به گزارش شهر، بهمن نامور مطلق، منتقد و پژوهشگر هنر و عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي يادداشت خود درباره اين نمايشگاه را به سه بخش «مضمون»، «فرم» و «دلبستگي و تکرار» تقسيم کرده است.
در بخش «مضمون» اين يادداشت آمده است: «علي بزرگترين اسوه اگر نخواهيم از واژه اسطوره براي وي استفاده نماييم. علي مضموني پايان ناپذير نزد شيعيان است. اين آثار به طور عملي چنين ادعايي را ثابت ميکنند. با وجود تکرار نام هيچگاه خستهکننده نيست. دليل آن نه فقط فرمهاي اغلب دلپذير بلکه تداعي معاني و حوادثي است که نام علي ايجاد ميکند. کسي که نميتواند واژه علي را کد گشايي كند به طور مثال فارسي يا عربي نميداند بخش گسترده اي از معناي آنرا از دست خواهد داد. اين علي و برخي ديگر از شخصيتهاي مذهبي و گاهي نيز فرهنگي و ملي است که امکان چنين تنوعي را ميدهد. تنوع فرمي بدون تنوع ويژگيهاي شخصيتي جذاب نخواهد بود. ميان دالها و مدلولهاي آن بايد تناسبي وجود داشته باشد. فقط شخصيتهاي بزرگي همچون علي هستند که ميتوانند دالهاي متنوع و مدلولهاي به مراتب متنوعتري را عرضه کنند.»
نامور مطلق بخش «فرم» اين يادداشت را اينگونه نوشته است: «واژه علي واژهاي خاص است که از سه حرف تشکيل شده است و امکان تنوع فرمي را در سطح گستردهاي ممکن ميسازد. از نظر عرفا اين يک تقدير الهي است که ميان اسم و مسما چنين ارتباط تنگاتنگ معناشناختي و زيباييشناختي وجود دارد. اين تناسب به شکل مطلوبي مورد استفاده هنرمنداني همچون خانم هادي قرار گرفته است. در طراحيهاي ايشان واژه علي سيال و نرم است و با شکل رويشي ببيننده را به معراج دعوت ميکند معراجي که با ديدن يک درخت دست ميدهد. در اين خصوص نه فقط طرح بلکه رنگ نيز به کمک ميآيد و اين پويايي و نشاط را تقويت ميکند. هنگامي که به يکي از اين طرحها توجه ميشود به نظر ميرسد بسيار انتزاعي شده است ولي هنگامي که طراحيها همنشين ميشوند و يکي در کنار ديگري قرار ميگيرد چنين احساسي ديگر وجود ندارد. به بيان ديگر، مخاطب در يک سير و سلوک زيباييشناسي با فرمها و محتواهاي آنها ارتباط برقرار ميکند. بايد در اين نمايشگاه با طمانينه و تامل گام برداشت.»
اين منتقد همچنين در بخشي از يادداشت خود با عنوان «دلبستگي و تکرار» نوشته است: «تکرار يک واژه در فرمهاي گوناگون و ارجاع آنها به شخصيتي واحد اما چند وجهي از ويژگيهاي اين نمايشگاه است. چنين تکراري نمايشگاه را به يک خانقاهي تبديل کرده است که مملو از ذکر علي است. مخاطب به همراه مولف در طول نمايشگاه به تکرار علي علي ميپردازد و اين زمزمه روحاني و دروني به نمايشگاه ويژگي خاصي ميبخشد و نمايشگاه را به ذاکرخانه يا خانقاه و مکاني مقدس تبديل ميکند. ذکر علي علي موجب ميشود تا مخاطب در يک دوره خوانشي از خود بيخود شود و در حين چرخش به دور نمايشگاه خود را نه فقط يک تماشاگر منفعل بلکه يک ذاکر فعال و در حال سماع احساس کند. به همين دليل اين تکرار خستهکننده نميشود به ويژه براي کساني که با ذکر و جهان ذاکرانه انس و الفت داشته باشند.»
در انتهاي اين يادداشت آمده است: «همانطوريکه گفته شد علي و نام علي دريايي پايانناپذير براي هنرمند شيعي است و خانم هادي قدم در وادي بيانتهايي نهادهاند که هر کس در آن فقط يک جستجوگر و يک کاشف است. هنرمند محترم بيشک در طي سالهاي متمادي گامهاي مهمي را سپري کرده است ولي هنوز گامهاي بيشتري را فراروي خويش دارد.»
علياصغر مقتدايي، مولف دايرةالمعارف خط و خوشنويسي و منتقد هنري نيز درباره نمايشگاه آثار اکرم هادي در يادداشتي نوشته است: «هنر با به تصوير كشاندن شگفتيهاي خلقت و خلق آثار، هنري از جنس فرهنگ و باورهاي دينياش، نه تنها به رضايت دروني ميرسد بلكه فرهنگ و باورهاي ديني خود را بخصوص در بين جوانان اشاعه داده و با زبان هنر، بسياري از حرفها را بيان ميكند. هنگامي كه هنر رنگ سازندگي و تعهد به خود گيرد، نوري براي هدايت روشنفكرانه بشر ميشود و خداجويي و عدالت را سرمشق زندگي انسانها ميكند.»
در ادامه اين يادداشت آمده است: «خلق يك اثر و هنر ديني به درون هنرمند برميگردد، حسي كه او را به سوي معبودش متمايل ميكند. استادان هنر خوشنويسي با افزودن نقش و نگارهاي اندك بر حروف و درهم پيچاندن آنها، با ابداع فرمهاي جديد و يا فرمهاي انتزاعي نقوش و خطوط زيبايي را از اسماءالله، پيامبراكرم (ص)، امامان معصوم (ع) و ... ابداع كرده اند كه علاوه بر حس زيباشناسي و بصري، زينتبخش كتابها، پوسترها و اشياء و هنرهاي سنتي قرار گرفتهاند. آثار طراحي شده نام مبارك علي(ع) كه تا كنون صدها طرح و نقش توسط خوشنويسان، گرافيستها و هنرمندان به تصوير كشيده شده بيانگر اعتقاد و ايمان كاتبش در هر چه زيباتر رساندن پيام به مخاطب را دارد.»