علي رويينتن نويسنده و كارگردان سينما، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگي «شهر»، با بيان اينكه فيلمهاي مربوط به دفاع مقدس و مقاومت در مورد رشادتها و ايثارگريهاي شهدا و جانبازها قابل قبول نيستند، گفت: بايد فيلمها دردها و بغضهاي به جا مانده از جنگ را منعكس كنند اما مسوولين اجازه نميدهند كه اين سبك فيلمها ساخته شود.
رويين تن با اشاره به اينكه دفاع مقدس يك حقيقت است، تصريح كرد: اينهايي كه از حماسه هشت سال جنگ تحميلي در جامعه ماندند؛ يك حقيقت سيار محسوب ميشوند و همه ارزشهاي مملكت ما بخاطر حضور اين آدمها بود. با اين همه وقتي ميخواهيم در مورد اين افراد و زندگي آنها فيلم بسازيم، مسوولين اجازه نمي دهند يك سري مباحث بيان شود.
نويسنده و كارگردان «زمهرير» با اشاره به نوع زندگي بازماندگان جنگ تحميلي از جمله اينكه به طور مثال زماني كه پاي آدم زخمي ميشود پوشيدن كفش و نحوه زندگي با اين وضعيت با ديگران فرق پيدا ميكند، گفت: با توجه به اين موضوع يك جانباز در جنگ حضور پيدا كرده، به هدفش رسيده و بخشي از جانش را در دفاع مقدس نثار كرده است. در اين ميان زندگي سختي كه اين آدمها دارند، خانوادههاي انها بايد زندگي سخت آنها را تحمل كنند و همواره بايد آنها را ترو خشك كنند. بنابراين نوع زندگي اين دسته از آدمهاي ارزشمند از جمله تفريح كردن، سينما و رستوران رفتن آنها با ساير افراد جامعه فرق ميكند، آيا ما اينها را در فيلمهايمان به تصوير كشيدهايم كه اينها چه زندگي دارند؟ در واقع با انعكاس اينها بر پرده نقرهاي جامعه ضعفهاي اين جامعه مشخص نميشود؟
رويينتن با بيان اينكه مضمونها و متريال زيادي در عرصه دفاع مقدس داريم كه ميتوان به انها در ساخت فيلمها توجه كرد، افزود: اگر به اين سوژهها بپردازيم، آيا ماهواره ميتواند با ما رقابت كند؟! همچنين در حال حاضر چه كسي ميرود سراغ حال اين آدمها را جويا ميشود كه ببينيم در چه وضعيتي در جامعه به سر ميبرند؟ فقط در هفته دفاع مقدس با بعضي از آنها مصاحبه ميشود. اين درحاليست كه آنها بايد در متن جامعه حضور داشته باشند. گرچه خودشان هيچ وقت از كسي گلايهاي نكردند، به دليل اينكه آنها ارزش مملكت و اين سرزمين را با پوست و خون خود حس كردهاند.
كارگردان «كرشمه» در خصوص پرداختن به رويدادها و كليشههاي جنگ تحميلي عراق عليه ايران، گفت: در طي چند سال گذشته به كليشههاي جنگ پرداخته شده اما به اندازه و معني حقيقي خود دفاع مقدس نبوده است. در واقع تحليل دقيقي از هشت سال دفاع مقدس در فيلمها داده نشده تا در اين ميان هم نسلهاي سوم در فيلمهاي سينماي ايران آن دفاع مقدسي را نميبينند كه در واقعيت اتفاق افتاده است. در واقع ما از زاويه نيات رزمندگان و شهدا جنگ را بررسي و منعكس نكرديم.
رويينتن در خصوص شيوه پرداختن به وقايع جنگ تحميلي گفت: تعدادي عمليات موفق و تعدادي هم ناموفق داشتيم، در اين عرصه آزمون و خطا داشتيم، هم آدم به كشتن داديم و هم اينكه آدمهاي را كشتيم. در واقع در زمان جنگ همه نوع اتفاق رخ ميداد از جمله اينكه رشادتها، ايثارگريها، خيانتها، شجاعت، خودخواهيها، گذشتهها، ترسها و غيره را باهم در اين رخداد تارخي كشورمان داشتيم اين در حاليست كه درسينماي جنگي ايران اينها وجود ندارد و فقط به قداستها پرداختيم در حاليكه همان زمان علاوه بر قداستها و رشادتها، گوشههايي از موارد منفي هم وجود داشت.
نويسنده و كارگردان «دلشكسته» با اشاره به اينكه در فيلمهاي جنگي، سانسور را كنار بگذاريم و به ناگفتههاي جنگ بيشتر بپردازيم، گفت: همه اين آدمهايي كه در جنگ تحميلي هشت سال شركت كردند، آدمهاي ارزمندي بودند اما جنگ ارزشي در فيلمها ديده نميشود. در واقع در اين راستا بايد به فرمايشات امام(ره) توجه داشته باشيم، حد وسط در كارها را در نظر داشته باشيم، اگر به تعادل در عملها برسيم و تصميم بگيريم كه حقيقت جنگ را بگوييم، در اين عرصه خيلي موفق خواهيم بود. به دليل اينكه حرف بسياري در اين حوزه براي گفتن داريم از جمله درباره عملياتهاي جنگ كه با استاندارد قابل قبولي تا به حال در فيلمها منعكس نشده و همچنين شخصيتها دفاع مقدس كه درفيلمها به طور قابل قبولي ديده نشده اند. در واقع اين ادمها هر كدام در زمان جنگ طريق و ايده خاصي براي دفاع داشتند و چقدر زيبا بود كه همه براي هدف واحدي ميجنگيدند بنابراين جاي همه اين موضوعات در سينماي دفاع مقدس خالي است.
رويينتن در ادامه صحبتهاي خود در رابطه با شخصيتهاي بزرگ هشت سال دفاع مقدس گفت: ما در مورد اين آدمها كار زيادي نكرديم مگر اينكه لقبي از انها در كوچهها و خيابانها مانده است كه شايد اصلا اين اسمها مستعار باشد كه بچههاي جبهه به آن اسم معروف ميشدند اما به طور شايستهاي درباره اين افراد فيلم ساخته نشده است هم چنين درباره اسارتها هم همينطور.
اين كارگردان سينما با اشاره به اينكه شيوه پرداختن به موضوعات و مسايل در سينما، به اصطلاح فرج بعد از شدت هم شايد مربوط شود، گفت: اتفاقاتي در تاريخ ميافتد و پرداختن به ان در زماني خستهكننده ميشود اما به نظر ميرسد كه جامعه دوباره به شنيدن و ديدن اين موضوعات رغبت پيدا ميكند و در نتيجه فيلمسازان براي ساخت اين دسته از موضوعات و محتواها روي ميآورند و همچنين دنبال ديدگاه و رويكرد جديد در عرصه دفاع هم هستند تا ايده جديدي را به جامعه منتقل كنند و همچنين در حال حاضر سينماي ايران شرايطي ندارد كه در عرصه كلي خود فيلم مولف بسازد چه برسد در ژانر جنگي كار موفقي ارايه دهد. در واقع پتانسيلها و امكانات وسيع و گسترده نيست تا كارهاي فاخري عرضه شود.