جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۰۹:۰۷
کد خبر: ۱۱۶۲۳۲
|
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۴
معصومه نصیری
مخاطبان با رسانه‌ها چه می‌کنند؟روزگاری شبکه های اجتماعی به دو دسته تقسیم می شدند. آنهایی که در بستر اینترنت ( تحت وب) فعالیت داشتند و آنهایی که بر بستر موبایل (تحت موبایل) طراحی شده بودند و به شبکه های اجتماعی موبایلی معروف بودند. اما امروزه دیگر این تقسیم بندی و خط کشی جایگاهی ندارد. شاید بتوان گفت که مالکان و تحلیل گران فیس بوک خیلی زود به آینده رسانه پی بردند و با خریدن سهام اینستاگرام و واتس اَپ و حضور بر روی گوشی ‌های موبایل، تداوم حیات خویش را بیمه کردند. آنچه به عنوان شعار فیس بوک - حرکت سریع  همراه با زیرساخت پایدار- مطرح شده، نمادی از وضعیت آینده رسانه است؛ جایی که همگرایی مبتنی بر وب حضور در شبکه ‌های مختلف و در دسترس بودن را بیش از پیش ضروری ساخته است. 

همگرایی وب، پدیده ‌ای است که در کنار موبایلیزه شدن و دیجیتالیزه شدن نه تنها تغییرات شگرفی در فرآیند ارتباطات و ساختار رسانه‌ ها به وجود آورده است بلکه فضاها و موقعیت‌ های ارتباطی جدیدی را نیز ایجاد کرده است. اگر پارادایم انقلاب دیجیتالی بیان می‌کرد که رسانه‌ های جدید جای رسانه‌ های قدیمی را خواهند گرفت، پارادایم همگرایی بیان می‌کند که رسانه‌ های قدیم و جدید به شکل حتی پیچیده تری با هم به تعامل خواهند پرداخت.

 به همین دلیل در همگرایی به جای تأکید صرف بر تحولات تکنولوژیک و بیان این سوال که «رسانه‌ها با ما چه می‌کنند؟»، این پرسش مطرح می‌شود که «مخاطبان با رسانه‌ ها چه می‌کنند؟». در این فرهنگ جدید مرزهای تولید، مصرف رسانه ‌ای، مخاطب، تولید کننده در هم آمیخته شده‌ اند و کاربران شبکه ‌های اجتماعی از حالت منفعلانه خارج شده و به صورت فعال درآمده‌ اند و در عین حال که مصرف کننده محتوا در شبکه‌ های اجتماعی هستند، تولیدکننده این شبکه‌ ها نیز هستند و خوراک فرهنگی و اجتماعی آنها را تأمین می‌کنند. 

کمپین ‌های مبتنی بر وب، یکی از انواع پدیده‌ های رسانه ‌ای نوین و نوعی از تکنیک‌ های جریان‌ سازی هستند که می ‌توانند تأثیرات مختلفی در پی داشته باشند. این کمپین ‌ها با فعال شدن مخاطبان از نوع سنتی خود (کمیپن ‌های تبلیغات محیطی و سایر انواع قدیمی کمپین سازی) فاصله‌ گرفته ‌اند و گاهی به عنوان جلب مخاطب، تریبون غیررسمی برای جریان سازی و پررنگ کردن آداب اجتماعی (مانند کمپین من بین خطوط می‌ رانم)، فرهنگ سازی (چالش در بطری برای کمک به حفظ محیط زیست)، حمایت از حقوق گروه هایی که صدای ضعیفی دارند (مثل چالش سطل آب یخ برای بیماران ای.ال.اس:کارزاری برای حمایت از بیماران اسکلروز جانبی آمیوتروفیک که در سال 1393 به راه افتاد)، جذب کمک رسانی (کنش هنرمندان و ورزشکاران و فعالان سیاسی و اجتماعی برای زلزله سرپل ذهاب) مورد استفاده قرار می‌گیرند. در پارادایم همگرایی، کمپین ‌های رسانه‌ ای در شبکه ‌های اجتماعی مختلف به اشتراک گذاشته می ‌شوند و کاربران فعال، با ایفای نقش در توزیع گسترده پیام نقش پیام رسان خود را به شیوه‌ ای مؤثر ایفا می‌ کنند. 

واژۀ کمپین در لغت به معنای کارزار یا مبارزه است و در معنا به تلاش دسته جمعی، برنامه ریزی شده و زمان مند برای دستیابی به هدفی خاص گفته می‌ شود. این کمپین ‌ها به صورت یک سند و راهبردی مدون از تمام جزئیات، اقدامات، عناصر و اهداف تنظیم می ‌شوند و هدف خاصی را بر عهده دارند که همان فعالیت و تبلیغات برای دستیابی به پیروزی است. امروزه این کمپین ‌ها با تعدد و تکثر شبکه‌ های اجتماعی مانند فیس بوک، یوتیوب، توئیتر، تلگرام و اینستاگرام می ‌توانند آموزه ‌های خود را به کاربران انتقال دهند. ساده‌ ترین شکل این کمپین ‌ها مربوط به انتخابات و تبلیغات است، اما با ورود دولت‌ ها و سازمان ‌های مختلف ذی‌ نفع، گونه ‌هایی مانند کمپین‌ های انسان دوستانه، سیاسی، امنیتی، اجتماعی، زیست محیطی و ... شروع به فعالیت کرده ‌اند که هر یک اهداف و شیوه‌ های خاص خود را دنبال می‌کنند. 

در حال حاضر حدود 2 میلیارد از مردم کره زمین در شبکه ‌های اجتماعی مجازی حضور داشته و زمانی به صورت متوسط 3 ساعت در روز خود را به آن می‌ پردازند‌. در ایران بر اساس تحقیقات ایسپا (مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران) ۵۳ درصد مردم حداقل عضو یک شبکه اجتماعی هستند . بر اساس همین گزارش، 59.5 در صد ایرانیان فعال در شبکه‌ های اجتماعی از تلگرام استفاده می کنند. این نسبت برای اینستاگرام و واتس‌اَپ به ترتیب ۴۳.۱ و ۲۴.۳ درصد بوده است. ایرانیان بیشترین زمان خود را به تماشای برنامه‌ های سیمای جمهوری اسلامی ایران با ۴ ساعت و ۵۲ دقیقه، حضور در شبکه‌های اجتماعی با ۱ ساعت و ۴ دقیقه و سپس انجام ورزش با ۲۷ دقیقه در روز اختصاص می‌ دهند. مقایسه این آمار با طرح آمارگیرى از فرهنگ رفتاری خانوار در سال ۱۳۹۶ و از سوی مرکز آمار ایران در میان افراد ۱۵ به بالایِ عضو خانوارهای ساکن در مناطق شهری و روستایی کشور انجام شده است؛ نشان می‌دهد زمان حضور در شبکه‌ های اجتماعی نیز بیش از ۴ برابر سرانه زمان مطالعه کتب غیر درسی و بیش از ۲ برابر سرانه زمان ورزش کردن است. این حجم استفاده از فضای مجازی نشان می ‌دهد که این فضا و موقعیت برآمده از همگرایی وب، چه نقش مهمی در زندگی ایرانیان ایفا می ‌کند. 

برخی از متخصصان بر این باور هستند که به طور کلی هدف از شکل گیری رسانه‌ های جمعی، رشد همین نوع از مشارکت ‌ها و همبستگی ‌ها بوده است. بر اساس نظرات این گروه از نظریه پردازان کنش و واکنش ‌های ناشی از کمپین ‌های رسانه ‌ای، موجی را در جامعه ایجاد می‌کنند که احساس اثربخشی را در فرد افزایش می ‌دهد و گاهی هم باعث تغییرات در مدیریت‌ های کلان می‌ شود. این دستاورد ها همان تعریف نقش فعال مردم در سرنوشت خود و جامعه است و برای همین است که مدیران باید به این کمپین ‌ها به عنوان پیامی اجتماعی نگاه کنند و در مدیریت خود آنها را لحاظ کنند (نوری و قلی پور، 1397: 41). 

گروه دیگری از نظریه پردازان علوم ارتباطات نیز با تأسی به مفهوم کارناوالیزه شدن در نظریه باختین، تاثیرات ناشی از این کمپین‌ها را تنها مرتبط با کنش‌های جمعی در راستای شکستن ساختارهای قدرت ارزیابی نمی‌کنند (خانیکی و بصیریان جهرمی، 1392)، بلکه بر این مسأله تاکید می ‌ورزند که نمی ‌بایست کمپین‌ های فضای مجازی ایران را بر خلاف نمونه‌ های غیرکارناوالی مانند کمپین اقتصادی تسخیر وال استریت یا نمونه سیاسی مانند انقلاب و جنبش سیاسی در کشورهای شمال افریقا، صرفاً پدیده ‌هایی رو در رو با نظام رسمی قدرت دانست و كنشگري يا تكيه بر گفتمان شركت كنندگانِ در کمپین‌های ایرانی را بايد ناظر به چيـزي جز كشف ماهيت سياسي آن تلقي كرد و نبايد در ترسيم محدوده ‌هاي متعـارض بـا گفتمـان قـدرت و جايگـاه برآمده از این كنش‌ها نيـز اغـراق كـرد (خانیکی و بصیریان جهرمی، 1392: 75). 

چه با نگاه اول موافق باشیم و کمپین‌ های رسانه‌ای را صرفاً پدیده‌ ای سیاسی بدانیم و چه آن را فاقد بنیادی سیاسی بدانیم، باید بر نکته اشتراک هر دو منظر تأکید کرد که در اهمیت کمپین‌ های رسانه‌ ای و گسترده شدن آنها در ابعاد و گونه‌ های مختلف هیچ شکی وجود ندارد. لذا باید کوشید سیاست رسانه ای مناسب در قبال این کمپین ها اتخاذ کرد و به این سئوال پاسخ داد که این کمپین ‌ها چه نسبتی با نظام سیاسی و نمایندگان رسمی رسانه‌ ای آن پیدا می‌ کنند.  لذا ضرورت دارد ضمن بررسی وضعیت کنونی، روند آتی را نیز مورد بررسی قرار داد تا بتوان با تصویری درست از آینده سیاستگذاری رسانه ‌ای مناسب را در دستور کار قرار داد. 

منابع: 
- خانیکی، هادی و بصیریان جهرمی، حسین ( 1392) کنشگری و قدرت در شبکه های اجتماعی مجازی: مطالعه کارکرد های فیس بوک در فضای واقعی، فصلنامه علوم اجتماعی، شماره 61. 
- نوروزی فرهاد ( 1397) مطالعه نقش سواد رسانه ای در آسیب‌های کمپین‌های انتخاباتی(مورد مطالعه: کمپین‌های انتخاباتی دوازدهمین دوره ریاست جمهوری)، پایان نامه کارشناسی ارشد،  استاد راهنما: مهدی براتعلی‌پور استاد مشاور: علیرضا کریمی،  دانشگاه خوارزمی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی

* دانشجوی دکترای جامعه شناسی

نظر شما