سه‌شنبه ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۳:۰۷
کد خبر: ۱۱۵۱۹۳
|
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۶
روایتی از دیدار خانواده‌های شهدا با رهبر انقلاب اسلامی
پخش مستند «لشکر زینبی» روایتی از دیدار خانواده‌های شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب بازتاب زیادی در میان مردم داشت. این مستند در حقیقت قسمت اول از یك مجموعه تحت عنوان «این ستاره‌ها» است كه به تناوب منتشر خواهد شد.
مستندی که بازتاب زیادی داشتبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، پخش مستند «لشکر زینبی» روایتی از دیدار خانواده‌های شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب بازتاب زیادی در میان مردم داشت.
پنجشنبه‌ای كه گذشت، اولین قسمت از مجموعه مستند «این ستاره‌ها» تحت عنوان «لشكر زینبی» از تلویزیون پخش شد و همان‌طور كه انتظار می‌رفت، به‌سرعت با اقبال مخاطب مواجه شد. فضای مجازی به بستری برای انتشار گوشه‌هایی از این مستند و روایت‌هایی از صحنه‌های مختلف آن تبدیل شد و واكنش سریع مخاطبان به دقایق جالب‌توجه این مستند، خیلی زود در شبكه‌های اجتماعی به چشم آمد. 
مستند لشكر زینبی روایتی است از دیدارهای خصوصی رهبر معظم انقلاب با خانواده‌های شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) كه طی سال‌های اخیر اتفاق افتاده است. صمیمیتی كه در این دیدارها بین خانواده شهدا و رهبر معظم انقلاب وجود دارد و رابطه پدر و فرزندی در جریان، بین ایشان و فرزندان شهدای مدافع حرم، نكته‌ای است كه تا امروز بر كسی پوشیده نبوده و نیست. اما پخش دقایقی از این رابطه صمیمی در رسانه ملی، سبب شد كه مخاطبان با تماشای این مستند، حال خوبی را تجربه كنند. در ادامه روایتی كوتاه از جذابیت‌های این مستند و صحنه‌های تماشایی آن خواهیم داشت.

یك مستند تماشایی
مستند «لشكر زینبی» گوشه‌ای از دیدارهای متعدد رهبر انقلاب با خانواده‌ شهدای مدافع حرم در پنج سال گذشته را به تصویر كشیده است. این مستند با تلاش مؤسسه پژوهشی- فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌ا...‌العظمی خامنه‌ای) و به كارگردانی محسن اردستانی تهیه و تولید شده ‌است.
 این مستند در حقیقت قسمت اول از یك مجموعه تحت عنوان «این ستاره‌ها» است كه به تناوب منتشر خواهد شد.
 تمام ظرافت‌ها و زیبایی‌های این دیدارها را بدون شك نمی‌توان در یك مستند كوتاه كه مدت‌زمان آن كمتر از یك ساعت است، به تصویر كشید. اما از قدیم گفته‌اند: «آب دریا را اگر نتوان كشید / هم به قدر تشنگی باید چشید» فرصت مغتنمی فراهم شده تا بخشی از راش‌های دیدارهای رهبر انقلاب با خانواده‌های شهدا از آرشیوها بیرون بیاید و به زیور تدوین آراسته شود تا درنهایت ماحصل كار را در یك مستند ۴۵ دقیقه‌ای تماشا كنیم. 


دیدارهای خصوصی رهبر معظم انقلاب كه بحث آن از مدت‌ها پیش وجود داشت و در سال گذشته با پخش مستند «غیررسمی» به كارگردانی علی صدری‌نیا دوباره بر سر زبان‌ها افتاده بود، حالا با روایتی دیگر در برابر چشمان مخاطب قرار داده شده تا باز هم جنبه‌هایی تازه از زندگی رهبر معظم انقلاب به تصویر كشیده شود.



پدربزرگ مهربان خانواده شهدا
از اصلی‌ترین ویژگی‌های مستند لشكر زینبی را باید حضور كودكان و خردسالان دانست. فرزند كوچك شهدای مدافع حرم كه برخی از آنها برای اولین بار به زیارت پدربزرگ مهربان‌شان آمده بودند، در این مستند جذاب‌ترین صحنه‌ها را خلق می‌كنند و توجه مخاطب را به تمامی، معطوف خود می‌دارند. روایت هدیه خواستن‌های این كودكان از رهبری بی‌نظیر است. هنگامی كه در مستند می‌بینیم كه انگشتر یا چفیه‌ای از رهبر طلب می‌كنند و هرگز پاسخ «نه» نمی‌شوند. حتی یكی از آنها، عبای رهبر انقلاب را طلب می‌كند و رهبر با طنز همیشگی‌شان در دیدارهای این‌چنینی می‌گویند: «كار به قبا و عبا رسید!»
یا درجایی دیگر زمانی كه كودكی در جمع گریه می‌كند، رهبر دلیل گریه كودك را می‌پرسند و وقتی متوجه می‌شوند كه كودك بهانه پفك را می‌گیرد، مانند پدربزرگی مهربان درصدد رفع دلتنگی و ناراحتی كودك برمی‌آیند. البته از آنجا كه پدربزرگ دلسوز فرزندان و نوه‌هایش است، از دست‌اندركاران می‌خواهند كه برای كودك بیسكویت بیاورند!

رابطه صمیمانه پدر انقلاب با فرزندان شهدا در لحظه لحظه مستند جاری و ساری است. احتمالا محسن اردستانی؛ كارگردان مستند نیز چندان تلاشی برای ارائه این تصویر از رهبر نكرده است، چرا كه فیلم هر دیداری را نگاه می‌كرده، در آن ده‌ها صحنه این‌چنینی وجود داشته كه در آنها رابطه‌ای پدر و فرزندی بین رهبر امت اسلامی و فرزندان شهدای مكتب به تصویر كشیده می‌شود. این دیگر چیزی نیست كه كارگردان بخواهد آن را خلق كند یا مثلا با زاویه درست دوربین و چیزهایی از این دست، بتواند آن را نمایش دهد.
اشاره به یكی از این موارد، برای نشان دادن عمق این رابطه كافی‌است. آنجا كه فرزند شهید سالاری در مقابل رهبر می‌ایستد و همسر شهید می‌گوید كه این كودك می‌خواهد برای‌تان شعر بخواند و رهبر نه‌تنها استقبال می‌كند و اجازه می‌دهد، بلكه از یك‌جایی به بعد میكروفنی كه مقابلش قرار دارد را به سوی كودك برمی‌گرداند! این اتفاقات نادر در بین رهبران جهان، به‌سادگی و به‌كرات در این دیدارها اتفاق افتاده و از این منظر دست كارگردان برای گزینش بسیار باز است.


پیام‌های مهم یک روایت
شاید در ظاهر این طور تصور شود که صرفا در مستند شاهد تعدادی صحنه‌های جذاب از دیدارهای خصوصی رهبری هستیم اما پشت تمامی این صحنه‌های جذاب، صمیمانه و عاطفی پیام‌های مهم و حساسی نهفته است.
در جایی از مستند مادر شهید حسین مشتاقی زمانی كه از ناملایمات و سرزنش‌ها سخن به میان می‌آورد، واكنش رهبر معظم انقلاب دیدنی است. ابتدا كه با صبوری و دقت فراوان به صحبت‌ها گوش فرامی‌دهند و در ادامه خیلی كوتاه اندرز كارساز و مهم خود را به مادر شهید ارائه می‌كنند: «به اون‌ها اعتنا نكنید».
بخش مهم دیگری كه در مستند شاهد آن هستیم، همسران شهدا هستند. آنها هستند كه علاوه‌بر پدران و مادران، به‌كرات به رهبر عرضه می‌دارند كه از قافله شهدا جا مانده‌اند و اظهار بی‌قراری می‌كنند. اما تا آنجا كه در این مستند پخش شد، در تمامی مواردی كه كسی در مقابل ایشان از لفظ «جامانده» برای خود یاد می‌كند، رهبر بلافاصله واكنش نشان می‌دهند: «نه این‌طور نیست!» یك‌بار هم در مقابل تكرار این صحبت از طرف یكی از همسران شهدا متذكر می‌شوند كه: «شماها اون جلوها هستید».
در بخش دیگری از مستند همسر یکی از شهدا روایت‌هایی از استخاره‌هایی که در مواقع مختلف به قرآن کریم داشته است را تعریف می‌کند. رهبر انقلاب در سخنانی بسیار مهم و تاثیر گذار که حتی می‌تواند خط مشی تاریخ‌نگاران را تبیین کند، تاکید می‌کنند که باید این موارد در تاریخ ثبت شود و افسوس می‌خورند از این‌که تاریخ‌نگاران ما دغدغه پرداختن به این مسایل را ندارند. اگر قرار باشد به تمام پیام‌های مستند «لشکر زینبی» بپردازیم به مجالی چند ده برابر این گزارش احتیاج داریم اما صرفا به یکی دیگر از صحنه‌های مهم مستند به عنوان حسن ختام اشاره می‌کنیم که آن روبه‌رو شدن رهبر معظم انقلاب با خانواده شهید «عمر ملازهی»؛ شهید مدافع حرم اهل سنت است كه رهبر با احترام و ارادت ویژه‌ای خانواده شهید را گرامی می‌دارند. ایشان به پدر شهید چنین می‌فرمایند: «اینی كه در داخل كشور ما سنی و شیعه در كنار هم برای هدف‌های بلند مجاهدت می‌كنند، این چیز بزرگی‌ است. این چیز مهمی‌ است. به دشمنان می‌فهماند كه همه باهم‌اند و دشمنانی كه می‌خواهند جدایی بیندازند  همین داعش و اینا هم برای همینن اصلا كه جدایی بیندازند. وهابی‌ها، داعش و دیگران برای همین‌اند كه اختلاف ایجاد كنند  را ناكام می‌گذارند.»


مستند «لشکرزینبی» گرچه به مساله مقاومت و حرکت خطیر رزمندگان اسلام در برچیدن داعش از منطقه می‌پرداخت اما وجوه جالب و کمتر دیده‌شده‌ای از سلوک رهبر معظم انقلاب در برخورد با یادگاران و خانواده‌های شهدا را هم به نمایش می‌گذاشت. درباره ابعاد مختلف این مستند روزنامه جام جم با محسن اردستانی، کارگردان آن گفتگو کرده است. 

 طرح ابتدایی مستند مبتنی بر معرفی مدافعان حرم از مدخل دیدارهایشان با رهبری است. چطور به این طرح رسیدید و آیا به ایده‌های دیگری هم فکر کردید؟
به طور کلی ما همیشه ابتدا متن می‌خوانیم و سپس طرحی را آماده می‌کنیم و بعد از آن وارد مرحله راف‌کات می‌شویم. نکته این‌که در این مستند، تعیین فرم کاملا به‌عهده خود من بود و انتخابم را برای روایت به این شکل به سرانجام رساندم. البته انتخاب‌های دیگری هم وجود داشت. مثلا علی صدری‌نیا در مجموعه مستند «غیر رسمی» از مصاحبه‌های ضبطی استفاده کرد یا مهدی نقویان در مجموعه «در لباس سربازی» با فرم نریشن جلو رفت. در این مورد انتخاب من این بود که این فرم نسبتا سخت‌تر را استفاده کنم و با همان راش‌های موجود، روایتم را پیش ببرم. البته امکان دارد برای قسمت‌های بعدی که ساخته می‌شود، از فرم‌های دیگری استفاده کنم اما به هرحال این انتخاب کاملا سلیقه خودم بود.

 این انتخاب خاص، چقدر به کار کمک کرد و چقدر سختی داشت؟
یکی از مشکلاتی که در این فرم پیش می‌آید این است که محدودیت‌ها به‌شدت بالا می‌رود. یعنی اگر بخواهید ریتم را حفظ کنید اما زمان مستند مثلا از ۳۰دقیقه بالاتر برود، عملا کار سخت‌تر می‌شود چون به منابع مشخصی محدود هستید مگر آن‌که از موسیقی استفاده کنید و پاساژهای مختلف را در کار تکرار کنید، چون متریال محدود است. اما به هر حال با این ابزارها امکان حفظ ریتم برای مستندساز بیشتر است و راحت‌تر می‌تواند زمان کلی فیلم را به شکل منعطف ببندد. به‌علاوه معمولا ابتدا یک اتود در راف‌کات زده می‌شود و مستندساز متوجه می‌شود چیزی در محتوا یا فرم اثر کم است و در نتیجه، نریشن یا مصاحبه را می‌افزاید اما من عملا محدود بودم به ۲۸دیدار و باید تمام حرف‌هایم را با محتوای موجود در آنها می‌زدم.

 به همه راش‌ها دسترسی داشتید و انتخاب راش‌ها چه مبنایی داشت؟
از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ رهبری در محل حسینیه شماره۲ بیت‌رهبری، ۲۸ دیدار با خانواده‌های مدافعان حرم داشته‌اند. اما حضرت‌آقا دیدارهای دیگری هم در این فاصله داشته‌اند که مثلا در منازل شهدای مدافع‌حرم اتفاق افتاده و چهار دیدار هم با فاطمیون در حرم مطهر رضوی انجام شده است. من به همه اینها دسترسی داشتم اما تصمیمم این بود که از این لوکیشن حسینیه شماره ۲ بیرون نروم.

 محاسن این فرم انتخابی شما چه بود؟
من دوست داشتم با نریشن این کار را جلو ببرم و حتی موضوعات را فهرست کرده بودم که موردی مثل پدرانگی رهبری یا موارد دیگر در آنها وجود داشت. اما بعد فکر کردم چنین موضوعاتی اگر به شکل نریشن روایت شود، شعاری خواهد شد و تصمیم گرفتم به جای این‌که من بگویم مردم خودشان با چشم ببینند. در واقع خواستم هر واسطه‌ای حتی خودم را در ارتباط میان مخاطب و رهبری از سر راه بردارم و روایتم طوری باشد که هر نوع واسطه‌گری را حذف کند و مردم را مستقیما در ارتباط با روحیه و رفتار رهبری قرار دهد. در مدل راوی‌محور من این امکان را دارم حتی یک شهید را راوی مستند قرار دهم یا حتی یکی از خانواده‌ها، مادران یا فرزندان شهدا، راوی باشند. اما من هر کدام از این فرم‌ها را هم انتخاب می‌کردم باز مخاطبی می‌توانست بپرسد که مثلا چرا آرشیوی جلو نرفتی. به هرحال بخشی از آن سلیقه است و البته ممکن است من هم در قسمت‌های بعدی سراغ فرم متفاوتی بروم.

 علت برجستگی وجه پدرانه رهبری در مستند چیست؟
من این مستند را قبل از پخش تلویزیونی برای گروه‌ها و افراد مختلفی نمایش دادم. برخی معتقد بودند این حواشی در مستند کمی زیاد است. من این حواشی را به عنوان متن اصلی در کار نیاوردم بلکه در سه برهه از اثر به آنها پرداختم چون حالت خوش‌مشرب‌تر و طنازانه‌تری دارد و می‌تواند خنده روی لب مخاطب بیاورد. یک علتش این بود که این حواشی اصطلاحا نمک کار و انعکاسی از خود جلسات بود. در واقع اگر بخواهم این اثر را در یک جمله خلاصه کنم می‌گویم «اشک و لبخند و حماسه». یعنی ممکن است کسی قبل از آن نگاه کند به خودش بگوید از آن مستندهایی است که باید بنشینی و گریه کنی اما اتفاقا قصد من برعکس بوده است و آن را تبدیل کرده‌ام به سه برهه تا بتوانم همین فضا را ایجاد کنم.

 پیش از تولید مستند، به جنس مخاطبی که قرار است آن را ببیند به‌خصوص مخاطب عام تلویزیونی توجه داشتید؟ آیا مخاطب خاصی را در نظر داشتید؟
ما سال ۱۳۹۴ ملازمان حرم را ساختیم. چون خودم در این رابطه سفرهای متعددی به خارج از کشور داشته‌ام، اگر از من می‌پرسیدند قرار است فیلمی درباره مدافعان حرم بر پایه احساسات برای شیعیان یا اهالی ترکیه پخش شود، نظرت چیست، قاطعانه رد می‌کردم و می‌گفتم درست نیست. باید برای مخاطب خودش ساخته شود. آن هم ترکیه‌ای که در بحث محور مقاومت با رویکردهای ما همراه نیست. اما جالب است ما بازخوردهای بسیار غیرمنتظره و مثبتی از همین شیعیان ترکیه داشتیم. حرفم این است بحث مدافعان حرم، بحث خون دادن برای آرمان یک مساله عمومی است. این که بعضی از استدلال‌ها یا قاطبه کار را خودم معترفم که در درجه اول برای خانواده‌های شهداست اما با این حال قائلم که بخش‌های زیادی از کار مانند همین بخش‌های پدری حضرت‌آقا اتفاقا برای مخاطب عام است. اتفاقا مواردی هم بازخوردهایی داشته‌ایم که این موضوع را تایید می‌کند و به ما گفته‌اند این جنبه از رفتار و منش حضرت‌آقا را ندیده بودند و برایشان بسیار جذاب بوده است.

 اساسا به نظر خودتان کار بیشتر برای معرفی شهدای مدافع‌حرم است یا مثل مستند غیررسمی قرار است با جنبه‌های دیده‌نشده‌ای از رهبر انقلاب آشنا شویم؟
اگر از من بپرسید به نظرم این مستندی درباره مدافعان حرم است که راوی آن حضرت‌آقاست. یعنی نسبت میان این دو مطرح است و این که مدافعان حرم را از دریچه نگاه رهبری بشناسیم و انتخاب فرم نریشن محور یا مصاحبه محور بودن نیز یک سلیقه فرمی بود که در قسمت اول من این تصمیم را گرفتم.

 فکر می‌کنید این مستند توانسته است به سوالات بخشی از مخاطبان درباره سوریه و مقاومت پاسخ بدهد یا اساسا شما چنین رسالتی را در این اثر برای خودتان متصور بودید؟
اول باید پرسید آیا باید در یک اثر همه حرف‌ها را بزنیم؟ من به این قائل نیستم. هر مستندی یک سری کارکردهایی دارد. این سوالات «چرا سوریه؟»، «چرا مقاومت؟» و امثالهم آیا در یک مستند ۴۰دقیقه‌ای در می‌آیند؟ ما در بخشی درباره مدافعان حرم از اهل تسنن و مبارزه دوشادوش شیعه و سنی حرف می‌زنیم یا در جایی از زبان رهبری اشاره می‌شود که اگر در سوریه دفاع نمی‌کردیم باید در خاک ایران می‌جنگیدیم. مسائلی از این دست که خیلی هم مهم و اساسی هستند در فیلم مطرح می‌شوند که بخشی از بار اقناع را به دوش می‌کشد. 


نظر شما