جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۰۰:۳۷
فرزند آوری و داشتن  جمعیت  جوان و کارآمد این روزها یکی از دغدغه های اصلی جوامع  بشری است که از مناظر مختلف به آن پرداخته میشود . 
ازمنظر سیاسی جمعیت  جوان و کارآمد منشاء قدرتمندی در جوامع قلمداد می شود. جمعیت به عنوان مهمترین مولفه قدرت  ، یکی از عوامل توسعه 
در نظر گرفته شده است. در این دیدگاه کاهش جمعیت همراه است با کاهش توانمندی وقدرت سیاسی جوامع ،که لازم است در رفع آن چاره ای اندیشید. 
ازمنظر جامعه شناختی، عدم توازن هرم سنی جمعیت در کشورها یی که با کاهش زاد و ولد مواجه هستند  و رشد جمعیت پایینی دارند  منجر به افزایش تعداد سالمندان  می شود نتیجه آن که رشد جمعیت در بهترین حالت نزدیک به صفر خواهد رسید و در برخی از موارد منفی می‌شود. اگر در طولانی‌مدت رشد جمعیت صفر شود، ساختار و شکل توزیع سن شهروندان به‌صورت استوانه درمی‌آیداگر رشد جمعیت منفی شود در گروه‌های سنی پایین، لاغرتر و کوچک‌تر می‌شود و این نه‌تنها از حیث تعداد جمعیت خطرناک است، بلکه سهم سالمندان را در جمعیت بالا می‌برد و فشار زیادی را بر منابع اقتصادی واجتماعی  وارد می‌کند. لذا عرضه نیروی کار جوان و خلاق را کم می‌کند و در نهایت برای رشد جامعه خطرناک و زیان‌بار است. در حالت پیری جمعیت کشور قادر به تامین زندگی و حمایت عاطفی و روحی مناسب از سالمندان نخواهد بود .
اما مسأله ای که مورد غفلت قرار گرفته است نگاه به فرزند آوری از منظر  خانواده و زنان است هدف از برقراری زوجیت و  تشکیل خانواده از منظر اسلامی رسیدن به سکون  است . خانواده کانون اصلی جامعه ونقش مادری، محور پایداری و پویایی آن است. 
مادری به مفهوم فرزند آوری ،مراقبت از فرزند، برآورد ن نیازهای مادی و روحی و فراهم نمودن بستر رشد و پرورش صیح فرزند است. مادر بودن ارزش و مسئولیت بزرگی است که ویژگیهای زیستی( زایمان ، شیردهی ،مراقبت ..)  و روانی( فرزند خواهی ، مادری و عطوفت ..)  آن در و جود زنان قرار گرفته است . 
از منظر روانشناسی یکی از نیازهای مهم روانی زنان روحیه پرورش دهندگی است و مادری همه نیازهای روانی یک زن را تأمین می کند به زن امنیت و پیشرفت می دهد. واساسی ترین خط مشی پیشرفت برای یک زن هویت  مادری اش میباشد.غريزه مادري طبيعي ترين غرايز است و تکامل زن و سلامت او، با مادر شدن امکان پذیر است تجلی احساس مادرانه و نیاز به فرزند در بسیاری از زنان به سادگي قابل مشاهده است؛ زيرا شدت احساسات و عواطف، از صفات بارز آنان است و مهمترین عرصه تجلی عاطفه و احساس، مادري کردن است و زن، فقط با مادر شدن مي تواند همه ظرفيتهاي عاطفي خود را بروز دهد. همچنين، طبيعي بودن اين غريزه باعث مي شود پس از توليد مثل، مرحله دوم تکثير نسل که شامل                               « تداوم نسل »است، در نوع بشر تحقق يابد
بر اساس  ملاحظات روانشناسی، مادری  و پدری برای اقشار در سن ازدواج کم و بیش همه نیازهای روانی را تأمین می کند. به بیان دیگر، نقش مادری به بانوان متأهل با فراهم آوری حس دلبستگی موجب امنیت خاطر و آرامش روانی می شود.جایگاه مادری به تقویت هویت فردی بانوان امکان می بخشد و جایگاه یابی بسزا و تفرد را متحقق می کند و سرانجام آن که همه بانوان متأهل با پی ریزی روحیه پرورندگی و تأثیر که ملازم با مقتضیات مادری است، طعم پیشرفت در زندگی را می چشند.
چنین است که مجموعاً رضایت از ندگی و بهداشت روان مادران از دختران و زنان مجرّد افزونتر است.چنین شرایطی کم و بیش برای پدران نیز مصداق دارد.
لذا آنچه مغفول واقع شده آن که رشد جمعیت بر پایه تشویق ازدواج و تشکیل خانواده و گسترش نقش والدی  و فرزندپروری در اقشار جامعه علاوه بر توسعه جمعیت جوان و مولد، به ارتقای سطح بهداشت روان کشور می انجامد.
با دگرگونیهایی عصر حاضر به نظر میرسد  براساس تبلیغات و فرهنگ سازی های انجام شده این وابستگیها و دلبستگیها در برخی از زنان و مادران به ظاهر کاهش یافته و امور دیگری مانند فعالیتهای اجتماعی، اشتغال و درآمدزایی، پرداختن به تفریحهای متنوع و... جای آن را گرفته است. میتوان مهمترین دلیل این دگرگونی را تغییر نگاه ارزشی به نقش زنانگی و مادری دانست که در سالهای اخیر به دلیل رشد جنبش فمینیسم، بیشتر فراگیر شده است.  با تضعیف  نهاد خانواده،  ارزش مادری را حاشیه ای و غیر مهم میدانند و با تأکید بر تساوی زنان و مردان، بدون در نظر گرفتن جنسیت،  و غرایز ذاتی زنان   واهمیت دوران بارداری، به دنیا آوردن فرزند، شیر دادن و پرورش نسل در ارضاء این نیاز حیاتی را نادیده میگیرند. از سوی دیگر، رواج ارزشهای مادی و فردگرایی که تناسبی با فداکاریهای مادرانه ندارد نیز در دوری از نقش مادری تأثیرگذار بوده است. برخی از جریانها ی فمنیستی ، فردیت  یافتن زنان را به معنای استقلال اقتصادی و خودآگاهی و پایان بخشیدن به مادری، همسری و جنس دوم بودن             می دانند. این در حالی است که   مادری و قبول این مسئولیت، در فطرت زنان قرار گرفته  و مطابق با ویژگیهای زیستی آنها میباشد 
این واقعیت را که طبیعت، فرایند شکل گیری و رشد  جنین انسان و سپس تغذیه آن را در بدن زن تعبیه نموده است و فرزندآوری از غرایز اصلی و ذاتی زنان است  را نباید نا دیده بگیریم . 

نظر شما