جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۰۲:۲۵
کد خبر: ۳۸۸۲۸
|
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۴:۲۰
ندايي از ملکوت به گوش مي‌رسد. امروز روزي ديگر است.

آب زنيد راه را، اينکه نگار مي‌رسد/ مژده دهيد باغ را بوي بهار مي‌رسد اي آبروي آب و آيينه!

امروزمان را به نام تو متبرک کرده‌ايم تا فردايمان را به بركت وجودت، اطمينان بخشي. اي فرزند باران!

در مقدم تو سرود رود جاري است و خورشيد روزش را با اعتباري ديگر آغاز کرده است. تو آمدي و آفرينش دليل خود را يافت و هم، تقوا اسوه حسنه‌اش را در عالم امکان. آبروي آب و آيينه سلام!

اي طلوع عشق ديرينه سلام!

اي تو معناي تمام خوب‌ها!

اي سرآغاز صف محبوب‌ها!

آمدي! فصل شکفتن مي‌رسد

روزهاي خوب بودن مي‌رسد

اي که باران در سلامت تازه‌تر!

روح گل از عطر نامت تازه‌تر!

اي که کوثر با دلت آميخته!

زندگي در جام هستي ريخته

عصمت از چشم تو جاري مي‌شود

زندگي با تو بهاري مي‌شود

ذهن باغ از عطر گل سرمست تر

غنچه در غنچه زمين يکدست تر

آفرينش از نگاهت جان گرفت!

عشق از ايمان تو فرمان گرفت!

اي نور، اي سرور، اي خير کثير، ريحانه نبي، درياي عصمت، دردانه صدف هستي، اي ماه دل افروز خلقت، ما چشم اميد به درگاه مهر تو داريم و آرزومند آسودن در سايه‌سار لطف توايم. اي همه عشق، اي همه عقل ؛ ارادتمان درياب.

نظر شما