خبرآنلاين: روابط عمومي را حرفهاي تعريف مي کنند که هنر، فن و علم مردمداري است. آن را يکي از اَعمال مديريت ميخوانند که مدير به کمک آن افکار عمومي را تجزيه و تحليل ميکند و برنامه هاي ارتباطي يک سازمان را تدوين و به اجرا ميگذارد. هنر و خلاقيت در روابط عمومي بايد از ويژگيهاي زيباشناختي و نوآوري برخوردار باشد. فنون آن ترکيبي از مهارتهاي ارتباطات انساني و نحوه کاربرد فناوريهاي ارتباطي و اطلاع رساني است. و خلاصه اينکه علم در روابط عمومي متکي بر يافته هاي علوم اجتماعي و علوم انساني است و البته از ساير علوم هم بي نياز نخواهد بود.
اما «روابط عموميِ بالا» چيست؟ و مگر روابط عمومي پائين هم داريم که هر روز دهها مورد آن را مي توان در آگهي هاي نيازمنديهاي روزنامههاي چاپ پايتخت مشاهده کرد. بالا بودنِ روابط عمومي گاه با صفاتي چون مناسب، خوب، قوي، عالي و بسيار عالي همتراز ميشود.
اگر در کلمات متضاد هر يک از اينها غور کنيم، شايد بتوان اين ويژگيها را دقيقتر درک کرد. براي مثال اگر بالا در برابر پائين، مناسب در برابر نامناسب، خوب در برابر بد، قوي در برابر ضعيف و بسيار عالي در برابر بسيار بد قرار گيرند. به اين آگهيها نگاه کنيد:
ا) «بازارياب خانم با روابط عمومي بالا جهت شرکت آرايشي و پخش در آرايشگاهها» و مشابه آن با ترکيباتي چون بازارياب فعال، بازارياب حرفه اي، بازارياب با ظاهري آراسته، بازارياب با وسيله نقليه و... همه با روابط عمومي خوب، يا با روابط عمومي مناسب، روابط عمومي قوي، و حتي عالي و بسيار عالي را مي توان مشاهده کرد. 2) در همين مقوله کارمند فروش و فروشنده با روابط عموميِ بالا مورد نياز شرکتهاست: "فروش پوشاک زنانه، خانمي با روابط عمومي قوي" 3) شغل منشيگري نيز به روابط عمومي بالا نياز دارد. "منشي خانم جهت پاسخگويي به تلفن با روابط عمومي بالا"؛ که گاه به جاي بالا از ويژگي قوي، عالي و بسيار عالي هم استفاده مي شود. 4) گاه براي ساير حرفه ها نيز همچون اين دو آگهي: "متصدي تزريقات با روابط عمومي بالا"، "کارشناس حسابداري با روابط عمومي قوي" نيز مشاهده ميشود.
اين نقل قولها از ميان آگهيهاي مندرج در يک روز روزنامهاي است که در 97 عنوان از آگهي نيازمنديهاي آن مهارت روابط عمومي جزء شرط اصلي يا مکمل براي استخدام فرد واجد شرايط بوده است. به طوري که از هر پنج عنوان آگهي مرتبط در نسخه مورد بررسي يک مورد را شامل ميشد.
در تفسير اين آگهي ها مي توان گفت آنچه در اينجا ديده ميشود با متون آموزشي رايج در دورههاي کارشناسي و کارشناسي ارشد روابط عمومي ارتباطي ندارد. مضافا اينکه هيچکدام از اين مشاغل جزء حرفه روابط عمومي محسوب نميشوند، هرچند در اين آگهي ها مهارت روابط عمومي يک شرط اصلي و گاه نقش مکمل را ذکر ميکند.
اگر روابط عمومي را همان مردمداري بدانيم يک برداشت اين است فرد مورد نظر بايد مردمدار باشد. ولي وقتي اعلام مي شود «با» روابط عمومي بالا آيا مراد از روابط عمومي در اينجا يک نوع ويژگي ذاتي است يا مهارتهاي اکتسابي است. اگر حالت اول باشد بيشتر جنبه نوعي«اکسير » را دارد که در مراکز علمي و آموزشي بدست نمي آيد و تصور ميشود جنبه ذاتي، ژنتيکي و مادرزادي دارد. در حالت دوم منظور مهارتهاي ارتباطي فردي و اجتماعي است که جنبه يادگيري دارد و در مراکز علمي و آموزشي آموزش داده ميشود و يا در محيطهاي اجتماعي و فرهنگي نظير خانواده، مراکز مذهبي و ورزشي، محفلهاي اجتماعي و ازطريق رسانههاي ارتباط جمعي به توانمندي فرد منتقل ميشود. يعني فرد مورد نظر بايد توانايي بالايي در ارتباطات روزمره در محيط کار داشته باشد: مانند، گوش دادن، پرسش کردن، فن بيان، ارائهدادن، وقت شناسي و نظائر اين. براي مثال وقتي ميخوانيم «تلفنچي با روابط عمومي بالا» يعني فردي که خوب گوش دهد، خوب درک کند، سريعالبيان و سريع الانتقال باشد و نهايتا پاسخگويي را به خوبي انجام دهد؟ در حالت سوم انتظار ميرود فرد مورد نظر بر کاربرد فناوريهاي ارتباطي و اطلاع رساني تسلط داشته باشد. يعني طرز کار با ادواتي نظير کامپيوتر، ماهواره، ويدئو، دوربين عکاسي و فيلمبرداري و نظاير اين را در حد بالايي بداند و بتواند در عمل بکارگيرد.
در واقع، آنچه از اين آگهيها مستفاد ميشود قطعا حالتهاي دوم و سوم نيست، چون هريک از اين دو حالت برچسب خاص خود را دارد، به طوريکه معمولا در آگهيها به مهارت فن بيان يا تسلط بر تايپ و رايانه جداگانه اشاره و سپس بر روابط عموميِ بالا هم تأکيد ميشود. بنابراين، آيا ميتوان تصور کرد که مراد از آگهي دهندگان کژکارکردهاي ارتباطات در محيط کار است که بخشي از آنها از جمله آفتها و آسيبهاي روابط عمومي هم محسوب ميشوند.
همان رفتارهاي ارتباطي که در مرامنامه اخلاق خرفهاي نيز منع شده اند. براي مثال آيا منظور از آگهي دهندگان داشتن توان مردم فريبي، طنّازي، چرب زباني و چاپلوسي، دروغ گويي، چاخان و خلاصه انواع.شگردها و حقههاي ارتباطي اينچنيني است؟ اگر اينها نيست پس چيست؟ در حالتي خوش بينانه نيز ميتوان پيام پنهان در آگهيها را به همان «اکسيرِ روابط عمومي» تعبير کرد تا از مفهوم روابط عمومي بالا ابهام زدايي شود.