قطبالدين صادقي كارگردان تئاتر، بازيگر سينما و تلويزيون داراي مدرك دكتري هنرهاي نمايشي از دانشگاه سوربن پاريس است. او آثار مكتوب و ترجمهها، نمايشنامهها و فيلمنامههاي بسياري در كارنامه خود دارد.
صادقي پژوهشها و كارگاههاي آموزشي زيادي را انجام داده و نمايشهاي زيادي را در عرصه تئاتر از جمله باغ شکرپاره، يادگار زريران، عادلها، عکس يادگاري، دخمه شيرين، پرومته در زنجير، افشينوبودولف هردومردهاند، سرود مترسک پرتقالي، خط عشق، پيکرههاي بازيافته، زنان صبراـ مردان شتيلا، دوران بيگناهي، مبارک، نگهبان کوچک، مويه جم، هفت خوان رستم و غيره را كارگرداني كرده است.
از فيلمهايي كه وي در آنها به ايفاي نقش پرداخته ميتوان به کلاه پهلوي، زمان شوريدگي، کيف انگليسي و آدمکش، بهشت و بهار، کوهستان قنديل، دادستان، گزارش يک قتل و همچنين در نمايشهاي لورنزا چيو، خورشاه، کرگدن، پلنگ نيمروز، در حضور باد و غيره اشاره كرد.
به گفتهي صادقي نمايش «خاطرهاي نداشتم حتي اگر هزار سالم بود» را از 22 مرداد در تالار حافظ به روي صحنه خواهد برد، ساعت اين نمايش 19:00 خواهد بود و بلافاصله هم اوايل شهريور نمايش «مكبث» اثر شكسپير را در تماشخانه ايرانشهر اجرا خواهد داشت. در سلسله گفتوگوهاي «شهر» در خصوص شرايط و مشكلات تئاتر خياباني اين بار با اين پيشكسوت عرصه تئاتر به گفتوگو نشستهايم.
وضعيت حال حاضر تئاتر خياباني را چطور ميبينيد؟ اين ژانر تئاتر در كشور ما در چه موقعيتي قرار دارد؟
ـ پديده تئاتر خياباني در ايران به شكل جديدش 10 ، 15 سالي است كه شروع شده و توسط نهادهايي از جمله ارشاد، شهرداري و حوزه هنري و مانند اينها حمايت ميشود. اين تئاتر دبيرخانههايي دارد. اين عرصه كم كم دارد به شكل نمايش مردمي در ميآيد و گروههاي زيادي براي پيشرفت آن به شدت تلاش ميكنند.
تئاتر خياباني چه كاركردهايي ميتواند داشته باشد؟
ـ اين ژانر تئاتر ميتواند يكي از راههاي توسعه تئاتر باشد كه تا حالا چنين چيزي در ايران نداشتيم البته اوايل انقلاب اسلامي گروههايي به طور خودكار و خودجوش با موضوعات سياسي و محتواي تند اجرا ميكردند و اين رويه خيلي زود جمع شد اما الان تئاتر خياباني به شكل نظاممند و توسعه يافته است و جشنوارههاي متعدد دانشجويي و مانند آن و حتي چند جشنواره بزرگ هم براي اين تئاتر برگزار ميشود. اين نشاندهنده اقبال هم از سوي مردم و هم از طرف هنرمندان اين عرصه است. من خودم شاهد اجراهاي اين تئاتر در مريوان بودم كه مردم در شهر و روستاها بسيار تحت تأثير اين نمايشها قرار گرفته بودند.
در حال حاضر تعداد گروههايي كه در حيطه تئاتر خياباني كار ميكنند كافي به نظر ميرسد؟
ـ گروههاي زيادي در اين تئاتر كار ميكنند. چندين بار شهرداري اين گروهها را جمع كرد از جمله اينكه در يك دورهاي با گروههاي خياباني 10هزار اجرا قرارداد بست كه در ايام تابستان براي مردم اجراي نمايش داشتند. فقط هنوز مقاومتهايي از طرف بعضي اقشار و مامورين انتظامي وجود دارد كه به اين عرصه اهميت نميدهند، در واقع اين هنر را درك نميكنند و معني اين تئاتر را نميفهمند. چندين بار مامورين انتظامي گروههاي نمايشي را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
هنرمندان بارها در ترمينال جنوب مورد ضرب و شتم قرار گرفتند ولي الان وضعيت نسبت به گذشته خوب شده و ارتباط خوبي در جامعه با اين نوع تئاتر برقرار ميشود، گرچه هنوز تودههاي مردم خيلي با اين مفاهيم هنري روزمره آشنا نيستند، حل اين مسأله نياز به گذشت زمان دارد و به مرور حل خواهد شد.
تئاتر خياباني ما در مقايسه با ساير كشورها در چه وضعيتي به سر ميبرد؟
ـ ما خودمان را خيلي با كشورهاي مطرح در اين زمينه مقايسه نكنيم. براي اينكه قدمت، آزادي و امكانات بيشتري كه آنها دارند، ما نداريم و نميتوان مقايسه كرد. جشنواره «شارل ويل مزيه» بزرگترين تئاتر عروسكي دنياست كه هر سه سال يكبار در فرانسه برگزار ميشود و در اين جشنواره 200 گروه تئاتر عروسكي خياباني اجرا داشتند. در آنجا سعه صدر و اهميت دادن مجريان فرهنگي به اين عرصه خيلي بيشتر است. يادم ميآيد كه اولين بار كه درايران جشنواره تئاتر خياباني راه افتاد، برميگردد به همان جشنواره كه در فرانسه برگزار شد. ما به جشنواره فرانسه رفته بوديم، آنها را ديديم و گزارشي از جشنواره «شارل ويل مزيه» و «آوينيون» در سال 1993 و 1994 تهيه كرديم، بر اساس گزارشهايي كه داديم چنين برنامهها و جشنوارههاي براي اين تئاتر در كشور ما هم به وجود آمد. دقيقا يادم هست كه بعد از گزارشهاي ما در سال 1995 بود كه اين تئاتر كار خود را دنبال كرد و 17 سال است كه به طور جدي كار خود را ادامه ميدهد، توسعه پيدا ميكند و بسيار خوب پيش ميرويم.
تئاترهاي محيطي را ميتوان جزو عرصه تئاتر خياباني به حساب آورد؟
ـ تئاتر محيطي گونهاي از تئاتر است كه در پارك يا محوطههاي ديگر اجرا ميشود. براي اينكه گروههاي تئاتر كشور ما جا و مكان براي اجراي كارهاي خود ندارند، به حياط مجموعه تئاتر شهر روي ميآورند يا اخيرا هم در پشت بام اين مجموعه كار را اجرا ميكنند اما اينها تئاتر خياباني نيستند براي اينكه محتوايي متناسب با تئاتر صحنهاي و حال وهواي آن دارند. بنابراين براي قشر مردم نميتواند اجرا شود و ارتباطي بين نمايش و مخاطب برقرار نميشود. در اين نوع از تئاتر مثل تئاتر داخل سالن گيشه وجود دارد و با پرداخت پول افراد براي ديدن نمايش پذيرفته ميشوند.
نبود سالن براي اجراي نمايشها، گروهها به تئاتر محيطي روي ميآورند؟
ـ اين همه ما دانشآموخته دانشگاهي داريم. سالي حدود800هزار دانشجوي هنرهاي نمايشي فارغ التحصيل ميشوند و اين بختبرگشتهها در كجا و كدام مكان بايد هنرشان را ارايه كنند. در سال يك سالن براي تئاتر ساخته نميشود، سالنهاي ساخته شده هم به همان اوايل انقلاب برميگردد و چه كاري براي اين عرصه انجام شده است؟! براي همين دليل است كه فارغالتحصيل اين رشته بعضيهايشان به نمايشنامهخواني، مسافر كشي و دستفروشي و مانند اينها روي ميآورند. بالاخره اين افراد هم بايد كار كنند و براي خود و خانوادهشان درآمدي كسب كنند. بنابراين متناسب با نيروي انساني بايد امكانات هم در نظر گرفته شود.
در شهرستانها هم مشكل كمبود سالن وجود دارد؟
ـ در شهرستانها سالن وجود دارد اما گروههاي تئاتري بودجه ندارند. در كرمانشاه نمايشي را ديدم كه 30 نفر بابودجهاي فقط با 500 هزار تومان نمايش را به اجرا بردند كه بعد از چهار ماه تمرين و اجرا و هزينه براي دكور و اين موارد، در نهايت به هريك از اينها 10هزار تومان ميرسد. اين مسئله در تئاتر كشور ما فاجعهاي است كه هيچ وقت در هيچ جاي كشور لوازم و رفاه تئاتر كامل نيست و همواره مشكلات زيادي دارد.
در حال حاضر در تهران هم سانس آخر سالنهاي سينمايي را به تئاتر اختصاص ميدهند. تا به حال 20 تماشاخانه را به اين شكل برگزار كردند و مردم هم خوب پول ميدهند اما نمايشهايي در اين اجراها روي صحنه ميرود كه كمديهاي سبكياند، هيچ محتوايي ندارند و از زيباشناسي برخوردار نيستند. اي نمايشها، تئاتر مردمي كه بايد نمايش دهند ارايه نميدهند. در اينجا دولت بايد لوازم و زمينههاي تئاتر را توسعه دهد.
اخيرا با ميزباني من گروه هنري از فرهنگستان كره جنوبي به ايران آمده بودند و مسووليت مذاكره و مباحثه آشنايي با تئاتر ايران با من بود كه در اين جلسات كرهايها ميگفتند آنها در پنج سال گذشته 30 ميليارد دلار براي تئاتر خود خرج كردهاند اين درحاليست بودجه تئاتر ما 18 ميليارد دلار بوده است. بنابراين اين وضعيت به انجمن و گروههاي ما فشار وارد ميكند در نتيجه نتوانند كارها و ايدههاي خود را به منصه ظهور برسانند.
در اصل رسالت تئاتر خياباني چيست؟
ـ تئاتر خياباني يك تئاتر معترض است و محتوايش اين است كه از دستگاه و گروههاي سياسي انتقاد كند و به آنها ضربه وارد كند. اين اجراها ميتواند در ميدانها، دانشگاهها، بازار، كارخانهها و پاركها و غيره وجود داشته باشد. اين نمايشها بايد در بطن كارشان افشاگري داشته باشند كه اين سنخ از تئاتر خياباني در ايران وجود ندارد. در كل اين ژانر تئاتر يك ژانري است كه بايد هويت انتقادي داشته باشد تا مردم هم استقبال كنند بنابراين بايد چيزي از مردم داشته باشد تا مردم را جذب كند. در نتيجه بار انتقادي اين عرصه از جمله موضوعات بيكاري، گراني و اعتياد و مانند اينها سنگيني ميكند و بايد به آن توجه كرد.
مميزيهايي هم در اين عرصه وجود دارد.
ـ خط قرمزهايي وجود دارد اما تئاتر خياباني ما بايد روحيه انتقادي خود را حفظ كند و محتواي مردمي داشته باشد نه از لحاظ سرگرمي بلكه از لحاظ موضوعات تفكر برانگيز. چون گروههاي تئاتر خياباني سفيران تئاتر و فرهنگ هستند و اين مسووليت كار تئاتر خياباني را سخت ميكند. براي همين اين گروهها بايد بسيار جذاب باشند تا نظر مردم را جذب و علاقهمند به تئاتر كنند و بيشتر با تئاتر آشنا كننند. در اين ميان اين گروهها اگر آثار را ضعيف ارايه دهند مردم را از تئاتر دور خواهند كرد. بنابراين اينقدر بايد اجراي خوبي داشته باشند كه افراد را پاي نمايش نگه دارند و گروههاي خياباني اين شيوه تربيت تئاتر را ادامه دهند.
بازيگران تئاتر خياباني بازيگران حرفهاي هستند؟
ـ كار گروههاي خياباني بسيار سخت است. براي اينكه اينها بايد مروجان فرهنگي باشند، مردم را با زبان و زيبايي تئاتر آشنا كنند در نتيجه اين عرصه كار گروههاي آماتور نيست. مهارت، صداي خوب، قدرت بازيگري از ويژگي اساسي اين گروههاست. همچنين از ويژگيهاي ديگر اين عرصه ارتباط محتواهاي اين تئاتر با مردم است و يكي از راههايي كه ميتواند تئاتر خياباني را به مردم وصل كند، استفاده از طنز در نمايشهاست. چون مردم طنز را دوست دارند. چندي پيش نمايشهاي خياباني را ديدم كه موضوعات بيكاري، نداشتن مسكن و مانند اينها مطرح مي كردند اين موضوعات خوب است چون درد مردم است و مردم را جذب ميكند.
به نظر ميرسد گروههاي خياباني در كشور ما به موضوعات جدي نميپردازند.
ـ گروههايي كه به موضوعات سطحي ميپرازند اشتباه ميكنند و از دلايل ناموفق بودن بعضي گروههاي خياباني كم بودن عمق معناي اثر، كم بودن توان فيزيكي بازيگران و غيره است و اگر گروهها اينطور عمل كنند عرصه را باختند. بنابراين كار بازيگران تئاتر خياباني از نمايش صحنهاي بسيار سختتر است. بايد مكان را طوري انتخاب كنند مناسب نمايش خياباني باشد، بايد بدانند چطوري بازي كنند كه لحظهاي عمل كنند، به نوعي ميتوان گفت همه چيز محاسبه در صحنه است؛ چيره شدن بر موانع از جمله چشم و گوش تماشاگران. با توجه به اينها اين گروهها كار بسيار بسيار سختي دارند براي اينكه بايد در يك فضاي باز و بيحصار، غيردراماتيك و اجتماعي، پر از تردد و سروصدا كارشان را ارايه كنند. پس بايد بازيگر ماهر باشد كه همه اين موارد را به سرعت با هم هماهنگ كند.
نمايش با اين ويژگيها سروكارش با آدمهايي است كه با فرهنگ تئاتر آشنا نيستند در نتيجه ارتباط با اين آدمها بسيار دشوار است. در نمايش صحنهاي تمركز و ارادهاي در مخاطب وجود دارد او براي رفتن به تئاتر برنامهريزي ميكند پول ميپردازد بنابراين تمركز زيادي براي ديدن اثر دارد. اما تماشاگر تئاتر خياباني در گوشهاي از ميدان ميايستد و ممكن است در هر مقطع اجرا به نمايش برسد و از سر و ته نمايش سر درنياورد. بنابراين همه اينها بايد در نظر گرفته شود، همچنين چيره شدن بر همه عناصر غيردراماتيك و غيرمتمركز در فضاي باز بسيار سخت است و كساني كه كار تئاتر خياباني ميكنند بسيار افراد خبرهاي هستند و بازي كردن در صحنه تئاتر بسيار سادهتر است چون نور، صحنهپردازي، آرامش، تمركز، توجه مخاطب، تلاش خود مخاطب براي درك نمايش و موارد بسيار ديگر در تئاتر معمول وجود دارد ولي هيچ كدام از اينها در تئاتر خياباني مطرح نيست. به اعتقاد من وظيفه هنرمندان تئاتر خياباني بسيار سخت است و كار هر كسي نيست. دانشجويان هم در اين عرصه ميتوانند توان خود را بسنجند و مهارت و تجارب زيادي را در عرصه تئاتر به دست آورند.
دراين تئاتر به چه سوژههايي بايد پرداخته شود؟
ـ در فاصله جنگ جهاني اول و دوم سوژههاي مهمي در حيطه تئاتر خياباني مطرح ميشد براي اينكه آن زمان اوج بحرانهاي اقتصادي و اجتماعي بود و گروههاي بسيار معترضانه اين آثار را اجرا ميكردند. در حال حاضر هم موضوعات بيكاري، فقر، بيعدالتي و مواردي كه سرنوشت مردم به آنها بستگي دارد مهم است اما مديران اجازه اجراي بسياري از كارها را نميدهند. به هر حال موضوعات بيكاري، اعتياد و مباحثي كه عموميت بيشتري دارد و دولت هم اجازه اجرا و انتقاد از اين دست موضوعات را ميدهد بايد وارد نمايشهاي خياباني كرد.
نمايش خياباني را ديدم كه فضاي عارفانه داشت و بايد به عنوان نمايش خياباني و در فضاي باز اجرا ميشد. در رابطه با اين نمايش بايد گفت، صرف نظر از اينكه اين مفاهيم را زياد مردم درك نميكنند، حداقل بايد خطوط و نشانهها درشت باشد به طور مثال در نمايش بايد بازيهاي بدني، كاريكاتوري و كميكوار باشد. اينها مايهها و چاشنيهايي است كه مردم خوششان ميآيد و بايد به به كار اضافه كرد. از جمله نمايش ديگري كه ديدم در مورد بحران مسكن بود. اين موضوعي است كه افراد زيادي با آن سروكار دارند. در اين نمايش جواني بود كه دنبال كار ميگشت و دستفروشاني بودند كه هيچجا به آنها اجازه نميدادند بساط خود را پهن كنند. اين نمايش مشكلاتي را نشان ميداد كه جوانان با آن دستوپنجه نرم ميكنند. بنابراين اين نوع موضوعات را مردم خيلي دوست دارند. چونكه بيانگر دغدغههاي آنهاست.
كدام ويژگيهاي تئاتر خياباني اين تئاتر را از تئاتر معمول متمايز ميكند؟
ـ مهمترين ويژگي تئاتر خياباني اين است كه هنر روشنفكري و براي اقشار متمايز و اينها نيست بلكه يك هنر گزنده تيز مردمي است كه اگر قدرت انتقادي نداشته باشد، به درد مردم نخواهد خورد و حتما بايد بار كميك و تحرك در بطن نمايش باشد و تنها حرف زدن مردم را خسته ميكند بنابراين حركت در اثر بسيار مهم است. تصويرسازي و جابجايي بازيگران، مهارتهاي بدني و طنز در كار اهميت بالايي دارد چون مخاطب با اين زمينهسازي با اثر اراتباط برقرا ميكند. اين نمايشها دكور و صحنهپردازي آنچنان زيادي نميطلبد و با حداقل وسايل ميشود زيباترين آثار را آفريد.
براي بهتر اجرا شدن اين ژانر تئاتر بايد چه كارهايي را انجام داد؟
ـ در اين نمايشها ارتباط پيوسته با مردم اهميت زيادي دارد براي اينكه فضا باز است و برقراري ارتباط با مخاطب را مشكلتر ميكند، با توجه به اينها بيان خطابي بايد وجود داشته باشد در اينجا نميتوان برخوردها و بازيهاي تئاتر صحنهاي را به كار گرفت چون در تئاتر صحنهاي همه عناصر لازم براي اجراي نمايش از جمله فضاي تاريك، آرام و بدون مزاحمت وجود دارد بنابراين بازيگران كار خود را به راحتي ارايه ميكنند. در تئاتر خياباني همه عناصر دايما در حال تغيير است و مزاحمتهاي محيطي غيرقابل اجتناب همواره وجود دارد پس بازيگران نمايش خياباني بايد در همه حال اين كاستيها را كاهش بدهند و متناسب با موقعيتها حالات و احساسهاي خود ر ا تغيير دهند. مخاطب را در كار اجراي خود شركت دهند و دايما خطابشان به مردم باشد. اين نمايش خطابي از ويژگيهاي اساسي آثار خياباني است. در كليت آثار خياباني مردم بايد خودشان را ببينند و بيان خطابي، پيوند مستقيم بين مردم و نمايش خياباني است.
درا ين نمايشها بايد مردم را به شكلهاي مختلف در نمايش شركت دهند از جمله اينكه با تماشاگر حرف بزنند يا از او بخواهند در نمايش نقش خيلي كوچكي داشته باشد تا تماشاگر احساس كند كه در تئاتر حضور دارد و با آن ارتباط برقرار ميكند. اينها ميتواند شيوههاي جذب تماشاگران خياباني باشد و اين تخصص بازيگران حرفهاي تئاتر خياباني است.
گفتوگو: راضيه سليماني
در همين زمينه بخوانيد: