به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، مستند کوتاه «لمس مرگ» بهتازگی از سوی سازمان اوج منتشر شده تا تصویر جدید و به دور از کلیشههای مرسوم را از مرگ پیش چشم مخاطبان بگذارد و بهجای تلخی و هراس از تلاش و فداکاری کارکنان بخش تطهیر بگوید. تصویری که برخلاف روزهای اول کرونا که تلخی مرگهای بیتشییع و پیکرهای بیغسل و کفن رسانهها را پر کرده بود حالا مستقیما از بخش تطهیر بهشتزهرا(س) تصویری متفاوت ارائه میکند که در آن نهتنها نیروهای جهادی بلکه شاغلان این بخش، از دلوجان و با خطر انداختن سلامت خود، همه جزئیات را رعایت و حتی بهجای خانوادههایی که نیستند برای متوفی سوگواری میکنند. روزنامه جام جم با فرشاد یحیایی، کارگردان این مستند گفتوگو انجام داده است که با هم میخوانیم .
در میان تبعات کرونا و اقشار مختلف درگیر در آن چطور شد که سراغ این ایده رفتید؟
پیشنهاد کار را یکی از طلبههایی داد که خودش داشت به صورت داوطلبانه به بهشتزهرا(س) میرفت تا به کارکنان بخش تطهیر آنجا کمک کند. ایشان با من تماس گرفتند و گفتند قصد ساخت چنین مستندی را دارند و توجه مرا هم جلب کرد چون برایم جذاب بود که در دوره کرونا چطور کارهای مربوط به غسل میت انجام میشود. دوربین را برداشتیم و رفتیم بهشتزهرا(س) اما متوجه شدیم که اموات را تیمم میدهند اما بعدتر وقتی پزشکان تایید کردند با شرایطی میشود متوفیان را غسل داد، این کار شروع شد.
کدام بخش برای خودتان جذابتر بود؟
اینکه محیط برخلاف آنچه همه فکر میکنند محیط دلگیر یا مشمئزکنندهای نبود بلکه فضای بسیار معنوی در غسالخانه حاکم است و افرادی که آنجا دارند فعالیت میکنند به معنای واقعی کلمه افراد متدینی هستند و اینطور نیست که از سر نیاز مالی یا شغلی آنجا باشند. البته شغلشان هست اما به دلیل تدینشان واقعا مسؤولانه و دلسوزانه این کار را انجام میدهند.
دشواریهای ساخت مستند دراینباره چه بود؟
سختیهایش از همان ابتدا شروع شد. ما رفتیم سراغ مدیریت بهشتزهرا(س) و خیلی مخالفت کردند از این جهت که نگران ما بودند که در میان اموات کرونایی و فضای پرریسک قرار بگیریم. البته آقای خال با ما خیلی همکاری کردند و خیلی هم دوست داشتند که زحمات پرسنلشان دیده شود اما از طرفی هم نگران ما بودند. چون داخل محیط غسالخانه به دلیل رطوبت و بخار آب زیاد و تماس با بدن اموات کرونایی، بهشدت محیط خطرناکی است و کوچکترین غفلتی باعث میشود که شخص مبتلا شود. حتی یکی از دوستان هم مبتلا شد که خدا را شکر پس از دو هفته سلامتش برگشت. کلا هم ارتباط با این مکانها سخت است. بالاخره تعدادی از متوفیان آنجا بودند و دشوار میشد در کنارشان قرار گرفت. روزهای اول ما نوبتی کار ضبط را انجام میدادیم. اواخر که کمی دلوجرات بیشتر پیدا کردیم دوتا دوتا میرفتیم.
تاثیر حضور نیروهای جهادی در این بخش از نگاه شما به عنوان مستندساز چطور بود؟
همه نیروهای جهادی از بچههای طلبه هستند که بهصورت دورههای ۱۰روزه ملحق میشوند و کمک میکنند. ببینید، در حالت طبیعی شهری مثل تهران یک تعداد متوفی دارد که مثلا میانگین بین ۵۰ تا ۷۰نفر میشود. بعد از کرونا این رقم به دو تا سهبرابر رسیده که باعث شده حجم کار و شیفتهای کاری بیشتر شود. به همین علت بود که نیروهای جهادی از میان طلبهها به این ناوگان اضافه شدند. اوج کار طلبهها هم در بخش خاکسپاری است. من خودم آن روزهای اولی که رفتم صحنههای به معنای دقیق کلمه ناراحتکنندهای میدیدم.
میشود گفت که واقعا میت روی زمین مانده بود. یعنی از آن سالن انتظار که متوفی تحویل گرفته میشد تا بعد که غسل داده و آماده خاکسپاری میشد، ما به چشم میدیدیم که هیچکس نبود این پیکر را تحویل بگیرد و کارکنان هم مجبور بودند به دلیل حجم بالای کار روی برانکارد آنها را هل بدهند. این مثلی را که میگویند کسی نیست زیر تابوت طرف را بگیرد واقعا آنجا ما به عینه میدیدیم و تماشای استیصال این متوفیان خیلی تلخ بود.
در مستند هم برخی از این صحنه را گذاشتهایم اما با ورود طلبهها این مشکل رفع شد و در وضعیتی که خود آشنایان و خانوادههای متوفی برای تحویل پیکر نمیآمدند و همانطور که در مستند هم هست، حتی بعضا در خانه هم کمکی به حملونقل جنازه تا ماشین نمیکردند، این طلبهها واقعا داشتند زحمت میکشیدند.
شما مستند را پیش از ماه مبارک رمضان فیلمبرداری کردید. اطلاعی دارید که در این ماه که متاسفانه با پیک چهارم همزمان شده، چه وضعیتی در محل تطهیر حاکم است؟
آخرین خبری که از آن دارم این است که کمی اوضاع سختتر و بدتر شده است. این را از دکتر خال نقلقول میکنم که ایشان گفتند بعد از این موج جدید، وضعیت نگرانکننده شده است. چند شب پیش هم برای مراسمی به بهشتزهرا(س) رفتم و همین دوستان طلبه را دیدم و طبیعتا حرفشان این بود که مردم باید خیلی بیشتر احتیاط کنند.
برخلاف انتظار، مستند شما فضای روشن و امیدواری دارد و مثل اغلب مستندها در این موضوع، تلخی یا هراس را منتقل نمیکند. این رویکرد را عامدانه اتخاذ کردید یا ناشی از تجربهای بود که در بهشتزهرا(س) واقعا با آن مواجه شدید؟
رویکرد ما، اساسا نمایش زحمات تطهیرکنندگان بود. یعنی سمت خود موضوع مرگ نرفتیم. ابتدای کار البته من رویکردهای متفاوتی برای مستند داشتم و طبعا فرمهای فانتزیتری هم به ذهنم میرسید. چون مرگ موضوعی است که فارغ از نگاه دینی ما، واقعا کسی نمیداند چه پدیده و چه عالمی است و برای همین دست برای انتخاب فرم باز است.
اما در عین حال من نمیخواستم این فرمها باعث شود که زحمات کادر تطهیرکنندگان را کمرنگ کنم. به همین دلیل به مرور کلا آنها را کنار گذاشتم و چسبیدم به زحمات این کادر تا بتوانم این مساله را که در نریشن هم گذاشتم بهدرستی نشان دهم که تطهیرکنندگان واقعا با متوفی مثل پدر و مادر و عزیز خود رفتار میکنند و نگاهشان اصلا اینطور نیست که این دیگر یک تکه گوشت است که از دنیا رفته و احترامی ندارد.
اصلا اینطور نیست و واقعا تا لحظه آخر خاکسپاری با احترام با متوفی برخورد میکنند و اصلا هم کاری ندارند که دینش چه بوده یا آدم خوب یا بدی بوده است. حتی نکته جالبی هست که ما نهایتا در مستند نگذاشتیم اما در اخبار اعلام شده که نماینده کلیمیان مجلس با نامه کتبی از کارکنان بخش تطهیر به طور رسمی تشکر کرده است. این نکته مهمی است، چون اگر در اینترنت هم سرچ کنید خواهید دید که در نیویورک اجساد را با بیل مکانیکی در خاک میریزند یعنی نه شرافتی و نه عزتی حفظ نمیشود اما خب در کشور اصلا شاهد این مشکل نبودیم و تا آخرین لحظه برای عزت و احترام متوفی علیرغم این بیماری خطرناک تلاش میشد و حتی آن طلبه با وجود کرونا دهانش را تا گوش متوفی میبرد که آداب تلقین را انجام دهد. مستند روایت این اتفاق مهم و تجلیل از این ایثارگریهاست.