سه‌شنبه ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۳:۰۴
کد خبر: ۱۱۴۹۳۳
|
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۹
کالاها و خدمات مرتبط با فرهنگ، گران شده‌‌اند؛ اثبات این ادعا، چندان نیازی به بررسی آمار و ارقام و ذکر مصادیق ندارد و کافی است در همین چند روزی که از سال جدید پشت سر گذاشته‌ایم، سری به فروشگاه‌های اینترنتی کتاب، موسیقی، فیلم‌تئاتر‌ها و فیلم‌های شبکه نمایش خانگی زده یا دست خانواده را گرفته و به سالن‌های سینما یا گالری‌های هنرهای تجسمی رفته باشید.
بازار فرهنگ در سال جدید گران می‌شود/ خطر حذف كالاهای فرهنگی از سبد مصرفی شهروندانبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، لابد افزایش قیمت‌ها را به‌طور کاملا محسوس حس کرده‌اید. یعنی شمایی که در سال گذشته حق اشتراک فلان سامانه پخش فیلم و سریال را پرداخت می‌کردید، حتما دیده‌اید که امسال چقدر باید بیشتر بپردازید. درست مثل وقت‌هایی که پا به فروشگاه اقلام خوراکی یا بهداشتی می‌گذارید و می‌بینید قیمت‌ها هفته‌به‌هفته بالا می‌روند. شاید بگویید در رابطه با کالاها و خدمات فرهنگی، گرانی امری طبیعی است، حاصل از شیب منطقی تورم سالانه. بررسی‌های روزنامه جام‌جم نشان می‌دهد کالاها و خدمات فرهنگی و هنری با افزایش قیمتی فراتر از منطق‌های تورمی بازار روبه‌رو شده‌‌اند. این گزارش نشان می‌دهد؛این دیگر شیب ملایمی رو به بالا نیست؛ قله‌ای است صعب که برای رسیدن به آن باید داربست ببندید و صخره‌نوردی کنید!

 می‌بینید که منطق‌های چند درصدی افزایش قیمت‌ها، همان‌طور که در اقلام خوراکی و بهداشتی و دیگر اقلام و خدمات رعایت نشده‌اند، دامنگیر فرهنگ نیز شده و سبد کالا و خدمات فرهنگی گران‌تر از انتظار شده است. 
بدیهی است هر سال ارائه‌دهندگان خدمات و تولیدکنندگان کالاهای هنری و فرهنگی براساس منطق تورمی موجود و مسلط بر بازار، کالاها و خدمات خود را به نسبت همان تورم با افزایش قیمت ارائه می‌دهند اما به نظر نمی‌رسد که به طور مثال بلیت 400هزارتومانی کنسرت، تابع چنین منطقی در بازار نبوده باشد. حتما هم نیست.

از این روست که ما می‌گوییم فرهنگ گران شده و این گرانی منطبق با منطق‌های تورمی موجود نیست. در گزارش روزنامه جاجم به حوزه‌های مختلف مرتبط با کالاها و خدمات فرهنگی و هنری سرک کشیده شده و برایشان چرتکه انداخته‌ است تا نشان دهد هر کدام چقدر گران شده‌‌اند و شما سال۱۴۰۰ برای بهره‌مندی از آنها چه مقدار بیش از سال گذشته باید سر کیسه‌ را شل کنید.

 شاید بپرسید راستی کدام کیسه؟! از این رو در موسیقی به قیمت آلبوم‌های منتشرشده نگاهی انداخته‌ایم و نیز به هزینه‌ای سرسام‌آور که برای حضور در کنسرت‌ها باید بپردازید؛ اگر نوروز را در جزیره کیش به سر برده‌اید لابد از قیمت‌های آنچنانی کنسرت در آنجا باخبرید. به گالری‌های هنرهای تجسمی و یکی دو رویداد هنری نیز رجوع کرده‌ایم تا بدانیم اگر امسال بخواهیم یک تابلوی نقاشی بخریم و بزنیم بالا سر کاناپه‌مان، چقدر باید پیاده شویم.

در عین حال به بازار کتاب هم رفته‌ایم تا بدانیم به‌طور متوسط هر صفحه کتاب نسبت به سال گذشته چقدر گران‌تر شده است. سامانه‌های پخش فیلم و سریال هم که مستحضرید چقدر گران کرده‌اند. قیمت بلیت سالن‌های سینما را هم از نظر گذرانده‌ایم و همچنین چند مجله و روزنامه را که حسابی گران کرده‌اند. 
عجب بازاری است این بازار فرهنگ در سال جدید؛ سالی که همچنان شیوع ویروس کرونا پنجه از حلق‌اش برنداشته و تجربه سال گذشته نشان داده در این خفگی، گردن ادبیات و هنر، نازک‌تر از همه چیز است.


گرانیِ بی‌حساب‌ و کتاب
چند روزی بیشتر از شروع به کار چاپخانه‌ها و ناشران نگذشته و تعداد کتاب‌هایی که در فهرست‌نویسی‌شان به‌ چاپ سال۱۴۰۰ ا‌شاره شده باشد،زیاد نیست اما قیمت‌های همین چند عنوان نیز نشان‌دهنده افزایشی نه‌چندان منطقی است.

به‌عنوان‌مثال، یکی از تازه‌ترین کتاب‌ها، چاپ نهم نمایشنامه‌ای پرفروش از نیل سایمون است که انتشارات افراز چند سالی است آن را منتشر می‌کند. درحالی‌که چاپ هشتم این کتاب ۸۸ صفحه‌ای، یعنی چاپ پیشین آن، باقیمت ۲۰هزارتومان منتشرشده بود، این بار با ۳۰هزارتومان عرضه‌شده است. 

به عبارتی هر صفحه ۳۴۰تومان. در چاپ پیشین، هر صفحه ۲۲۷ تومان بوده است. این یعنی ۴۹/۷درصد افزایش. نزدیک به ۵۰درصد. البته کتاب‌های دیگر را نیز باید بررسی کنیم تا به میانگین برسیم. مثلا فیلمنامه‌ای فارسی به قلم داوود ملکی در نشر برزآفرین در ۱۳۸صفحه منتشرشده باقیمت ۴۲هزارتومان که قیمت هر صفحه‌اش می‌شود ۳۰۴ تومان. می‌شود این پیمایش را تا چند کتاب دیگر نیز ادامه داد و به قیمت هر صفحه در چند کتاب دیگر نیز رسید اما این پیمایش ما را به رقمی برای هر صفحه بالغ‌بر ۳۰۰تومان خواهد رسانید. این در حالی است که ما سال گذشته طی گزارشی در جام‌جم به میانگین ۲۴۶تومان برای هر صفحه کتاب رسیده بودیم. 

کتاب، حسابی گران شده است؛ گرانیِ بی‌حساب‌وکتاب و این پس از پایداری نسبی قیمت کاغذ دریکی دو سال گذشته، کمی عجیب به نظر می‌رسد.


وقتی هنرهای تجسمی از دید خارج می‌شود
هنرهای تجسمی اصیل و ریشه‌دار پیش از این هم خود را نه به عنوان یک هنر پاپ و عمومی که به عنوان هنری خاص جاانداخته بود. در نتیجه هیچ‌گاه نتوانست بخشی از دیوار یا ویترین خانه‌های ایرانی را به خود اختصاص دهد. برای مثال معمولا روی کمتر دیوار خانه‌ای می‌توانید یک نقاشی از کوروش شیشه‌گران یا حسن روح‌الامین یا مثلا یک اثر حجمی از ژازه طباطبایی پیدا کنید.

دلیلش هم سخت نیست چون قیمت آن آثار زیاد است و خانواده ایرانی با حقوق‌های کم و متوسط توان خرید آثاری از این نوع را ندارند. در عوض به‌جای این آثار ترجیح می‌دهند به یک عکس پرتره از اعضای خانواده یا عکس چاپی یک شخصیت موردعلاقه یا آثار ارزان‌قیمت صنایع‌دستی را در معرض دید بگذارند تا هم علاقه خود را به هنر نشان دهند و هم به اندازه جیب‌شان خرج کرده باشند اما حتی با این‌همه و با پذیرش این پیش‌فرض که هنرهای تجسمی مخصوص خواص و متمولان و هنرمندان است باز هم این عدد و رقم‌ها جایی پیش می‌رود که حتی خواص هم فیلتر شوند و هر بار با یک افزایش قیمت بخشی از خواص هم از این بازار ریزش کرده و صنایع تجسمی اصیل را از سبد خریدشان خارج کنند. 

وضعیت حراج تهران و نگاهی به چند دوره این حراج نشان می‌دهد که قیمت آثار در هر دوره به‌صورت تصاعدی بالاتر رفته است. تیرماه۹۷ در حالی که مجموع فروش حدود ۳۱میلیارد تومان بود بالاترین اثر که دو تابلو از سهراب سپهری بود با قیمت حدود ۵میلیارد فروش رفت.

 این میزان در دی‌ماه همان سال و در دهمین دوره حراج به این‌صورت است: مجموع فروش حدود ۳۴میلیون. تعداد آثار میلیاردی ۷اثر و گران‌ترین اثر: حدود ۵ میلیارد (از منیر فرمانفرماییان). سال۹۸ بالاترین میزان فروش است و در نهایت این مقدار در آخرین دوره حراج که ۳ماه قبل برگزار شد به ۱۲میلیارد می‌رسد. از سوی دیگر سال گذشته تابلوهای رنگ روغن و اکریلیک با پایین‌ترین قیمت‌ها و سایز متوسط حدود ۳تا۴ میلیون تومان بود اما همین تابلوها در همان ابعداد حالا از ۶تا۷میلیون تومان شروع می‌شوند. این یعنی هنرهای تجسمی قیمت‌شان به‌طور متوسط تا ۲۰۰درصد افزایش داشته است. وضعیت آثار حجمی هم در همین حدود است و بین ۲۰۰تا۳۰۰درصد افزایش قیمت داشته‌اند. حالا و با این افزایش قیمت‌ها به نظر می‌رسد هنرهای تجسمی قرار است صرفا به عنوان هنر خاص کلکسیونرها و افرادی که علاقه‌مند به داشتن زندگی‌های اصطلاحا  لاکچری هستند بماند و سایر علاقه‌مندان هنر اصیل صرفا باید به عکس‌های چاپی یا آثار بدلی حجمی که از روی آثار اصلی ساخته شده، قناعت کنند.

تئاتر؛ گرانِ مظلوم
قبل از داوری درباره افزایش و کاهش قیمت بلیت تئاتر، باید از سازوکار قیمت‌گذاری نمایش‌ها مطلع باشیم. برخلاف سایر کسب‌وکارهای فرهنگی مشابه مثل سینما و نمایش خانگی که مبتنی بر عرضه کالا نیستند، تئاتر نظام قیمت‌گذاری ثابت و مشخصی ندارد. نمایش‌ها معمولا بر اساس عرف بازار، توسط صنف قیمت‌گذاری می‌شود و عواملی چون شهرت نویسنده و کارگردان و بازیگران، محل اجرا و کیفیت طراحی صحنه و لباس و مخارج آنها بر این قیمت تاثیرگذار است. بنابراین قیمت بلیت نمایش، شاید کف ثابتی داشته‌باشد اما سقف ندارد و سال ۹۷ و ۹۸ با ورود تئاتر به اصطلاح لاکچری و درحالی که کف قیمت نمایش‌ها ۱۵هزار تومان بود، برخی بلیت‌ها تا ۲۰۰هزار تومان هم رسید که البته این دست نمایش‌ها از پس کرونا برنیامدند. بنابراین طبق آمار فروش نمایش‌های روی صحنه رفته در شش ماه نخست سال ۱۳۹۹ توسط اداره‌کل هنرهای نمایشی، متوسط قیمت بلیت تئاتر در فروردین سال‌گذشته را باید ۳۵هزارتومان در نظر بگیریم. حالا این متوسط شاید به ۴۰هزارتومان رسیده باشد اما باتوجه به آسیب گسترده تئاتر در این یک سال، می‌توان گفت عملا افزایش قیمت نداشته‌ایم.

 افزایش ۵۰ درصدی قیمت نشستن در سالن سینما
نظام متمرکز قیمت‌گذاری بلیت سینما، اوضاعش را از تئاتر بهتر کرده‌است. فروردین ۹۹ هرچند کرونا سینماها را تعطیل کرد اما مساله افزایش قیمت بلیت فیلم‌ها مطرح بود.
با این حال این قیمت بدون تغییر از نوروز ۹۸ در همان رقم ۲۰هزارتومانی برای سینماهای پردیس که سقف قیمت بلیت را داشتند، باقی ماند که ۹درصد مالیات بر ارزش افزوده، آن را به بیش از ۲۲هزار تومان می‌رساند. صنف سینماداران به همراه سازمان سینمایی تصمیم گرفتند در مدت کوتاه بازگشایی سینماها در تابستان به این رقم دست نزنند تا دست‌کم به انگیزه اقتصادی تماشاگران ضربه نزنند. اما نوروز امسال پس از این که بالاخره تلاش اهالی سینما برای تغییر رده شغلی سالن‌ها از سوم به دوم نتیجه داد، خیال قیمت‌گذاران کمی راحت‌تر شد و رقم گیشه برای هر تماشاگر به ۳۰هزارتومان (با مالیات ۳۲هزار و ۵۰۰تومان) در سینماهای پردیس رسید. بنابراین رشد ۵۰درصدی قیمت بلیت سینما نشان می‌دهد تماشای فیلم‌ها در سالن، گران‌تر از سال قبل شده‌است.

پلتفرم‌ها ؛ دو و نیم تا ۴ برابر گران‌تر!
احتمالا برخی علاقه‌مندان فیلم پیش خودشان به سینماها برای افزایش قیمت بلیت حق بدهند اما بعید است کسی باوجود رشد آشکار بازار پلتفرم‌های پخش فیلم آنلاین خصوصا به خاطر کرونا، افزایش قیمت بلیت آنها را بپذیرد. خصوصا که استفاده از این پلتفرم‌ها، مستلزم پرداخت هزینه اینترنت نیز هست و این اتفاق بار مالی سنگینی را به مردم تحمیل می‌کند. فیلیمو و نماوا، دو پلتفرم اصلی، نرسیده به کاروان گرانی‌های ۱۴۰۰، در اواخر بهمن ۹۹ در اقدامی هماهنگ هزینه حق اشتراک ماهانه خود را از ۲۵هزار تومان به ۵۹ هزار تومان یعنی به بیش از دوبرابر رساندند. اما با آغاز نوروز، فیلیمو ناگهان این رقم را به ۹۹هزار تومان افزایش داد تا حاشیه‌ای سنگین بر اقتصاد فرهنگ در سال جدید بسازد. حالا می‌توان گفت دست‌کم فیلیمو، هزینه تماشای فیلم را نسبت به مدت مشابه سال قبل، به بیش از چهاربرابر رسانده و برای نماوا هم این گرانی حدود دوونیم
برابر است.

نشریات زیر تیغ تازه‌های جهان
كرونا، تغییر سبك زندگی مخاطبان، ظهور رسانه‌های مجازی و بی‌تدبیری‌های دولت در حوزه تولید، واردات و حتی توزیع كاغذ از چند سو روزنامه‌ها و نشریات را نشانه گرفته‌اند.
داستان گرانی روزنامه‌ها و نشریات، سری درازتر از شیوع كرونا دارد و به حدود یك دهه پیش بازمی‌گردد؛ از سال ۲۰۱۱ و ظهور اولین رسانه‌های اجتماعی، روزنامه‌ها در تمام جهان، هر روز با اقبال كمتری مواجه شدند و علاوه‌بر كم شدن تیراژ بسیاری از روزنامه‌های مطرح جهان، برخی از نشریات باسابقه نیز برای همیشه انتشار نسخه كاغذی را بوسیدند و به جهان شبكه‌ای و انتشار نسخه‌های الكترونیك روی آوردند. در ایران هم موج رسانه‌های تازه، روزنامه‌ها را گرفتار كرد، مثلا روزنامه خبر از اولین روزنامه‌هایی بود كه انتشار نسخه كاغذی را تعطیل كرد و به فضای مجازی كوچید، اما در كشور ما علاوه‌بر تغییر الگوی مصرف مخاطبان، تورم و نیز بی‌تدبیری‌های دولت در ساماندهی به كاغذ وارداتی، در كمرنگ شدن یا حذف نشریات از سبد فرهنگی خانواده‌ها بی‌تاثیر نبود.
كنایه معروف دیگر این روزها چه كسی روزنامه می‌خواند، همچنان داغ بود و روزنامه‌ها با تیراژ كمتر و كاغذهای یارانه‌ای به‌زحمت منتشر می‌شدند كه كرونا از راه رسید و ضربه نهایی را زد؛ برای مدتی روزنامه‌ها منتشر نمی‌شدند، تیراژ كاهش یافته بود و ركود اقتصادی ناشی از پاندمی كرونا برای نشریات چاره‌ای باقی نگذاشت، جز افزایش قیمت كه البته بیشتر در رسانه‌های غیردولتی رخ داده است.
هنوز در آغاز سال هستیم و معلوم نیست در آینده روزنامه‌های دولتی خواهند توانست قیمت را حفظ كنند یا نه، اما تا اینجای سال، روزنامه‌های خصوصی در كمترین حالت هزار تومان گران‌تر شده‌اند كه می‌كند به عبارت ۲۶ هزار تومان در طول ماه. ارزش پیشگویی ندارد كه در آینده بیشتر از همین حالا، شهروندان به استفاده از پیام‌رسان‌های اجتماعی روی خواهند آورد، در معرض انبوه اخباری قرار خواهند گرفت كه درهم و آلوده به شایعات و خبرهای كذب هستند و كمترین میزان تحلیل و تعمق را انتقال می‌دهند. 
خبر بدتر این‌كه تجربه نشان داده حذف كالاهای فرهنگی از سبد مصرفی شهروندان، ضربه‌ای تقریبا جبران‌ناپذیز است، چراكه مرغ مخاطب از بامی كه بپرد، پریده و به این راحتی‌ها باز نمی‌گردد. 

نظر شما