اين مولف و پژوهشگر در گفتوگو با خبرنگار شهر درباره معماري ملي گفت: با مطالعه تاريخ معماري، خواهيد ديد كه معماري ايران داراي آنچنان قدرت و صلابتي بوده است كه الگوي بسياري از كشورها بوده و از مرزهاي جغرافيايي شناخته شدهاش بيشتر ديده شده است. در زنگبار، فرانسه، اسپانيا، چين، قفقاز و بسياري كشورهاي ديگر تاثيرات معماري ايراني و بهويژه پديده باغ ايراني را ميتوان ديد. باغ ايراني كه متاسفانه ما ديگر به آن حساسيت نداريم؛ ولي در فلات كويري ايران كاملا معنادار است.
وي تصريح كرد: در كشوري چون ايران كه تا اين حد در آن تفاوت اقليم و آب و هوا وجود دارد، نميتوان معماري واحدي داشت. البته كساني چون آقاي سيحون تيپ معماري عشايري، روستايي و شهري را ارائه دادهاند؛ ولي يافتن يك تيپ مشخص براي معماري ايران امكانپذير نيست.
اين مولف تاكيد كرد: اگر در معماري تهران، به اقليم تهران و مصالح بومي توجه نكنيم، هم از بيرون بنا رنج ميكشيم و هم از درون آن و ديگر خانه مكاني امن براي آرامش نخواهد بود. متاسفانه ما داراي نظام مهندسي معماري ملي، نظام مهندسي معماري منطقهاي و نظام معماري شهري نيستيم و تنها خود را درگير گرفتن مجوز و تراكم كردهايم و از اين مباحث فرهنگي دور افتادهايم.
وي در ادامه به هفت ويژگي معماري ايراني اشاره كرد و گفت: معماري ايران هفت ويژگي داشته است. يكي از اين ويژگيها معنا و مفهوم ديني و معنوي و ماورايي است. يعني انسان در معماري ايران به دليل خصوصياتش در مسير درك خدا قرار ميگيرد. دومين ويژگي اين معماري اين است كه معماري ايران به خصوصيات اقليمي و آب و هوايي توجه خاصي داشته است. در واقع ما در معماري ايراني هميشه دقت كردهايم كه ساختماني كه قرار است ساخته شود، در كجا بنا خواهد شد؛ در دشت يا كوهستان يا كوير.
ياوري افزود: معماري ايراني از اقليم و آب و هوا تبعيت ميكرد، به همين دليل معماري يزد خشتيترين معماري جهان، معماري تهران آجري، معماري همدان سنگي و معماري شمال كشور چوبي و سفالي است. سومين ويژگي معماري ايراني نيز استحكام است. استحكام در معماري ايراني يك ركن بوده است. رعايت اصول سازه، رعايت زيربناي اساسي و اصولي و داشتن پي محكم از اصول اين معماري بوده است و ساختمان براي سدهها ساخته ميشده است و نه براي اينكه چند سال بعد تخريب و از نو ساخته شود.
وي چهارمين ويژگي معماري ايراني را اينگونه برشمرد: معماري ايراني در سطح بوده است و نه در بلندي. ايرانيان از ارتفاع زياد در معماري پرهيز ميكردهاند؛ زيرا ايران يك ميليون و 648 هزار و 195 كيلومتر مربع مساحت دارد و در گذشته نيز اين مساحت حدود سه ميليون متر مربع بوده است و در واقع نيازي به الگوهايي در معماري نداشتهايم كه بنا را بلند ميسازند. عمارت شمسالعماره نيز تنها براي اين بوده است كه براي معماري چند طبقه نيز نمونهاي موجود باشد و تجربه شود.
به گفته ياوري پنجمين ويژگي معماري در ايران، تزئينات فوقالعادهاي است كه بيرون بنا بهصورت آجر چيني يا كاشي مزين ميشده و در داخل بنا نيز هنرهاي تزئيني وابسته به معماري ايراني چون يزديبندي، گچبري، مقرنسكاري، ديوارنگاري، گرهچيني و قوارهبندي داخل خانه را زيبا ميكرده است و البته با پيشبيني حوض و فواره، ايام تابستان خوبي سپري ميشده و ديدن گل و درخت، نشاط و نيروي حياتي لازم را به ساكنان بنا ميداده است.
مولف «جستجوي معنا» ويژگي ششم در معماري ايراني را احساس آرامش و آسايش و امنيت در بنا دانست. وي گفت: اشرافي از اطراف به اين معماري وجود نداشت و صداي ساكنان خانه توسط همسايگان شنيده نميشد و براي آنها مزاحمتي ايجاد نميكرد. ويژگي هفتم نيز حالت درونگرايي اين معماري است كه انسانها در آن به خويشتن خود برميگشتند و با درك موقعيت و ارزشهاي وجودي و انساني خود، به مباحث زندگي معنويتر ميانديشيدند.
اين عضو گروه هنرهاي سنتي فرهنگستان هنر، همچنين در ارتباط با حفظ بافتهاي سنتي اظهار داشت: بايد بافتهاي سنتي را در اودلاجان و باب همايون و يا باغهاي شميران حفظ كنيم. شميران با آب و هواي خنك و كوچهباغهايش معروف بوده و نه به برجهاي بلندش؛ ولي امروز شميرانات آب و هواي خنك و پاكيزه قديم را ندارد. اينها مثل تاريخ و مثل فتوتنامههايي هستند كه رسم و راه زندگي و جوانمردي را به ما منتقل ميكند و برايمان ميگويد كه ما چه بودهايم. اينها در زندگي ما موثرند و به ما الگو ميدهند.
وي در انتها تاكيد كرد: بايد تلاش كنيم خودمان را باور كنيم و قبول كنيم كه از اين معماري رنج ميبريم. بايد حوصله داشته باشيم، معنويتر باشيم و حيات را درك كنيم. حفظ اين آثار و تلاش براي جلوگيري از حذف آنها وظيفه ماست و وظيفه انديشمندان اين است كه مطابق با اقليم و خصوصيات معماري ايراني، الگوهايي را عرضه كنند.
حسين ياوري متولد 1325 در تهران است. مدارج تحصيلي وي عبارتند از ليسانس در رشته اقتصاد، فوق ليسانس در رشته مديريت خدمات اجتماعي و دكتراي مديريت پژوهش در عمليات. وي همچنين دورههاي هنرهاي سنتي هندوستان، دوره طراحي صنعتي در ايتاليا، دوره مهندسي كوتاهمدت نساجي و دوره طراحي و دوخت لباس در فرانسه را گذرانده است.
حسين ياوري از سال 1350 تا 1378 در سازمان صنايع دستي ايران در سمتهاي كارشناسي و مديريت و عضو هيئتمديره فعاليت داشته است. درجه علمي ياوري استاديار دانشگاه است و از سال 1361 در دانشگاههاي تهران، هنر، الزهراء، كاشان، شيراز، جهاد دانشگاهي، سوره، آزاد اسلامي، صدا و سيماي قم و دانشكده فرش اردكان يزد تدريس ميكند. وي همچنين تاليفات متعددي از جمله «شيشهگري دستي»، «آشنايي با هنرهاي چوب»، «چوبشناسي»، «تعريفنگاري صنايع دستي ايران»، «تار»، «سهتار»، «سنتور» و «بانك اطلاعات صنايع دستي» را در كارنامه حرفهاي خود دارد.