به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ وهنر،محمد حزبائیزاده مترجم کتاب «بانوان ماه» نوشته «جوخه الحارثی» در مراسم رونمایی از این اثر در مجتمع گردشگری ریف در اهواز، داستان این کتاب را روایت زندگی سه نسل بیان کرد و توضیح داد: داستان روایتگر سه خواهر به نامهای میا، أسما و خوله در یکی از روستاهای عمان به نام العوافی است و برههای از تاریخ عمان را که با تغییرات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی همراه بوده است، نشان میدهد.
این مترجم خوزستانی ادامه داد: دایه این سه دختر که شخصیت اصلی رمان است، در منطقه معروف «الجبل الاخضر» (یا کوهستان سبز) زندگی میکرده و در جنگ بین انگلیسیها و طرفداران امام با آنها درگیر شده و سپس شهید میشود. نویسنده کتاب تلاش کرده موضوع بردگی و از بین رفتن آن، مسیر حرکت و آزاد شدن بردهها، قاچاق اسلحه از انگلیس به افغانستان و ایران را در رمان برای مخاطب ترسیم کند.
وی با نگاهی به ترجمههای متعدد از کتاب «سیدات القمر» عنوان کرد: این کتاب بهشدت مورد توجه مترجمان ایرانی قرار گرفت که در این میان تاکنون 10 ترجمه کتاب ثبت شده و تعداد 4 ترجمه و با عناوینی چون: بانوان ماه، دختران ماه و دختران مهتاب، وارد بازار نشر شده است. این کتاب تاکنون به زبانهای انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی، اسپانی، فارسی، فرانسوی، پرتغالی، ایتالیایی، یونانی، آذری، کاتالونی، بلغاری و مالایی ترجمه و در سال 2019 موفق شد، جایزه «من بوکر» را کسب کند.
حزبائیزاده رمان دیگر «جوخه الحارثی» را کتاب «نارنجه» عنوان و اضافه کرد: این رمان نیز در همان حال و هوای دنیای عمان اتفاق افتاده اما در زمان خواندن کتاب اینگونه به نظر میرسد که شخصیتها در لندن زندگی کردهاند.
وی موضوع اصلی داستان «بانوان ماه» را خواستن و رسیدن دانست و گفت: خواستن میتواند همیشه همراه با رسیدن یا نرسیدن باشد. بیشتر شخصیتهای رمان با شکست عشقی مواجه میشوند. شخصیتپردازی در این کتاب خیلی عالی انجام شده است و گفتوگوها بسیار روان و بجاست و فلشبکهای زیادی دارد. هر فصل از کتاب، به نام یکی از شخصیتهای رمان نامگذاری شده و در این میان توجه ویژهای به شخصیت عبدالله صورت گرفته است. او ذهن سیالی دارد که نمیتواند تمرکز کند؛ سلسلهوار چیزی را روایت کرده و از این شاخه به آن شاخه در سخنانش داستان میآفریند.
حزبائی زاده در حاشیه این نشست در پاسخ به سوال خبرنگار ایبنا مبنی بر اینکه در انتخاب ترجمه آثارش چه معیارهایی دارد؟ گفت: ایدههایی از گذشته در ذهنم بود که از هر یک از کشورهای جهان عرب، یک رمان ترجمه کنم. همیشه انتخاب بهترین کار خیلی سخت است. اما در مورد اثری که جایزه دریافت میکند، نقدهایی وجود دارد که میتواند کمی راهگشا باشد. با خواندن همین نقدها جذب این کتاب شدم و برای گرفتن مجوز مکاتبات را آغاز کردم تا توانستم مجوز بگیرم. متن کتاب در عین حال که ساده به نظر میآمد، اما ظرایفی داشت. گفتوگوها، استفاده از فولکور ویژه عمان، فضای فکری، اجتماعی، فرهنگی شبیه فضای منطقه جنوب ایران از هرمزگان تا خوزستان، شباهت بین آدمها، رفتارها، آیینهای اجتماعی همه از جمله عوامل جذابی بود که موجب شد، این کتاب را برای ترجمه انتخاب کنم.
مترجم «عطر فرانسوی» درخصوص گزینش آثار ترجمه و تاثیرگذاریاش بر مخاطب، افزود: قطعا برای انتخاب آثار به نحوه برخورد مخاطب با آن اثر دقت میکنم. جای بسی خوشحالی است که با توجه به گزارش ناشران تاکنون استقبال از کتابهای ترجمه شده، مثبت بوده و نشانگر این است که انتخابها تقریبا درست انجام شده است. بهطور مثال در کتاب «پل ناتمام» فضای اثر شبیه فضای بعد از جنگ جامعه ایرانی، اتفاقات سیاسی و سرخوردگی بعد از آن بود. در کتاب «عطر فرانسوی» و «شکارچی کرم ابریشم» دقیقا همین تصویرسازیها وجود دارد؛ بهصورتی که مخاطب فکر میکند این رویدادها در اهواز شکل گرفته است؛ نه در خارطوم و یا سودان. این شباهتها در ادبیات خیلی خوب نشان داده میشود. در ترجمه کتاب «آب باریکهها» با همین شباهتها مواجه بودم؛ داستان آدمهای مهاجر عراقی که با گرایشهای مختلف سیاسی و اجتماعی به پاریس رفتند، اما با هم در تعامل هستند. چقدر شبیه افرادی است که به علت پناهندگی، قانونی، تحصیل و کار از ایران مهاجرت کرده و به کشورهای دیگر رفتهاند و آنها نیز در آنجا تعامل میکنند!
وی در پایان با تاکید بر اینکه در ترجمه آثار، توجه خاصی به جامعه مورد نظرش دارد، یادآوری کرد: هرچند این موضوع موجب نمیشود که در انتخاب کتابها شرط شبیه به ایران را قرار دهم، اما بهشخصه معتقدم جامعه کتابخوان ایرانی و کتاببازها در خوانش این آثار به دنبال شناخت و رسیدن به یک تجربه جدید هستند.