چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۵:۴۳
کد خبر: ۱۱۳۱۱۷
|
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۳
میزان جایزه ادبی جلال که قرار بود یک مبلغ شگفت‌انگیز باشد حالا تقریبا یک‌دهم آن چیزی است که شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرده است.جایزه ادبی جلال با جایزه کتاب سال متفاوت است و نمی‌توان معادل اتفاقی را که در جایزه کتاب سال رخ می‌دهد از جایزه‌جلال توقع داشت.
یک جایزه بی‌جلال و جبروت! /جایزه‌ای که هدف آن رشد ادبیات داستانی استبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ وهنر، ۱۱۰ سکه طلا، جایزه برنده خوش‌شانس قرعه‌کشی کارخانه رب گوجه‌فرنگی یا روغن نیست. این جایزه حوالی سال ۱۳۸۵ برای برگزیده جایزه ادبی جلال در نظر گرفته شد و البته این رقم یکی از مصوبات پانصد و نود و سومین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که برای تصویب آن بیشتر از یک سال بحث و بررسی صورت گرفته بود اما طی این سال‌ها به‌مرور تبدیل شد به ۱۵۰ میلیون تومان برای برگزیده دوره سیزدهم.

چطور شد که جایزه ادبی جلال طی ۱۳ دوره، جلال و جبروتش را از دست داد و به این رقم رسید، ماجرایی پیچیده است اما غریب نیست. آنچه مسلم است از نگاه کسی یا کسانی در مجموعه شورای انقلاب فرهنگی و معاونت فرهنگی وزارت ارشاد، رقمی که به برگزیده جایزه جلال هدیه می‌شود، بزرگ و سنگین بوده و باید کم می‌شد. روزنامه جام جم از چگونگی فرآیند کاهش رقم این جشنواره به دلیل همان پیچیدگی‌ها عبور و به چرایی بالا بودن رقم این جایزه در ابتدا، کم شدنش به‌مرور و خوب و بد بالا بودن رقم جایزه پرداخته‌ است. 

 چقدر بود، چقدر شد؟
جایزه ادبی جلال که به نام و یاد جلال آل احمد، نویسنده نامدار کشورمان در سال ۱۳۸۶ راه‌اندازی شد و از سال ۱۳۸۷ در آذر هرسال و تقریبا مصادف با سالروز میلاد او برگزار می‌شود به رقابت آثار داستانی اختصاص دارد. از مهم‌ترین ویژگی‌های این جایزه ادبی، رقمی بود که برای برگزیده جایزه در نظر گرفته شد و از این بابت با هیچ‌کدام از جوایز ادبی پیش از خودش قابل‌مقایسه نبود.

 در ماده ۱۲ آیین‌نامه مصوب به تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۸۵ شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده است: ارزش جوایز نفرات اول هرکدام از رشته‌های این طرح، نشان ادبی جلال آل احمد به‌علاوه ۱۱۰ سکه بهار آزادی خواهد بود. دوره‌های اول، سوم، پنجم و ششم این جشنواره برگزیده نداشت و کسی دستش در این دوره‌ها به ۱۱۰ سکه نرسید اما خیلی‌های دیگر هم بودند که برگزیده شدند و سکه‌ای به دستشان نرسید. 

ماجرا این‌طور پیش رفت که از بدو تأسیس جایزه ادبی جلال، طبق مصوبه جلسه ۹۴ شورای هنر که زیرمجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی است، قرار شد معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجرای این جایزه را به عهده داشته باشد. از دوره هفتم اجرای جشنواره به بنیاد ادبیات داستانی در زیرمجموعه ارشاد سپرده شد و از دوره هشتم یعنی از سال ۱۳۹۴ یک تبصره الحاقی به این ماده اضافه شد که ازاین‌قرار است: بر اساس نوع و کیفیت اثر، میزان جایزه از حداقل تعداد ۳۰ سکه تا حداکثر ۱۱۰ سکه تمام بهار آزادی تعیین و اهدا می‌شود. 

با همین تبصره الحاقی طی همین سال‌ها که قرار شده بود به‌جای ۱۱۰ سکه، معادل ریالی این جایزه به برگزیده اهدا شود به‌مرور رقم جایزه، گرد و گردتر شد تا رسید به ۱۰۰ میلیون تومان که سال گذشته به برگزیده اهدا شد. چند روز دیگر سیزدهمین دوره جایزه جلال برگزار می‌شود و به لطف برگزارکنندگان، قرار است در این دوره جایزه نفر برگزیده ۵۰ درصد نسبت به سال گذشته رشد داشته باشد که در این صورت ۱۵۰ میلیون تومان به برگزیده تعلق خواهد گرفت.

 نویسندگان شایسته تقدیر ۳۰ میلیون تومان و نامزدها دو میلیون تومان دریافت خواهند کرد که البته نامزدها سال گذشته نصف این رقم را هدیه گرفتند. یک حساب سرانگشتی نشان می‌دهد طی ۱۳ دوره‌ای که از عمر جایزه می‌گذرد، رقم هدیه برگزیده این جایزه، تقریبا تا یک‌دهم رقم مصوب کاهش پیداکرده است و این یعنی برگزارکنندگان، تبصره الحاقی را هم نادیده گرفته‌اند.

 تأمین جایزه به عهده کیست؟
زمانی که جایزه ادبی جلال تأسیس شد، جوایز ادبی دیگری در کشور داشتیم اما ویژگی مهم این جایزه، رقمی بود که به برگزیده تعلق می‌گرفت و طراحان جایزه هم برای این رقم بالا دلایلی داشتند که توانستند موافقت اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی را جلب کنند. در ماده ۱۳ آیین‌نامه جایزه ادبی جلال، هزینه‌های لازم برای اجرای این طرح به‌صورت تبصره‌ای در بودجه سالانه معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منظور می‌شود. بنابراین رقم جایزه جلال را دولت پرداخت می‌کند و شاید همین کافی باشد که بدانیم چرا طی این سال‌ها جایزه کم و کمتر شده و حتی از مرزهای تعیین‌شده برای این جایزه هم پایین‌تر رفته است.

 رقم یک جایزه چه نتایجی به همراه دارد؟
حیات و تأثیرگذاری جایزه‌ها به دو عامل ارتباط دارد، یکی اعتبار جشنواره که از جایگاه و قدرت داوران و دقت و مسؤولیت‌پذیری و سختگیری آنها حاصل می‌شود و دیگری رقمی است که به برگزیده اهدا می‌شود. طبیعی است جایزه‌ای که رقم قابل‌اعتنایی به برگزیدگانش اهدا کند، دقت و سختگیری بیشتری اعمال خواهد کرد اما درباره یک جایزه ادبی مانند جایزه جلال، رقم جایزه می‌توانست این ثمرات را به دنبال داشته باشد:
بدون تردید یک جایزه مالی قابل‌اعتنا می‌تواند هر نویسنده‌ای را به نوشتن و تلاش و زحمت بیشتری تشویق کند.
اگر رقم یک جایزه قابل‌اعتنا باشد و با معیارهای حساب‌شده به برگزیدگان ارائه شود، حتما نویسندگان را به تلاش بیشتر تشویق خواهد کرد و در بلندمدت ارتقای جایگاه ادبیات داستانی را به دنبال خواهد داشت.
یک رقم تشویق‌کننده، حتما موردتوجه نویسندگانی با دیدگاه‌ها و خطوط فکری مختلف قرار خواهد گرفت و همه طیف‌ها را پوشش خواهد داد.
رقم بالای یک جایزه ادبی می‌تواند به جایگاه نویسندگان در قیاس با سایر آفرینش‌گران هنری اعتبار بدهد.
رقم یک جایزه ادبی می‌تواند به اثرگذاری آن جایزه در جریان‌های ادبی افزوده یا حتی از آن بکاهد.
 جایزه سنگین می‌تواند در زندگی برگزیدگانش تحول اساسی ایجاد کند و نقش تعیین‌کننده در آینده حرفه‌ای اهالی ادب داشته باشد.

محسن پرویز درباره کم‌وکیف جایزه‌جلال می‌گوید:
شورا باید پیگیر باشد
طراحی جایزه‌جلال با این هدف انجام شد که از رهگذر انتخاب بهترین‌ها و پرداخت جایزه به ارتقای زبان و ادبیات  فارسی کمک شود. این جایزه قرار است اهالی ادب را، آنهایی که عمرشان را پای ادبیات داستانی می‌گذارند و بدیع و پیشرو ظاهر می‌شوند، مسیرهای تازه‌ای می‌گشایند و در نهایت ادبیات داستانی را توسعه می‌دهند، مورد تقدیر قرار دهد. حالا نکته اینجاست که با رقم باقیمانده از این جایزه، اهدافش حاصل می‌شود یا نه. محسن پرویز که نویسنده است و در سال‌های شکل‌گیری جایزه جلال، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده درباره این جایزه و اهدافی که از طراحی این جایزه مد نظر بوده، به نکاتی اشاره می‌کند که شاید مهم‌ترین آنها هم‌تراز شدن جایزه‌های ادبی با سایر جایزه‌های هنری باشد.

 در زمان طراحی این جایزه، چرا قرار شد جایزه‌اش ۱۱۰سکه باشد در حالی که کمتر جشنواره ادبی، این میزان جایزه به برگزیدگانش اهدا می‌کرد؟

وقتی جایزه‌جلال راه‌اندازی شد، عدد ۱۱۰سکه خیلی عجیب و سنگین نبود. چیزی که باعث شد اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۱۰سکه را برای برگزیده این جایزه تصویب کنند، هم‌ترازسازی جایزه‌های ادبی با جوایزی بود که در حوزه‌های دیگر هنر به‌خصوص در سینما اهدا می‌شده است. قرار شد جایزه‌جلال از دیگر جوایز ادبی دیگر، هدیه سنگین‌تری به برگزیده اهدا کند چون در حوزه آثار مکتوب و ادبیات، سطح هدایا قابل مقایسه با برخی از شاخه‌های هنری نبوده و هنوز هم نیست. این به تنهایی جایگاه ادبیات داستانی و در درجه دوم شعر را پایین می‌آورد. کم‌بودن جایزه‌های ادبی در مقایسه با جوایز سایر حوزه‌های هنری، بر ادبیات نمایشی حوزه هنرهای نمایشی هم اثر منفی دارد، ازجمله در نمایشنامه‌نویسی و فیلمنامه‌نویسی. چون پشتوانه هنرهای نمایشی ادبیات داستانی است. در کشورهایی که داستان‌نویسی قدرت دارد و ادبیات داستانی رشد کرده، زمینه برای تبدیل داستان‌ها به فیلم و نمایش فراهم است و در نتیجه فیلمنامه‌نویسی هم تقویت و آثار باکیفیت‌تری عرضه می‌شود.

 بنابراین معتقدید ۱۱۰سکه عدد قابل ملاحظه‌ای نبود فقط در جشنواره‌های ادبی سابقه نداشت!
در واقع از روز نخست هدف ما نزدیک کردن جوایز ادبیات داستانی به سایر جوایز بود.
 پس چرا بر همین منوال پیش نرفت؟
به مرور زمان بر اساس همان دیدگاهی که معمولا در عرصه ادبیات حاکم است، مسؤولان به این نتیجه می‌رسند که رقم جایزه زیاد است، در حالی که در سایر بخش‌ها چنین استنباطی وجود ندارد. باید در نظر داشت که یک نویسنده، عمرش را پای نوشتن صرف می‌کند، زحمت می‌کشد و در نهایت ممکن است بعد از سال‌ها تلاش در حوزه ادبیات داستانی، کتابی از او برگزیده شود. در این مقیاس، جایزه‌جلال رقم خیلی بزرگی نیست.

 پس اصل ماجرا به این برمی‌گردد که جایزه‌جلال به ا��بیات داستانی اختصاص دارد و مثلا با جایزه کتاب سال تفاوت‌هایی دارد. درست است؟

بله. جایزه‌جلال به بهترین‌های ادبیات داستانی تعلق می‌گیرد و در این رقابت آثار غیرداستانی شرکت نمی‌کنند. به عبارتی آثاری در این رویداد برگزیده می‌شوند که حاصل خلاقیت و ذوق و آفرینش هنری هستند نه نتیجه تحقیق و پژوهش‌های علمی و ادبی یا مثلا کتاب‌هایی که البته با زحمت و تلاش برای پروژه‌های علمی و فرهنگی نوشته می‌شوند و نویسنده دستمزدش را جای دیگری گرفته است. جایزه ادبی جلال با جایزه کتاب سال متفاوت است و نمی‌توان معادل اتفاقی را که در جایزه کتاب سال رخ می‌دهد از جایزه‌جلال توقع داشت. دوستان ما از این ماجرا غفلت می‌کنند. در جایزه کتاب سال، برگزیده حوزه ترجمه که در رشته فنی مهندسی یا علوم محض یا پزشکی برای رفع نیاز شغلی کار ارزشمندی ارائه کرده را همسنگ نویسنده‌ای می‌دانیم که عمرش را پای ادبیات و نوشتن گذاشته است. کم‌لطفی است اگر ادبیات داستانی را دست‌کم بگیریم و پاداش خوب و ویژه ارائه نکنیم در حالی که در حوزه‌های دیگر هنر نگاه فراخ‌تر داریم و مبالغ بزرگ هم به چشم نمی‌آید.

  آیا کم شدن رقم جایزه‌جلال برخلاف آیین‌نامه این جایزه و تخلف محسوب نمی‌شود؟
 ما که بدون تردید مخالف کاهش میزان جایزه بودیم و من هنوز هم معتقدم نباید ادبیات داستانی را دست پایین گرفت. البته که گاهی جامعه با مشکلات مالی دست به گریبان است و جوایز کاهش پیدا کند اما کاهش جوایز باید در همه حوزه‌ها اتفاق بیفتد نه فقط برای یک رویداد ادبی. وقتی قرار باشد در سایر بخش‌ها جایزه‌ها همچنان کلان باشد، به چشم نیاید و طبیعی به‌نظر برسد در بخش ادبیات هم باید چنین باشد و غیر از این فقط کم‌لطفی است و در درازمدت جایگاه ادبیات داستانی را تضعیف می‌کند. درواقع رقم جایزه ادبی جلال در آیین‌نامه اولیه پیش‌بینی شده بود که یکی از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است و تصور می‌کردیم که وقتی در یک مرجع بالاتر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن را مصوب کرده، لابد تغییرش کار ساده‌ای نیست اما دوستان وزارت ارشاد توانستند تصمیم‌گیری درباره میزان جایزه را از شورا به مجموعه ارشاد منتقل کنند و طبیعی است که با جابه‌جایی افراد و تغییر نگاه آنها نسبت به موضوع، میزان جایزه هم عوض شد.

 امسال جایزه‌ای که برای برگزیده جایزه‌جلال درنظر گرفته شده، کمی بیشتر شده اما همچنان خیلی کمتر از چیزی است که اهداف اولیه این جایزه را برآورده کند. فکر می‌کنید به این ترتیب جایزه ادبی جلال تاثیرگذار خواهد بود؟
تصورم این است که ما باید داوری سختگیرانه داشته باشیم و اثری را انتخاب کنیم که به لحاظ همه عناصر داستانی از جمله مضمون و درون‌مایه یک اثر ارزشمند باشد ولی اگر سختگیری‌ها صورت گرفت و دیدیم اثری شایسته جایزه بود و می‌تواند ماندگار شود، در تجلیل از نویسنده و حمایت از او و پرداختن جایزه بخل نورزیم. به نظرم تمام جوایز ادبی کشور و نه فقط جایزه‌جلال باید به‌گونه‌ای باشد که تحول اساسی در زندگی برنده جایزه ایجاد کند. در غیر این صورت به اندازه کافی تشویق‌کننده نیستند.

 چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی در قبال تغییر میزان جایزه واکنشی ندارد؟
 ایده اولیه جایزه‌جلال در شورای هنر که زیرمجموعه شورای انقلاب فرهنگی محسوب می‌شود تصویب و بعد به شورا منتقل شد. مصوبات به ترتیبی انجام شد که جایزه‌جلال به شورای عالی انقلاب فرهنگی تعلق داشته باشد و در واقع قرار بر این بوده که گزارش سالانه جایزه به شورا ارائه شود و شورا در شکل اجرای آن نظارت کافی داشته باشد. 
تصورم این است که بخش‌های زیادی از مصوبات شورا درباره این جایزه مغفول مانده است. اگر همان مصوبات مرتبط با جایزه‌جلال اجرا می‌شد، هم نتایج بهتری داشت، هم در صورت و شیوه اجرایی جایزه و هم در سیرت و آن.   هدف این بود که بعد از راه‌اندازی جایزه‌جلال بتوانیم رشد حوزه ادبیات داستانی را شاهد باشیم اما نکاتی است که معمولا مورد غفلت قرار می‌گیرد مثلا این‌که وقتی کسی برنده جایزه‌ای در حوزه ادبیات داستانی می‌شود، خیلی فرق دارد با این‌که کسی که در حوزه تخصصی خودش کتابی را ترجمه یا حتی تالیف کرده است. نگارش یک رمان یا داستان یک فرآیند خلاقانه و آفرینش ادبی محسوب می‌شود و درآمد یک نویسنده از هنری است که دارد عرضه می‌کند و جایی که هنرش باید دیده شود، همین جایزه‌های ادبی مانند جایزه‌جلال است. این دو را نباید همسان دید.

 جواب سوالم را نگرفتم. چرا کسی دقت ندارد که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره جایزه‌جلال دارد نقض می‌شود؟
خود شورا باید پیگیر باشد اما متاسفانه برخی مصوبات را خود شورا پیگیری نمی‌کند. 

نظر شما