1ـ يکي از مباحث اساسي در جامعه شناسي انساني، بحث سرمايههاي اجتماعي است. ذات و ماهيت ثروت تکاثر است اما نه در معناي منفي آن بلکه بايد سرمايه سودآور باشد تا باعث بقا و دوام اصل سرمايه و افزايش سود شود.
براساس مقاله ويکي پديا، ال جي هانيفان در سال 1916، نخستين بار اصطلاح «سرمايه اجتماعي» را بهکار برده است. وي ميگويد: «منظور من املاک، داراييهاي شخصي يا پول نيست. منظور من آن چيزي است که باعث ميشود اين اشياء محسوس در زندگي روزمره مردم بيشتر به حساب بيايند، يعني حسن نيت، دوستي، حس همدردي و مراودات اجتماعي بين گروهي از افراد يا خانوادهها که يک واحد اجتماعي را تشکيل ميدهند»
البته اين مفهوم امروز بسط و گسترش معنايي و علمي بيشتري يافته است ولي واقعيت اين است که بنيادهاي اين نظريه هم در مأثورات ديني و هم در فرهنگ و سنت ايراني ما به تواتر و در قالب نثر و نظم به چشم ميخورد. اين مقدمات را به اين منظور آوردم که در هفته گذشته با جمعي از مديران فرهنگي شهر از منطقه يک شهرداري بازديد داشتيم که در اين بازديدها بهخوبي مفهوم اهميت و ارزش سرمايههاي اجتماعي قابل لمس بود. چند نمونه آن را در اينجا اشاره ميکنم.
2ـ روحانياي در قبل از انقلاب به تنهايي تصميم ميگيرد که حوزه علميهاي در شمال تهران، تاسيس کند. با همت و تلاش درخور ستايش، حضرت آيتالله هاشمي عليا، اقدام به تاسيس حوزه علميه ميکند و در آن شاگردان مومن و فقيهي را تاکنون پرورش داده و در ترويج فقه جعفري در مدرسه نور القائم چيذر بدون چشمداشت کمکهاي دولتي به مسير انتخاب شده خود ادامه ميدهد و همه سختيها را که جاي بيان آن در اينجا نيست به جان خريده است. اين مدرسه نقش قابل توجهي در چهره فرهنگي و اجتماعي منطقه يک و خصوصا محله چيذر داشته. در اين مدرسه چهره برجستهاي چون شهيد سيدعلي اندرزگو تلمذ ميکرده و اکنون نيز طلابي فعال به فراگيري علوم ديني و فقهي مشغولند.
3ـ در گوشه ديگر از اين منطقه، روحاني ديگري با همتي عالي، سرپرستي هيأت امنا و اداره مؤسسه توانبخشي خيريه امام علي(ع) را بر عهده دارد که در آن از 316 دختر و کودک معلول ذهني و جسمي نگهداري ميشود. ارتباط صميمانه حجتالاسلام و المسلمين مهاجري با اين بندگان خدا و کشيدن دست نوازش برسر ساکنان مظلوم اين موسسه واقعاً از توفيقات الهي بايد شمرده شود و غبطه برانگيز است.
4ـ نسلي از بزرگان و انديشمندان بعد از دوره قاجار در ايران شکل گرفت که بنيادهاي فکري و انديشگي خود را از حوزههاي علميه اخذ کردند ولي در عرصههاي مختلف علوم انساني به مقام و درجه اجتهاد علمي راه يافتند. البته باعث تاسف است که امروزه ديگر، اندک شماري از اين بزرگان که بحق علامه ناميده ميشوند در قيد حيات هستند. بزرگاني چون علامه شعراني، علامه اميني، علامه طباطبايي، علامه محمد قزويني، استاد ابوالقاسم گرجي، استاد آيتي، استاد سيد جعفر شهيدي، استاد بديعالزمان فروزانفر، پروين گنابادي، استاد شهيد مطهري، استاد عبدالحسين زرين کوب، استاد جلال الدين همايي از جمله اين ستارههاي درخشان بودند.
در روزگار ما هستند بزرگاني از اين سلسله کاروان علم و ادب که توفيق رفيق راه شد که به محضر حضرت آيتالله عزيزالله عطاردي خراساني برسيم. استاد عطاردي خراساني، روحانياي است از شاگردان اديب نيشابوري و همدوره استاداني چون دکتر مهدي محقق و استاد شفيعي کدکني، متولد سال 1307 در قوچان، از سال 1331 وارد تهران شده است و از آن زمان به تحقيق و تفحص در متون ديني و تاريخي مشغول است.
استاد عطاردي يک محقق صرفا کتابخانهاي نبوده است؛ براي دستيابي به مراجع و کتب دست اول سفرهاي بسيار کرده؛ کاري سخت و طاقت فرساي، يعني آنچه در اصطلاح «رحله الحديث» خوانده ميشود و بزرگان براي ديدن يک حديث، گاه از بخارا تا بغداد ميرفتند. استاد به کشورهاي هند، پاکستان، افغانستان، يمن، مصر، سوريه، لبنان، انگلستان، ترکيه، روسيه، تاجيکستان و... سفر علمي کردهاند که 24 سال طول کشيده است. مجموع و حاصل اين تلاشها تاليف و پژوهش 28 عنوان کتاب، تصحيح علمي 9 اثر، ترجمه 9 عنوان کتاب و 3 عنوان فهرست نگاري بوده است.
5ـ استاد قرائتي، مشهورتر از آن است که اين قلم بخواهد به معرفي ايشان و خدماتشان بپردازد. شيوه آموزش ويژه و ابتکاري، نحوه بيان ساده و در عين حال عميق ايشان زبانزد خاص و عام است. اخيرا در ديداري که با جناب آقاي قرائتي بهمنظور ارائه گزارشي از فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي شهر داشتيم وقتي از اوقات فراغت و سامانههاي نشاط در اين گزارش گفتيم، استاد قرائتي پيشنهاد سايتي را مطرح فرمودند با عنوان سايت «خنده حلال».
توجه استاد قرائتي و نکتهسنجيها و ظريف بيني ايشان ما را بر آن داشت که اين پيشنهاد را پيگيري و در جهت اجرايي شدن آن اقدام کنيم. خوشبختانه زمينههاي تحقق اين امر با شرايطي که استاد قرائتي براي آن سايت درنظر گرفتهاند، نظير حضور يک اسلام شناس در راس محتوايي سايت، عدمغفلت مردم، جديت در جلوگيري از استهزاي اقوام و مردم، فراهم شده است و اميدواريم بهزودي شاهد رونمايي از آن باشيم.
سرمايههاي اجتماعي را قدر بدانيم. بايد سرمايههاي اجتماعي را که همانا انسانهاي خدمتگزار نوع دوست هستند پاس بداريم. همه مواردي که مطرح شد از روحانيان عزيز بودند که در مورد موسسه خيريه امام علي(ع) از روحاني بودن تا زمان ديدار با ايشان مطلع نبوديم. اين سرمايههاي فرهنگي و اجتماعي ما در جامعه در ميان طبقات و گروههاي اجتماعي بسيار زياد است و جا دارد که به شناسايي و معرفي آنها بپردازيم و از اين ظرفيتها در مديريت فرهنگي شهر استفاده کنيم.