵۰ میلادی «آلن گرینسپن» در گردهماییهایی که در آپارتمان یک روسی مهاجر به نام «آین رَند» در نیویورک برگزار میشد، حضور مییافت.
راند همزمان که در مورد مبانی منافع شخصی روشن بینانه با اعضای این جمعی بیپروا بحث میکرد، در حال تکمیل آخرین رمان خود با عنوان «اطلس شورید» (Atlas Shrugged) بود.
این داستانی بزرگ درباره جدال کارخانهداران زیرک و پیروزی آنان بر قانون است.
از زمان انتشار آن در سال ۱۹۵۷، «اطلس شورید» (Atlas Shrugged) میلیونها نسخه فروش کرده است و موقعیتی منحصر به فرد در سیاست آمریکا به خود اختصاص داده است، زمینهای که عموماً به دلیل توجه به رمان شناخته نمیشود.
در حالی که برخی از محافظهکاران، فلسفه الحادی رَند را محکوم میکنند، «اطلس شورید» به کتابِ مقدسِ بخشی خاص از حزب جمهوری خواه تبدیل شده است.
«گرین اسپن»، که تقریبا ۲۰ سال ریاست صندوق ذخیره فدرال را برعهده داشت، «آین رَند» را «نیرویی تثبیت کننده» در زندگی خود مینامد.
«کلارنس توماس» رئیس دیوان عالی کشور آمریکا «اطلس شورید» را بخاطر «خطر انتقادات شدید از دولت متمرکز» ستایش کرد.
و «پل رایان» رئیس سابق مجلس نمایندگان، در مورد این کتاب گفته بود: من کتاب «اطلس شورید» را به عنوان کادوی کریسمس هدیه میدهم.
«خوشههای خشم»..........«The Grapes of Wrath»
اثر: جان اشتاینبِک
در حالی که آمریکا با ویروس کرونا و خسارت اقتصادی جانبی آن مبارزه میکند، احتمالی که ما را آزار میدهد، رکود بزرگ (اقتصادی) است و بیشتر ما با این وحشت، همانطور که در «خوشههای خشم» توصیف شده، مواجه میشویم.
«خوشههای خشم» در سال ۱۹۳۹ منتشر شد، هنگامی که کشور از فقر فلج شده بود، رمان جان اشتاینبک درباره خانوادهای از کشاورزان مهاجر است که در قالب گزارشی از «سانفرانسیسکو نیوز» تحریر میشود.
این کتاب که برنده «جایزه پولیتزر» شد، به دلیل همدردی و همفکری محتوای سوسیالیستیاش محکوم شد و حتی در برخی نقاط کشور ممنوع اعلام شد.
اما «النور روزولت» مدافع اولیهای بود که خواندن آن را «تجربهای فراموش نشدنی» خواند که او را به یاد عشقی میاندازد که از آن همه درک برخوردار است.
چند ماه پس از انتشار رمان «خوشههای خشم»، کنگره جلسات حقوق و دستمزد و مقررات در مزرعهداران را برگزار کرد. اما میراث رمان ماندگارتر است: حرکت ناامیدانه جُدها «The Joads»(کشاورزانی که به خاطر فقر شدید ناشی از رکود بزرگ مجبور به ترک خانههایشان شدند) از اوکلاهما به کالیفرنیا در ذهن آمریکاییها آسیب دیدگی و ناتوانی شخصی، بیرحمی سرمایهداری و بیکفایتی سیاسی است که تا امروز نیز ادامه یافته و باعث ایجاد محرکی برای پاسخها و واکنشهای مالی واشنگتن گردیده و تصویب حمایت دو تریلیون دلاری که اواخر ماه مارس به امضا رسید را درپی داشت با این وجود، آیا آمریکا دیگر هرگز در آن سطح از رکود و ناامیدی فرو نمیرود؟
«کشتن مرغ مقلد»..........«To Kill a Mockingbird»
نویسنده: هارپر لی
وکلا در ادبیات عملکرد خوبی نداشتهاند. «دیک» قصاب، یکی از شورشیان در «هنری ششم»، قسمت ۲، پیشنهاد میکند: اولین کاری که میکنیم، بیایید همه وکلا را بکشیم.
دیکنز با کتاب هجویه نیشدار خود با عنوان «خانه متروک» کار را تمام کرد. وکلای قانونی سرانجام در سال ۱۹۶۰ به دنبال چاپ و انتشار رمان «کشتن مرغ مقلد» نوشته «هارپر لی» اجرای قانون مجازات را به تعویق انداختند.
«کشتن مرغ مقلد» اولین رمان «هارپر لی» در مورد یک خانواده اهل آلاباما در دوران رکود بزرگ به یکی از محبوبترین کتابها در تمام دوران تبدیل شد و در مرکز اخلاقی آن داستان پدر راوی، «آتیکوس فنچ»، وکیل دادگستری قرار دارد.
«گریگوری پِک» متفکر، اصولگرا و عمیقاً دلسوز، در نقش «آتیکوس» با شجاعت از یک مرد سیاهپوست در یک پرونده تجاوز به عنف نژادپرستانه دفاع میکند. هیچ رمان دیگری همچون «کشتن مرغ مقلد» مسیر شغلی بسیاری از افراد در یک زمینه را مشخص نکرده است.
حتی اگر در واشنگتن دی سی، از گروهی از وکلا بپرسید که چه چیزی الهامبخش آنها در رشته حقوق شد، احتمالاً میشنوید: رمان «کشتن مرغ مقلد»!
در سال ۲۰۱۰، سردبیران مجله کانون وکلای آمریکا، «آتیکوس» را «الهه قانون» خواندند و گفتند که او نماینده وکلا و خواهان استانداردی است که آنها را نهیب میزند.
«۱۹۸۴»..........«Nineteen Eighty-Four»
نویسنده: جورج اورول
چند سال پس از جنگ جهانی دوم، با ظهور اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی، «جورج اورول» یک رمان آرمان شهری (dystopian) به نام «۱۹۸۴» را منتشر کرد.
این رمان در آینده انگلیس واقع در اقیانوسیه روایت میشود، که توسط برادر بزرگ (Big Brother)، از چهرههای یک حزب قدرتمند، اداره میشود. داستان امتحان وحشتناک «وینستون اسمیت»، در بازنویسی تاریخ رسمی در «وزارت حقیقت» را توصیف میکند.
اگرچه این رمان عمدتاً از سوء استفادههای وحشتناک کمونیسم شوروی الهام گرفته شده، اما اوروِل همچنین نیم نگاهی به تقسیم تبلیغاتی انگلیس در طول جنگ داشته است.
خوانندگان در سراسر جهان به سرعت فهمیدند که داستان «۱۹۸۴» عملکرد تمامیت خواهی را در هرکجا که دولتها با ایجاد و القاء ترس، تحریف واقعیتها و سرکوب تحلیلهای علمی و عینی به قدرت میرسند، را آشکار میسازد. و تمرکز اورول بر استفاده از فن آوریهای جدید نظارتی که به شکلی ترسناک، از آینده خبر دارند، ادامه مییابد.
از همه مهمتر اینکه، هیچ رمان دیگری اصطلاحات قابل توجهی را با زبان مشترک ما منتقل نکرده است.
برای دههها، پذیرش اعتقادات متضاد و ضد و نقیض، «Newspeak» (زبان استعاری مبهمی که عمدتا در تبلیغات سیاسی استفاده میشود)، «جرایم فکری» و حتی «Orwellian»(زبان نوشتاری خاص جورج اورول) به عنوان برچسبهای مهم برای افشا و تقبیح تحریفات تبلیغ شده توسط سیاستمداران و رهبران تجاری ترویج شدهاند.
افسوس، همانطور که حوادث اخیر نشان داده، حتی فهم گسترده آمریکا از رمان «۱۹۸۴» جورج اورول هم نمیتواند این کشور را از یک مکتب فکری خاص به واقعیتهای جایگزین رهنمون کند.
«خانه خدا»..........«The House of God»
نویسنده: «ساموئل شم»
وقتی «استیون برگمن» در اوایل دهه ۱۹۷۰، از دانشکده پزشکی هاروارد فارغ التحصیل شد و به عنوان کارآموز در بیمارستان بت اسرائیل در بوستون شروع به کار کرد، از آنچه شاهد بود و از آنچه تحمل کرد وحشت کرد.
در سال ۱۹۷۸، «خانه خدا»، اولین رمان زندگینامهای وی، با نام مستعار «ساموئل شم»، خواستههای آسیبزای آموزش پزشکی و بینظمی و آشفتگی درمان در ایالات متحده را آشکار کرد.
در داستانی که به طور همزمان تکان دهنده، کمیک و دلخراش است، دکتر «روی باش» قهرمان داستان، به سرعت معصومیت خود را از دست رفته میبیند، زیرا میفهمد که تعداد زیادی از مداخلات پزشکی برای سلامتی بیماران مضر است.
همه چیز در مورد نحوه آموزش کارآموزان (انترنها) ناکارآمد به نظر میرسد که برای آموزش طراحی نشدهاند و کارایی لازم را ندارند و موجب دلسردی دانشجویان میشود.
«جان آپدایک» در مقدمه خود برای چاپ مجدد این رمان در سال ۱۹۹۵ نوشت که «خانه خدا» آنچه را که «Catch-22» برای زندگی نظامی انجام داده است برای آموزش پزشکی انجام میدهد.
برخی از پزشکان قدیمی در ابتدا این رمان را تقبیح میکردند، اما این کتاب در بین دانشجویان پزشکی به عنوان یک مکتب کلاسیک شناخته شد و اکنون موجب تحریک تغییرات طولانی مدت در درمان و آموزش شده است.
«دلبند»..........«Beloved»
نویسنده: تونی موریسون
تونی موریسون زمانی میگفت: هرگز فکر نمی کردم که منابعی احساسی برای مقابله با بردهداری داشته باشم. میل به بقا به صورت آگاهانه و حساب شده وجود داشت تا برخی چیزها فراموش شود.
روزنامهای قدیمی داستان زنی آمریکایی آفریقایی تبار را روایت میکرد که دخترش را کشت تا برای بردگی برده نشود.
این داستان تکان دهنده الهامبخش «تونی موریسون» که خود نوه یک برده بود، شد تا در سال ۱۹۸۷ رمان «دلبند» را خلق و منتشر کند که برای همیشه ماندگار شود.
«دلبند» به عنوان بزرگترین رمان آمریکایی قرن بیستم در ادبیات ملی این کشور تاریخ را بازسازی کرد. هر چند عمیقترین تأثیر آن، درهم شکستن اسطوره های ماندگار افتخار و نجیب بودن قبل از جنگ داخلی آمریکا بود.
رمان «دلبند» قدرتمندتر از هر اثر هنری ادبی در تاریخ، توانست از هرآنچه که کرامت انسانی برده را زیر پا میگذاشت را برملا سازد.
پس از انتشار رمان «دلبند» اتکاء و دفاع از استدلالهای بی پایه و اساس و دفاع از حرمت مجسمهها و تندیسهای موسوم به «کنفدراسیون» غیرقابل دفاع شد.
چند سال پس از انتشار رمان «دلبند»، موریسون ابراز تاسف کرد که هیچ یادبود مناسبی، حتی «یک نیمکت کوچک کنار جاده» برای نشان دادن زندگی بردهها وجود ندارد.
در سال ۲۰۰۶ در واکنش به این سخن موریسون، انجمن «تونی موریسون» شروع به نصب نیمکتهایی در مکانهای بزرگداشت لحظات مهم، افراد و مکانهای تاریخی آفریقاییان کردند. حالا ۲۶ نیمکت در سراسر جهان وجود دارد.
«گربه در کلاه»..........«The Cat in the Hat»
نویسنده: دکتر سیوس
برای درک عمق مفهوم رمان دکتر سیوس باید دقیقا احساس کودکان در حال روخوانی در مدرسه در دوران «رکود بزرگ» را درک کرد.
در سال ۱۹۵۷، هنگامی که گربه شاد (گربه در کلاه) در آن روز سرد، سرد و مرطوب با بسیاری از سرگرمیهای خوب و خندهدار منتشر شد، روشن بود که ادبیات کودکان هرگز مانند گذشته نخواهد بود.
دکتر سیوس با استفاده از کمتر از ۲۵۰ کلمه مختلف، داستانی را روایت کرد که بسیار جذاب و حیرتانگیز بود. والدین برای خریدن این رمان به کتابفروشیها هجوم بردند و و دکتر سیوس به چاپ کتابهای مصوّر ادامه داد و صدها میلیون نسخه از آن به فروش رسید.