به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، کتاب «بهترینِ بهترین دوستان» نوشته اِپریل استات که درباره دوستی، احساسات و قدرت شفابخشی کلمات و گفت‌وگو است، به‌تازگی با ترجمه معصومه نفیسی توسط انتشارات سیمای شرق در قالب مجموعه کتاب‌های زرافه برای کودکان منتشر شده است.
خبرگزاری مهر افزود: این‌کتاب به موضوع اهمیت بیان احساسات، قدرت گفت‌وگو در دوستی‌ها پرداخته و سعی داشته تا با بیانی کودکانه این مفاهیم اساسی را آموزش دهد و همراه با تصاویر دوست داشتنی نشان می‌دهد، چگونه می‌توان با هم تعارض داشت ولی با به اشتراک گذاشتن احساسات و گوش دادن به یکدیگر آن را حل کرد و همچنین می‌توان دوستان جدیدی پیدا کرد اما قدیمی‌ها را هم حفظ کرد. بنابراین، اگر فرزندتان با یکی از دوستانش مشکلی دارد، خواندن این کتاب می‌تواند نگاه آنها را تغییر دهد.
کتاب «بهترینِ بهترین دوستان» می‌تواند به بچه‌ها کمک کند تا بر روی احساس آسیب‌دیدگی، خوب نبودن، کافی نبودن و… کار کنند، چیزی که بسیاری از بچه‌ها در اوایل کودکی و شروع برقراری روابط اجتماعی با آن مواجه می‌شوند. یک نکته اصلی این کتاب حضور و نقش تأثیرگذار پدر پاپی (یکی از شخصیت‌های داستان) است که به بچه‌ها کمک می‌کند تا از طریق توجه و بیان احساساتشان بتوانند به نتیجه درستی برسند. درواقع کتاب به والدین و اولیای تربیتی هم می‌آموزد که به کودکان فضایی برای گریه کردن بدهند و سپس به آنها کمک کنند تا در مورد احساساتش کاملاً شفاف صحبت کنند و آنها را بروز دهند تا با آگاهی از آنچه در حال وقوع است بهترین تصمیم را بگیرند
اِیپریل استات پیش از این اثر، با نویسندگی و تصویرگری کتاب «سفارش شگفت‌انگیز مادربزرگ» و طراحی خلاقانه‌اش اولین کتابش را روانه بازار نشر کرد و جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز شد. این کتاب نیز توسط کتاب‌های زرافه به فارسی ترجمه و روانه بازار نشر شده است.
معصومه نفیسی که از مترجمان شناخته شده حوزه کودک و نوجوان است و تلاش دارد با انتخاب کتاب‌هایی با درون‌مایه‌هایی آموزشی، کودکان را با مفاهیم اصلی و مهم زندگی آشنا کند. او این کتاب را، به کودکان ودوستی‌های بی مرزشان تقدیم کرده است.
در خلاصه داستان «بهترینِ بهترین دوستان» آمده است:
«پاپی، یک دوست خیلی معرکه است. او و بهترین دوستش، کلمنتین، هر روز با هم کاردستی می‌سازند، ماجراجویی می‌کنند و نشانه کتاب برای فروش درست می‌کنند. یک روز، وقتی کلمنتین به‌جای پاپی با دوست دیگری به‌نام جورجیا بازی می‌کند، پاپی نگران می‌شود؛ نگران از این‌که بهترین دوستش را از دست بدهد. در پایان داستان پاپی و کلمنتین یاد می‌گیرند از بیان احساسات عمیقشان نترسند. آنها زمانی که رابطه‌ی دوستی‌شان ترمیم می‌شود، شاید رابطه‌ی پویا و پرانرژی دوستی دونفره‌شان بتواند به رابطه‌ی دوستی سهنفره از بهترینِ بهترین دوستان تبدیل شود.»
