مسعود نجابتی گرافیست شناختهشده و یکی از داوران
مسابقه طراحی نشان «سرباز» که به همت معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری برگزار میشود، در یادداشتی به موضوع هنر مقاومت پرداخته که در ادامه مشاهده میکنید.
هنر مقاومت، هنر آزادگی و ذات رهایی است. رهایی از هر چه انسان را اسیر میکند و به بند میکشد. مقاومت در برابر هر گونه شرارت که آزادی انسان را سلب میکند و از این زاویه هنر مقاومت از مهمترین مصادیق هنر دینی است. آموزههای رهاییبخش ادیان توحیدی از قیود شیطانی و انسانی، فطرت پاک، وجدان فردی و شرایط اجتماعی، ذهن و قلم هنرمند را متأثر و در مقابله با کژیها تحریک میکند.
اینگونه آثار هنری لزوماً نه بر اساس آموزههای آکادمیک و گونههای از پیش مشخصشده و متأثر از مکاتب هنری، بلکه از دل تجربیات لحظه به لحظه هنرمندانی دردآشنا که از زیستن در شرایطی طوفانی بر میآید شکل میگیرد. و در این جوشش و کوشش هنرمند سعی میکند به زبانی راحت و ساده دست یابد که به دور از هرگونه ابتذال و دور از نوآوریهای افراطی و شهوتگونه بتواند به آسانی مفاهیم عمیق و پیچیده را انعکاس دهد تا برای گروههای مختلف قابل دریافت و درک باشد.
هنر مقاومت یک نیاز انسانی، حیاتی و اجتماعی است؛ همچون نیازهای ضروری دیگر، نه یک پدیده خصوصی، تفریحی، تشریفاتی و تزیینی. و این نیاز یا خودجوش است یا در قالب یک سفارش، سفارشی که موید اعتقاد و نگاه هنرمند است. هنر مقاومت هنری مرده نیست تا زینت دیوارهای موزه و منازل مجموعهداران باشد. هنر مقاومت زنده است و نفس میکشد و خواب را از چشم خیلیها ربوده. وقتی سیاستمداران برای اغوای عامه دروغ میبافند، هنر مقاومت پوزخند میزند. زمانی که دشمن سلطهجو به بهانههای واهی به اعماق سرزمینها چنگ میاندازد، هنر مقاومت مرعوب نمیشود و به میدان میآید. گاهی هم که متاسفانه کار از کار میگذرد، این هنر مرهمی میشود بر زخمهای بشری و تسلایی بر رنجهای آدمی و امیدبخش آیندهای روشن.
زبان هنر مقاومت از خشونت عاری است اما هماره برای بسیاری تلخ و گزنده است، چرا که به جای موافقت و مخالفت به تقلید، آگاهی میبخشد و بیدار میکند. از این رو مقاومت منتظر بخشنامه و ابلاغ و بودجه نمیماند. جشنوارهها شاید فرصتی باشند برای ایجاد شور و انگیزه در خصوص موضوعات خاص و هموار کردن مسیر تولید و رفع موانع و مشکلات پیشِ رو برای رسیدن به آثار خلاق.
همچنین هنر مقاومت منحصر به گونهای خاص از هنر نیست. هر کدام از گرایشهای هنری با ابزارهای خاص خودش زمینهای فراهم میکند که هنرمند بتواند فضای ذهنی خاص خود را بیافریند. در هنر مقاومت صحبت بر سر ارزشگذاری ابزارها و نشانهها نیست که مثلاً تصویر برتر از کلمه میتواند حس و درک ذهنی را منتقل کند. در واقع هنرمند اندیشه خود را با هر وسیله که در اختیار دارد و بدان تواناست متبلور میکند. آنچه ارزش است عمل به تکلیفی است که بر هر انسان آزاده فرض شده. هنرمند متناسب با میزان توانایی واقعیاش و بهرهگیری از تمامی ظرفیتهای بصری در نهایت صدایی است در میان صداهای دیگر و مسلماً مخاطبان خود را میطلبد.