شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۴:۰۴
کد خبر: ۱۲۵۰۵۹
|
تاریخ انتشار: ۰۴ تير ۱۴۰۱ - ۱۳:۳۱
حسین سلطان‌محمدی *
رابطه دولت، ملت و رسانه، چگونه باید باشد؟ این پرسشی جدی در ساختار سیاسی- اجتماعی ایران امروز است. سازمان رسانه ملی، انحصاری می‌کند اما این انحصار به معنای مطلق یکسویه‌نگری به رویدادهای جامعه نیست. شمولیت رسانه ملی و گستردگی آن در ابعاد گوناگون و بهره‌مندی از ابزارهای سنتی و نوین دنیای رسانه، به آن حالت نوعی قدرت فراگیر داده است. اما این قدرت فراگیر به این معنا نیست که انحصار ساختاری‌اش باید در خدمت قدرت سیاسی حاکم باشد.  این توزیع گسترده در جغرافیا و همچنین در کهکشان ارتباطی امروزی، می‌طلبد که برای پایدار نگه داشتن مخاطب در کنار خود، زبان مخاطب یا مردم را هم برگزیند اما ساختار رسانه ملی، امروزه گرفتار میان دو مفهوم ملت و دولت است؛ دو مفهومی که افراد هر گروه را بر‌می‌انگیزد تا این رسانه را در سمت خود بخواهند یا به آن اعتراض کنند. پیش از انقلاب نیز این ساختار خاص، وجود داشته است اما بروز انقلاب اسلامی، تحولات اندیشه‌ای و ابزاری سال‌هاي اخیر، همگی این ساختار را در چالشی میان نقش سنتی یا نقش نوین، قرار داده‌اند.

برمبنای نظریه‌های عام و سنتی ارتباطی، رسانه نگاه یک‌سویه و از بالا به پایین دارد و در نقش‌های آموزشی، سرگرمی، اطلاعاتی و مانند آن، باید برود و مخاطبش را در مسیری عمودی بپروراند یا در چارچوب اندیشه‌ای خود، به پیش ببرد. اما دنیای امروز و به‌خصوص پدیده‌های نوین ارتباطی، شرایط جدید و سویه‌های اندیشه‌های جدیدی را مطرح و جاری ساخته است.


پدیده‌هایی چون «شهروند خبرنگاران» که برون آمده از فضای شبکه‌های تعاملی اجتماعی است، به‌سادگی اجازه انتقال یکسویه از رسانه به مخاطب را نمی‌دهد. انبوه داده‌های در حال توزیع، آسیب ناشناخته ماندن گزاره صحیح از ناصحیح را ایجاد کرده که البته علم ارتباطات برایش «سواد رسانه‌ای» را طرح کرده است اما یکی از راه‌حل‌های این مشکل را شاید بتوان در بهبود رابطه سنتی دولت«رسانه» ملت، دید که موجب می‌شود اعتماد میان دو سوی این رابطه، یعنی دولت و ملت از طریق رسانه، به‌خصوص رسانه ملی برقرار شود و برقرار بماند.

 گام نخست

شاید گام نخست در این ماجرا، ورود رسانه برای انتقال درست رویدادها، با نگاهی عام باشد و نه از منظر انحصاری بودن. این‌که مردم بر مبنای نظریه‌های سنتی، رسانه را پناهگاه خود در برابر ساختار حاکمیت سیاسی می‌دانند و می‌خواهند آن را در سمت خود و در تقابل با سیاسیون نگه دارند، ناشی از همین نگاه است. در خیلی از محافل یا دیدگاه‌ها و حتی در اجتماع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف که از رئیس رسانه ملی خواسته شده بود که نباید سخنگوی دولت باشد، این موضوع مطرح است و استادان علم ارتباطات در ایران نیز بعضا بر آن معتقدند که «رسانه، صدای ملت و جامعه مدنی است.» (دکتر محمدمهدی فرقانی) اما با ساختار انحصاری رسانه ملی چگونه باید بر این موضع پافشرد؟

 صدای ملت

در روزهای اخیر، در دو رویداد، تلاش دوره جدید مدیریتی رسانه ملی برای نزدیک شدن به انگاره صدای ملت و جامعه مدنی، به چالش‌هایی از سویه حاکمیتی این رسانه برخورد کرد.

ابتدا سخنی از وزیر آموزش و پرورش که در واکنش به پخش دیدگاه‌های معلمان مدارس نسبت به ماجرای رتبه‌بندی در صدا و سیما، به تندی واکنش نشان داد و از آقای جبلی خواست دست از سر ماجرای رتبه‌بندی بردارد و به عبارتی نوشت و گفت: «دست از سر ما معلمان بردارید، چه کار به رتبه‌بندی و افزایش حقوق معلم‌ها دارید، برای دستگاه خودتان چرا نمی‌گویید؟ دفعه دیگر کسی اجازه ندارد چنین کاری را انجام دهد. من وزیر آموزش و پرورش هستم و این را عرض می‌کنم.» و در همان نشست دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، از فشار بر سازمان و کوتاه آمدن در پردازش ماجرای متروپل آبادان، خبر داده‌شد.  این برخوردهای تند و خشن، هم از سوی ملت که نباید رسانه ملی زبان دولت و حاکمیت باشد و هم از سوی عناصری در حاکمیت که نباید خیلی زبان ملت باشد، نشان از آن دارد که رسانه ملی باید اقداماتی را که در سال‌هاي اخیر انجام داده و با گزارش‌های تحقیقی گوناگون، ارکان حاکمیتی را به نواقص و تلاش برای رفع آنها سوق داده و نیز در رویدادهای اخیر مانند رتبه‌بندی مشاغل و متروپل، زبان گویای ملت شده است، ادامه دهد و بخش‌هایی از حاکمیت را که معترض به این شیوه شده‌اند، به این نکته توجه دهد که «حکومت‌ها باید رسانه‌ها را به ابزاری برای گفت‌وگوی سه‌سویه میان دولت، ملت و نخبگان تبدیل کنند.» (دکتر مهدی محسنیان‌راد)

 به کارگیری دیدگاه نخبگان

باید قدرت ارتباط شامل و جامع رسانه ملی در خدمت ایجاد تفاهم یا به قولی «خشونت‌زدایی» در سطح حاکمیت تا ملت، باشد. مفهوم نظری ملت -دولت، یا دولت- ملت، بیانگر ارتباط بلافصل این دو سویه است و رسانه با هر ساختاری، اعم از ساختار غیر‌دولتی یا دولتی مانند (ایرنا) و حاکمیتی (مانند رسانه ملی)، باید ارتباط درست با سویه ملت داشته باشد و از نظریه‌های نخبگان برای ایجاد تفاهم منطقی بهره ببرد.  هر چقدر در این زمینه تلاش شود و دیدگاه‌های نخبگان به‌درستی به کار گرفته شود، بدیهی است که رابطه ملت، رسانه، دولت، به سطح تعادل خود نزدیک‌تر شده است.

منبع روزنامه جام جم

*نویسنده سینما و تلویزیون
نظر شما