شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۷:۲۸
کد خبر: ۱۱۰۴۷۹
|
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۳
در گفت‌وگو با برنامه «انعکاس» فرهنگ‌سرای امام (ره) عنوان شد:
ابراهیم ایمانی و آیت‌الله یاقوتی از محافظان و پاسداران امام(ره) در گفت‌وگو با ویژه‌برنامه «انعکاس» فرهنگ‌سرای امام(ره) به بیان خاطراتشان پرداختند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، فرهنگ‌سرای امام (ره) در یکی از اصلی‌ترین رویکردهایش در برنامه‌ای با عنوان «انعکاس» به گفت‌وگوهایی تصویری برای واکاوی تاریخ شفاهی امام (ره) می‌پردازد که در این نوبت ابراهیم ایمانی و آیت‌الله یاقوتی از محافظان و پاسداران حضرت امام (ره) در گفت‌وگو با برنامه «انعکاس» به بیان خاطرات خود می‌پردازند.

شما که امام(ره) را از نزدیک درک کردید، فکر می‌کنید امام(ره) چه کردند که این همه در میان مردم محبوب شدند؟

یاقوتی: امام(ره) از ظلمی که به مظلومین و متدینین می‌شد خیلی ناراحت بودند. امام(ره) با یک اندیشه متعالی و با یک عبا و قبا ریشه رژیم شاهنشاهی را نابود کرد. آمریکایی‌ها قبل از انقلاب مستشارانشان را در پادگان‌ها می‌آوردند و حق توحش می‌گرفتند. حضرت امام(ره) وقتی آمدند همه را بیرون کردند. همه اینها را ما شنیده بودیم و با چشم خود دیده بودیم. حالا شما تصور کنید وقتی که امام(ره) آمد مستشاران آمریکایی را بیرون انداخت. مثلاً قبل از ورود ایشان ما در پادگان‌ها بودیم. هر پادگانی که سقوط کرد من در آنجا بودم. واقعاً باورمان نمی‌شد این امامی که آمده است، اسلام را به مملکت برگرداند. این بود که مردم قبل و بعد از امام(ره) را درک کرده بودند و می‌دانستند امام(ره) چه خدمت و لطفی به آنها کرد. خیلی مهم هست که باید قدر بدانیم.

چه شد که پاسدار امام(ره) شدید؟

ایمانی: وقتی که امام(ره) تشریف آوردند ایران، عضو بسیج سپاه قم شدم. فرماندهی آنجا اصرار داشتند که بنده به جماران بیایم تا از امام(ره) محافظت کنم. زمانی که ما خدمت حضرت امام(ره) رسیدیم کارمان معمولاً به صورت شیفتی یا اداری بود. اولین دیدار من با حضرت آقا زمانی بود که من خدمت بیت ایشان معرفی شدم و از نزدیک افتخار دیدارشان را داشتم.

از اولین دیدار خصوصی‌تان خاطره‌ای دارید؟

ایمانی: من پس از جنگ تمایل داشتم که ملاقات خصوصی با حضرت امام(ره) داشته باشم. بالاخره شرایط جور شد و ما تنظیم کردیم افراد خدمت آقا رسیدند و همان زمان یک خانواده برای جاری کردن صیغه عقد آمده بودند. امام(ره) معمولاً در زمان خواندن صیغه عقد وکیل خانم‌ها می‌شدند و شخص دیگری وکیل آقایان می‌شد. امام(ره) آخرش فرمودند: بروید با هم بسازید. بعد از اینکه این ملاقات تمام شد بنده با لباس مخصوص سپاه پیش ایشان رفتم و دستشان را بوسیدم. همین که در نظر خودم فکر می‌کردم که به آقا بگویم آقا برای من دعا کنید تا شهید بشوم،  همان موقع ایشان فرمودند خداوند شما را حفظ کند. انگار امام(ره) ذهن دیگران را می‌خواندند که چه در سرشان می‌گذرد. 

چه شد که شما به عنوان تیم حفاظت جماران قرار گرفتید؟ 

یاقوتی: مرحوم پدرم می‌گفت پسر جان برو به این مرد خدمت کن، برای اینکه بعد از امامان ما کسی مثل امام(ره) نیامده است که این گونه به مردم و اسلام خدمت کند.

چه ویژگی خاصی از امام(ره) در ذهنتان باقی است؟

ایمانی: دقت کردید وقتی آدم قرآن می‌خواند همه چیز برایش تازگی دارد. دیدار امام(ره) هم برای من همیشه تازگی داشت. در عمرم هر کسی را که دیدم این حالت را برای من ایجاد نکرد. وقتی خدمت امام(ره) می‌رسیدیم حالت عجیبی احساس می‌کردیم. امام(ره) یک انسان کامل بودند. حقیقتاً از هر لحاظ که نگاه می‌کردید اول بودند. در رابطه با صبر و یقین، تقوا، اخلاق و از هر لحاظ دیگر. در رابطه با اسراف و حفظ بیت‌المال ایشان خیلی تاکید می‌کردند.

حق‌الناس نزد حضرت امام(ره) چه جایگاهی داشت؟

ایمانی: زمان نزدیک شدن به عید نوروز، نیروهای صداوسیما چند عدد نورافکن برای ضبط برنامه نوروز و تبریک آقا به مردم نصب کرده بودند. همین که امام(ره) وارد اتاق شدند و نورافکن‌ها را دیدند ناراحت شدند. آقای محمدعلی انصاری آنجا بودند. امام(ره) به ایشان گفت چرا این کار را کردید؟ آقای انصاری در جواب ایشان گفتند چون می‌خواهیم پیام را ضبط کنیم نور کافی داشته باشیم/ امام(ره) فرمودند از صاحب‌خانه اجازه گرفته‌اید یا نه. آقای انصاری همان موقع گفت چشم الان اجازه می‌گیرم. امام(ره) گفت زودتر اجازه بگیرید. از این به بعد حتی اگر یک میخ می‌خواهید به دیوار بزنید کسب اجازه کنید. امام(ره) خیلی به امانت‌داری حساس بودند.

به نظر شما چرا مردم برای حضرت امام(ره) تا این حد مهم بودند؟

یاقوتی: امام(ره) وقتی آمد با اقتدار خودش توانست بگوید من دولت تعیین می‌کنم. همه حاضر بودیم جانمان را برای امام(ره) و انقلاب بدهیم. بارها شده بود که رژیم ستم‌شاهی در خیابان‌ها مردم بی‌گناه را کتک بزنند. بارها به سمت خود من تیراندازی کردند. ما معمولاً سعی می‌کردیم اعلامیه‌های امام(ره) را در پادگان‌ها پخش کنیم، برای همین هم خیلی از ارتشی‌های آن زمان نزد امام(ره) آمدند. هنوز بختیار استعفا نداده بود و عرض اندام می‌کرد. نیروی هوایی آمد پیش امام(ره) و ضربه نهایی را به شاه و رژیم شاهنشاهی زدند. مردم آن روزها را دیده بودند، برای همین امام(ره) را روی سرشان می‌گرفتند و حرف امام(ره) را گوش می‌کردند. به خاطر اسلام، به خاطر انقلاب. حضرت امام(ره) می‌فرمودند اسلام ناب محمدی در برابر اسلام آمریکایی و عربستانی. وقتی انقلاب پیروز شد مردم به آرزویشان رسیده بودند. چون امام(ره) برای مردم قیام کرد و می‌دانست این مردم مستحق آزادی و استقلال هستند. می‌دانست مردم قدردان هستند و ولی‌نعمتان هستند، به همین دلیل مردم در همه منویات ایشان جزو اصلی‌ترین کلیدواژه‌ها بود.

حضرت امام(ره) تا چه حد مصمم بودند که مردم را از بند ظلم و نارضایتی نجات دهند؟

یاقوتی: امام(ره) وقتی که به ترکیه و عراق تبعید شدند، حتی موقع برگشت، هر کشوری از ترس رژیم شاهنشاهی قبول نمی‌کردند که امام(ره) به آنجا برود. بالاخره ایشان گفتند به فرانسه می‌روم و اگر آنجا نشد با کشتی در آب‌ها پیامم را به گوش مردم می‌رسانم. امام(ره) حتی می‌خواستند در دریاها هم پیام و نوای عدالت‌خواهی را به مردم ابلاغ کنند. اینجا بود که مردم حرکت کردند و گفتند وقتش است.
مطالب مرتبط
نظر شما