جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۱۳:۱۳
کد خبر: ۱۱۳۴۱۱
|
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۸
یک پژوهشگر و فعال حوزه زنان با عنوان اینکه در مکتب اسلام زن نیمه ای از پیکره بشریت است، شبکه های برون مرزی را ابزار بسیار مناسبی دانست که ابعاد دقیق استضعاف و بردگی مدرن زنان در نظام فرهنگی غرب برای مخاطبان روشن سازد.
جایگاه زن مسلمان به درستی در رسانه ملی تصویر شود/ نقش مهم شبکه های بین الملیبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، طیبه میرزا اسکندری» ، درباره کلیدواژه هایی که زن در اسلام با آن تعریف می شود، گفت: در اسلام مهم ترین کلید واژه ای هایی که با آن زن تعریف می شود عبارتند از انسان دارای کرامت انسانی، عهده دار امر انسان سازی، مظهر جمال الهی، بزرگ ترین پشتوانه مرد در سیر الی الله و بالاترین سرمایه اجتماعی برای رشد و پیشرفت جامعه. با این وصف تصویری که از زن در قالب دیانت اسلام ارائه شده هیچ ربطی با تصاویری که در طول تاریخ در برخی تمدن ها از زن ترسیم شده ندارد؛ تصاویری که زن را  فرو دست و گاه هم مرتبه با حیوانات تعریف کرده است.

وی در همین رابطه افزود: در مکتب اسلام زن همه توانایی ها و ظرفیت هایی را که برای رشد و کمال انسانی ضروری به نظر می رسد، دارا است. نیمه ای از پیکره بشریت است که برای آن نیمه دیگر یعنی مرد در مسیر کمال، جفت است و ضرورتا با همراهی اوست که مرد می تواند به کمال خویش که در عالم خلقت برایش مقدر شده برسد. زن انسان ساز و نسل پرور است، بدون این نقش حیاتی، نه بقای بشر تضمین می شود و نه برای حفظ و حراست میراث های علمی، فرهنگی، هنری و بلکه اجتماعی و سیاسی جامعه های بشری راهی وجود دارد. زنان هستند که انسان پرورش می دهند؛ انسانی که عالم و هنرمند، جنگجو و رزمنده است، حرفه، فن، تجارت، کسب و پیشه وری و ... دارد، گاه تا حد یک رهبر بالا می رود که سرنوشت ملتی را عوض کند. موجودی با چنین جایگاه مهم و نقش حساسی باید خود به لحاظ ذهنی عاطفی روحی و اخلاقی بسیار قدرتمند، منزه و آراسته به همه خصایل نیکو و بری از همه مفاسد و ضعف ها باشد.

میرزا اسکندری گفت: زنانی که در سایه ادیان توحیدی و مخصوصا در کنار مردان بزرگ قرار گرفته اند، همه از این قسم زنانند: از ساره گرفته تا آسیه و مریم. در خاندان پیامبر اسلام از این زنان می توان سراغ گرفت؛ حضرت خدیجه کبری (س)، حضرت فاطمه زهرا (س)، حضرت زینب کبری (س) و حضرت معصومه (س) و ... از این دست زنان هستند؛ اینان از بهترین و کریمانه ترین روش های تربیت بر خوردار بودند که به زنانی این چنین پر قدرت، تاثیر گذار، انسان ساز و جامعه ساز تبدیل شدند.

وی با عنوان اینکه مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی دست به دست هم داده تا نگذارد در جامعه ما دختران و زنان مصداق چنین کلید واژه هایی گردند، گفت: مهم ترین عوامل درونی را باید وجود سنت های غلط و عادت های سخیف فرهنگی- اجتماعی درباره زنان دانست که بدبختانه در خیلی موارد هم به ناحق آن را به دین و انگاره های دینی نسبت می دهند، در حالی که میان دینی که زنان را با کرامت انسانی می نگرد و به او در عرصه خانواده و جامعه نقش های کلیدی می سپارد، با نگرشی که زن را فرو دست می انگارد و جایگاه زن را نازل شمرده و نقش های فرعی برایش قایل است، فاصله زیادی است. یک زن را بزرگ می شمارد و او را ریشه و پایه بزرگی شخصیت افراد و رشد جامعه می داند و دیگری او را ضعیف می شمارد و جز در حاشیه نمی بیند.

وی بر همین اساس افزود: از مهم ترین عوامل بیرونی این جریان شبیخون گسترده و همه جانبه فرهنگی است که از سوی غرب متجاوز و استیلای جو به قلمرو فرهنگی، مرز های فکری، اعتقادی و اخلاقی ما صورت گرفته است، بنای نابودی هویت و استقلال ما را دارد و به صورت خاص دختران و زنان ما را نشانه گرفته است تا با دستان خودمان به ویران کردن ما بپردازد.

میرزا اسکندری با تاکید بر نفوذی که غرب در جوامع شرقی داشته، گفت: نظام فرهنگی غرب که چند قرنی است به درون جوامع شرقی و مخصوصا اسلامی رسوخ کرده با شعارهای ظاهر فریب و زیبایی چون آزادی و احیای حقوق زنان وارد شده و در عمل با شیء انگاری زن و پایین آوردن او تا حد یک عروسک بزک کرده ظلمی مضاعف به زنان نموده است؛ چرا که هم او را از هویت انسانی تهی کرده هم هویت زنانه اش را منحصر در بزک و آرایش و خود نمایی نموده و هم جایگاه مهم خانوادگی و نقش های مهم همسری و مادری را برای زن حقیر دانسته است؛ عملا با شعارهای ظاهر فریب مدرن شدن و پیشرفت همه ارزش های انسانی زن را زیر سوال برده و هیچ منشور اخلاقی و قداستی برای او تعریف نکرده است و این ظلمی بزرگتر در حق زنان و جایگاه و نقش شان است. این دو گونه عامل درونی و بیرونی است که مجال تعریف زن را با کلیدواژه هایی که اسلام در این مورد دارد را نمی دهد، میان بخشی از زنان و دختران جامعه ما با زن تراز اسلام فاصله انداخته است و این گسست مخصوصا در مورد نسل جوان البته بیشتر است.  

وی در پاسخ به این سوال که با توجه به نقشی که برای زنان در اسلام تعریف شده است رسانه ملی چه دستورالعملی را برای انتقال این مفاهیم به جامعه جهانی باید در نظر بگیرد، عنوان کرد: با توجه به اینکه غرب وحشی و متجاوز عملا زنان را تا حدی ابزاری جنسی در خدمت انباشت روز افزون ثروت و قدرت نظامی سرمایه داری پایین آورده، هر نوع کار فرهنگی و تبلیغاتی برای مقابله با آثار این تهاجم بر ذهنیت زنان، بر موقعیت و نحوه زندگی شان مستلزم آن است که اولا ابعاد دقیق استضعاف و بردگی مدرن زنان در نظام فرهنگی غرب برای مخاطبان روشن شود و چشم آن ها به واقعیات نازیبای مربوط به شخصیت، هویت زنان، جایگاه و موقعیت شان در نوع زندگی که غرب برایمان تعریف کرده، باز شود.

وی افزود: در انبوه دروغ پراکنی ها و قلب واقعیت که ماشین عظیم تبلیغاتی غرب در این مورد داشته بازنمایی واقعیت ها و کنار زدن پرده ها، فریب و نقاب های به ظاهر زیبا کار ساده ای نیست، از طرفی باید تعریف درست و روشنی از زن تراز دین برای افکار عمومی مطرح شود تا بتواند در ذهنیت و گرایش خود جایگزین الگوی مورد نظر غرب کند. که این خود کاری سخت و حساس تر است؛ چرا که حتی پس از انقلاب اسلامی در جامعه خود ما دست هایی در کار بوده تا اجازه ندهد زن تراز دین با همه جاذبه ها و زیبایی هایی که در الگو وجود دارد حتی برای زنان ایرانی به درستی معرفی شود، چه برسد به اینکه برای افکار عمومی در بیرون مرزها معرفی و باز نمایی گردد. در واقع شرط این معرفی درست از زن نمونه مسلمان این است که ما توانسته باشیم در یک بسته منسجم و معقول این زن را در سیستم تفکر دینی با قرائت اسلام انقلابی تعریف کنیم که این خلاء متاسفانه در حال حاضر وجود دارد و از عواملی است که باعث شده نتوانیم زن مسلمان را به جهان به درستی و روشنی معرفی کنیم. اتفاقی که شبکه های برون مرزی ایران و بویژه پرس تی وی می توانند در زمینه پیشبرد آن بسیار موثر باشند و این تصویر را به جهانیان ارائه دهند.
نظر شما