به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، چند روزی است ابراهیم حاتمیکیا با خبر میانجیگریاش برای آزادی زندانیان یک هواپیماربایی که دستمایه داستان فیلم «ارتفاع پست» قرار گرفته بود، سروصدا کرده است. تقریبا هفتهای نیست که محسن چاوشی در اینستاگرامش از مردم برای مشارکت در آزادسازی زندانیان یا درمان بیماران، طلب یاری نکند و مواردی را به سرانجام مطلوب نرساند. مهرماه سال ۹۸ هم وقتی نرگس آبیار اعتراضش به تخریب خانههای تاریخی یزد را آشکار کرد، با حمایت سایر هنرمندان سرشناس و فعال در اینستاگرام موفق شد مانع ادامه این تخریب شود. فعالیتهای اجتماعی هنرمندان اگر چه گاهی به دام جو احساساتی و فریبهای سیاسی میافتد اما فرصتی است تا اتفاقهای خوب را در ابعاد خبری بزرگ تجربه کنیم و یادمان نرود دغدغههای فرد به فرد ما میتواند تغییراتی بزرگ در جامعه اطرافمان ایجاد کند.روزنامه جام جم در این باره به بررسی فعالیت های اجتماعی برخی از هنرمندان پرداخته است که با هم مخوانیم.
محسن چاوشی
درست است اگر اذعان کنیم هنرمندان را باید با هنرشان شناخت و فعالیتهای اجتماعی و بهخصوص خیرانه آنها نهایتا میتواند ارزش افزوده اخلاقی را برای کاراکتر فرهنگی آنها بسازد. اتفاقی که شاید بسیاری آن را صادقانه ندانند یا دستکم تلاشی برای ساختن هویت فراهنری ارزیابی کنند. اما به جرات میتوان گفت محسن چاوشی بهراحتی از این موانع عبور کرده و با استمرار و اصرارش بر این فعالیتها ثابت کرد حواشی برایش اهمیتی ندارد و واقعا در جستوجوی یاری رساندن به نیازمندان است. نشان به آن نشان که صفحه اینستاگرامی این خواننده پرطرفدار بیش از آن که آثار جدید او را اطلاعرسانی کند به پاتوق دوستداران فعالیتهای خیریه تبدیل شده است.
رضا درمیشیان
پس از فیلم پرحاشیه «لانتوری» و اعتراضهایی که به آن شد، کمتر کارگردانی میتوانست در داستان فعالیتهای اجتماعی علیه اسیدپاشی ورود نکند. رضا درمیشیان پس از نمایش این فیلم، آماج حملات جامعهشناسان و روانشناسان و حقوقدانان قرار گرفت و بسیاری فیلم را در جهت قبحزدایی از این معضل بزرگ و دیوسازی از قصاص آن ارزیابی کردند و هرچه بود درمیشیان را به سمت همراهی با فعالیتهای ضد اسیدپاشی سوق داد. این فعالیتها هم شامل حمایت از صفحه اینستاگرامی اطلاعرسانی در رابطه با این معضل و قربانیان آن میشد و هم کمک به معرفی و پیگیری لایحه قانونی ارائهشده به مجلس برای محدودیت فروش اسید را پیگیری میکرد. هرچند شاید هنوز این فعالیتها منجر به نتایج آشکار اجتماعی نشده باشد اما وجود فیلمی چون لانتوری در حافظه فرهنگی کشور ایجاب میکند سازندگان آن این موضوع را تا حل شدن آن رها نکنند.
میترا حجار
صفحه اینستاگرامی حجار هم از آن دست صفحاتی است که بیش از نمایش سبک زندگی یک بازیگر به طریق مرسوم، انگار دغدغههای یک فعال محیطزیست را به اشتراک میگذارد. از تلاش برای ایجاد آگاهی نسبت به وظایف انسانها در برابر طبیعت از طریق بحثها و گفتوگوهای آنلاین گرفته تا اطلاعرسانی درباره فعالیتهای مثبتی که افراد مختلف در این رابطه در جایجای کشور انجام دادهاند.
حجار تلاش میکند در قامت یک فعال جدی محیطزیستی ظاهر شود. اگر گفتوگوی پربازدید او با مهران مدیری در برنامه دورهمی را هم به یاد بیاورید خواهید دانست این مسأله واقعا هسته هویتبخش کاراکتر فرهنگی این هنرمند را میسازد که بسیار قابل تحسین است.
پرویز پرستویی
چهره بهیادماندنی در نقشهای برجسته فیلمهای سینمایی، هرچند گاهی با موضعگیریهای عجیبش خبرساز میشود اما پیداست دغدغههای اجتماعی، او را به هیجان میآورد و در پیگیری فعالیتهایی از این دست او را کاملا درگیر میکند. در آخرین مورد، همین اسفندماه گذشته بود که پرستویی همراه رسول خادم از هیات مدیره مجمع خیرین کشور خواستند از ظرفیتهای حقوقی خود برای پیگیری وضعیت افراد فاقد شناسنامه در مناطق مرزی استفاده کند.
او در جلسهای که به همین منظور تشکیل شده بود، گفت: «من بزرگشده جنوب تهران هستم و همواره یکی از دغدغههایم این بوده اگر روزی توانستم و توانش را داشتم، تریبون طرح مشکلات محرومان باشم و شایسته نام جمهوری اسلامی نیست که برخی از شهروندانش بیش از ۸۰سال بدون شناسنامه زندگی کرده باشند. ۸۰سال بدون شناسنامه آن هم در خانوادههایی که ۸ تا ۱۰عضو دارند، فاجعه است. یعنی معلوم نیست فرزندان این خانواده با هم خواهر و برادر هستند و در جایی به ثبت نرسیده است. من هم مانند آقای خادم از شما تقاضا میکنم توان حقوقی خود را به کار ببندید و مشکل بیشناسنامهها را حل کنید.»