سه‌شنبه ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۸:۲۲
کد خبر: ۵۶۳۲۳
|
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۱ - ۰۰:۱۵
چندين و چند نهاد متولي ترويج نماز در کشور وجود دارد اما شايد به جرئت بتوان گفت که هيچ يک از اين نهادها با تمام زحمات ارزشمندي که در اين راه متحمل مي‌شوند، نتوانند به سان يک سريال که در اوقات پربيننده‌ي سيما به ترويج معارف ديني خاص اقامه‌ي شکوهمند نماز و ارتباط با خالق هستي مي‌پردازد، تأثيرگذار باشند.

به گزارش شهر و به نقل از برهان، امروزه در آغازين سال‌هاي دهه‌ي دوم قرن بيست و يکم، بشر يا به عبارت بهتر زندگي بشري، دست خوش تحولات بسيار زيادي شده است. اگر سير تحول در علوم مختلف و گوناگون را دنبال کنيم، به وضوح در مي‌يابيم که دست آوردهاي علمي بشر به نسبت سال‌ها و قرون گذشته سيري به غايت پرشتاب گرفته است. اگر در ساليان دور کشف و اختراع ابزار و وسيله‌اي با هدف تسهيل زندگي بشري، نيازمند زماني طولاني بود، امروزه با پيشرفت علم و تکنولوژي چنان تحولي در ساحت فناوري و علم ايجاد کرده است که گويي در صدد است بشر را با کمترين تحرک فيزيکي پرورش دهد.

بشر امروزه مي‌تواند تنها با فشردن دکمه‌اي، کانال‌هاي تلويزيوني را تغيير دهد و بنا بر ذائقه‌ي هميشه در حال تغيير خود روي کانالي توقف کند و دل به معجزه‌ي تصوير در قاب جادويي بسپارد. مي‌تواند، از راه دنياي مجازي و اينترنت تمامي نيازمندي‌هاي خود را اعم از خريد روزانه، پرداخت‌هاي بانکي، خريد و رزرو بليط و حتي مبتذل‌ترين نيازهاي غريزي خود را !! به سهل الوصول‌ترين شيوه‌ي ممکن، برطرف نمايد.

بشر امروزي مي‌تواند به تجارت و حرفه‌ي خود بدون حضور در محل کار و تنها از راه دوربين‌هاي مدار بسته و سيستم‌هاي کنترل از راه دور، با کمترين هزينه و صرفه‌جويي در وقت بپردازد. امروزه بشر مي‌تواند با سفارش انواع و اقسام اغذيه و اشربه، آن‌ها را در محل زندگي‌اش تحويل بگيرد ... بدون کوچک‌ترين انگيزشي براي تحرک... يعني يک نوع سيستم حيات مهندسي شده از سوي...؟!


به راستي به جاي اين سه نقطه چه بايد گذاشت؟

به عنوان مثال بنويسيم يک زندگي کاملاً مهندسي شده براساس خواسته‌ها و تمايل چه گروهي؟

... يک زندگي کاملاً مهندسي شده براساس نظريه‌هاي حاکمان نظم نوين جهاني؟

... يک زندگي کاملاً مهندسي شده براساس نظام ليبرال- سرمايه‌داري غرب؟

... يک زندگي کاملاً مهندسي شده براساس نظام ليبرال - دموکراسي غربي؟

... يک زندگي کاملاً مهندسي شده براساس نظام شيطاني و اومانيستي به ظاهرحقوق بشر؟ آن هم با تعاريف غيرالهي؟

يا يک سيستم جامع و مهندسي شده بر اساس غرايز و اميال نامحدود و صرفاً درجهت اطفاي انواع شهوات نفساني و شيطاني؟

شايد هم ملغمه و مجموعه‌اي از تمام عوامل بالا با درصدهاي گوناگون و مختلف؟

البته براساس نظريه‌هاي دين محور و باورهاي مبتني بر ديدگاه‌هاي توحيدي، خلقت وجودي انسان و هدف از آفرينش وي برخلاف جمادات، نباتات و تمام موجودات ذي‌شعور،کاملاً با تعاريف سيستم‌هايي که در بالا ذکر شد، در تعارض مي‌باشد، زيرا هدف از خلقت انسان موحد بنا بر قول حضرت رب(جل‌جلاله) چيزي نيست جز عبادت خداوند توسط وي «ماخلقت الجن و الانس الا ليعبدون.» در عين حال که نمي‌توان به طور قطعي تنها متوجه وجوه منفي تکنولوژي شد و از مظاهر مثبت و سودمند فناوري غافل شد، جاي بسي تأسف است که امروزه پيشرفت تکنولوژي و فن در جهتي است که بيشتر بر مدار غفلت‌انگاري دور مي‌زند و زندگي دنيوي و اخروي مؤمنين را آماج انواع و اقسام تهديدها و حملات قرار مي‌دهد.


طرح يک سؤال

شايد طرح يک سؤال جدّي، آغازگر چالشي باشد براي حل اين موضوع و آن اين است که:

واقعاً چه چيز جهان به ظاهر فوق مدرن امروز را در چشم ظاهر بين جهانيان اين چنين به زيور حسن آراسته است که هرچه پيش مي‌رويم بر حجم گرايش به ماديات افزوده شده و از توجه بشر به مسائل معنوي وتفکر درباره‌ي هدف غايي آفرينش وي کاسته مي‌شود؟

بدون شک، مهم‌ترين عاملي که توانسته گوي سبقت را از ديگر عوامل غيررحماني مؤثر در اين غفلت‌زدگي بزرگ بربايد، عامل مهم، تأثير گذار و سحرانگيزي است به نام «رسانه»؛ آري... اين رسانه است که مي‌تواند جهان و جهانيان را طبق خواسته‌ي اربابان قدرت و ناظمان دروغين نظم به ظاهر نوين جهاني، له يا عليه شخص يا حزبي يا در مقياس بزرگ‌تر تفکري تحريک کند و افسار افکار عمومي را در يد شيطان مدار قدرت خود بگيرد. اين رسانه است که مي‌تواند بنا به خواست و منافع کارتل‌هاي اقتصادي شيوه و مدل زندگي غربي (WEST LIFE STILE) را ترويج کند.

اين رسانه است که بنا بر ميل و منافع استراتژيک اربابان پوشالي زر و زور و تزوير، اخبار جوامع و ملت‌ها را تحريف يا سانسور کند و خبري را که باب ميل سران کشورهاست بر روي امواج گسيل بدارد. امروزه با کمال تأسف شاهديم اين رسانه است که مبتني بر مديريت جهاني شيطاني‌اش کهن‌ترين و گران‌بهاترين ميراث اخلاقي و فطري بشر را از شرق تا غرب به تاراج و يغما برده است و با جدّيتي وصف ناپذير کمر به قتل ارزش‌هاي بومي و ملي فرهنگ‌ها - به خصوص فرهنگ‌هاي غني و ديرپا همانند ميهن عزيزمان – بسته است.

نگارنده به هيچ وجه منکر اثرات مثبت رشد علوم و فناوري‌هاي گوناگون و مختلف نبوده و نيست. هيچ عقل سليمي نيز نمي‌پذيرد که تمام دست آوردهاي بشري در زمينه‌ي اکتشاف‌ها در لايه‌هاي فضا و در اعماق درياها، پزشکي، نجوم، صنعت، فناوري‌هاي ارتباطي و ... در سراسر جهان امري مذموم و نکوهيده باشد. چه پيشرفت علومي مثل پزشکي در تمامي ابعاد زندگي بشري و حيات انساني تأثير مستقيم گذاشته و شاهد تحولات حيرت‌آوري به نسبت دهه‌هاي قبل - نه قرون گذشته! – هستيم. از اين رو، انتقاد حقير به وجهي از وجوه چندگانه‌ي تکنولوژي است که بشر را از مسير تعالي و تکامل باز مي‌دارد و راه او را به سوي تيه ضلالت و گمراهي هموار و ميسر مي‌کند.

در اين صورت رسانه به جاي ايفاي نقش مؤثر خود در جهت ارائه‌ي تصويري درست که به حيات رو به تکامل بشر، در جهت نيل او به تعالي و رسيدن به مقام آدميت تأکيد دارد بيشتر در نقش يک ضد ابزار ظاهر مي‌شود که مانع از نيل انسان به نهايت بي‌کران هستي مي‌شود؛ که فرمود:

رسد آدمي به جايي که به جز خدا نبيند  بنگر که تا چه حد است مقام آدميت

اما چه بخواهيم و چه نخواهيم، چه منتقد رسانه باشيم چه مجذوب و مرعوب آن، شاهديم که رشد سالانه‌ي ديدن فيلم‌هاي اکشن و سرشار از قساوت و خون‌ريزي، ترويج تأسف بار مجموعه‌هاي زنجيره‌اي غذايي در قالب انواع و اقسام فست‌فودها و نوشيدني‌هاي مضر، ترويج بي‌محاباي پورنوگرافي به عنوان پرسودترين صنعت در غرب به انضمام سکس پنهان و نهفته در محصولات سمعي و بصري، اعتياد روزافزون به انواع و اقسام مواد تخديري و مشروبات الکلي و قرص‌هاي روان‌گردان و شيميايي، کاهش چشم‌گير معيارهاي اخلاقي و خانوادگي، فزوني نبود تعهد و پاي‌بندي به کانون خانواده به عنوان هسته‌ي اصلي و بنيادين تشکيل دهنده‌ي جوامع، رو به افول نهادن موازين و هنجارهاي ديني و اخلاقي، تکثير عرفان‌هاي کاذب و دروغين، ترويج فساد، همجنس‌گرايي، فحشا و احياي فرهنگ‌هاي مربوط به اقوام هلاک شده‌ي معدوم و هزاران نوع از آفات و بلاياي عصر حاضر همه و همه توسط جادويي به نام رسانه و پيوست خانواده‌ي بزرگ‌تري به نام فناوري فراوري و پرورش يافته است.

فراموش نکنيم ما امروزه در دهکده‌اي جهاني موسوم به کره‌ي ارض، مشغول به حيات هستيم که شياطين زميني و سماوي به راحتي از راه امواج‌هاي ماهواره‌اي به آن رسوخ کرده و بنا بر قول مشهور، سربازان جنگ نرم در خانه‌هايمان فرود آمده‌اند و در صدد رسيدن به اميال پليد و شيطاني‌شان هستند. در هر صورت، سطور بالا بازگو کننده‌ي اين نکته بود که رسانه در غرب باهنجارهاي ديني و اخلاقي در تعارض کامل مي‌باشد.

پس با اين مقدمه نه چندان کوتاه اما ضروري و لازم درباره‌ي مضرات رسانه و رويکرد ضد ديني و خلاف اخلاقي رسانه در غرب و دريافتن اين نکته که اهميت جايگاه رسانه در تعيين سعادت و شقاوت انسان چيست؟ به بحث اصلي مي‌پردازيم يعني جايگاه نماز در رسانه‌ي ملي حاکميت جمهوري اسلامي ايران.


نماز، رسانه و وظيفه‌ي تعالي جامعه‌ي ايراني

وقتي ما از عنوان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران به عنوان بزرگ‌ترين و تنها رسانه‌ي فراگير ملي صحبت مي‌کنيم در ابتداي امر با 2 تصوير مواجه‌ايم:

تصوير اول؛ پسوند اسلامي اين عنوان، يعني ما با رسانه‌اي مواجه‌ايم که برنامه‌هاي اسلامي از آن پخش مي‌شود و به تبليغ اسلام مي‌پردازد.

تصوير دوم؛ وجود پسوند اسلامي به اين معناست که تبليغ مباني و معارف اسلامي در تمامي برنامه‌ها جاري و ساري است. (که تصوير دوم دقيق‌تر و صحيح‌تر است.)

در تصوير اول تنها متولي اين امر گروه مناسبت‌ها و معارف اسلامي شبکه‌هاي تلويزيوني و راديويي است اما در تصوير دوم، تمامي اجزا و ارکان شبکه‌هاي راديو و تلويزيوني متولي تبليغ‌اند يعني همچنان که گروه معارف و مناسبت‌ها درگير تبليغ و تحکيم مباني و ارزش‌هاي اسلامي هستند، ديگر گروه‌ها نيز نظير فيلم و سريال، اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي نيز به نوعي درگير تبليغ فرهنگ غني اسلام‌اند.

اگر به صورت اجمالي و گذرا، بخواهيم طي يک نقشه و پلان کلي وظيفه‌ي رسانه را در چند بخش طبقه‌بندي کنيم به 3 مورد زير مي‌رسيم:

1. آموزش و تربيت، جهت تعالي و رشد انسان‌ها؛

2. اطلاع رساني، جهت دريافت اخبار و اطلاعات و تبادل آن‌ها؛

3. سرگرمي و تفريح سالم، جهت پرکردن مفيد اوقات فراغت جامعه با برنامه‌هاي نشاط ‌آور و سودمند.

بر اساس نظريه‌ها و آراي کارشناسان و متخصصين علم رسانه تفکيک تخصصي هر کدام از 3 مورد بالا در کليت وظيفه‌ي رسانه خلل ايجاد مي‌کند يعني به طور مثال برنامه‌هاي سرگرمي و تفريحي رسانه بايد علاوه بر وظيفه‌ي ذاتي‌اش يعني تأمين محتواي سودمند اوقات فراغت، در بخش آموزش نيز فعال باشد و يا زماني که آموزش مي‌دهد اطلاع رساني نيز انجام شود. با تأکيد بر اهميت وجوه بالا بر طبق آمار و اطلاعات دريافتي، بيشترين اقبال عمومي در سطح رسانه‌هاي تصويري مانند تلويزيون که به طور خاص و فراگير در سرتاسر جهان و در ايران پرکاربردترين رسانه و در دسترس عموم است، مربوط به برنامه‌هاي سرگرمي و تفريحي است.

 

يعني بيشترين اقبال عمومي از برنامه‌هاي سرگرمي و تفريحي صورت مي‌پذيرد و 2مورد ديگر يعني اطلاع‌رساني و آموزش در فحواي فيلم‌ها و سريال‌هاي تلويزيوني مي‌تواند به صورت غيرمستقيم گنجانده شوند. با توجه به مطالب بالا به بيان کلي‌تر مي‌توان ادعا کرد که در صداوسيما برنامه‌اي مي‌تواند در جهت ترويج فرهنگ اسلامي و نشرهنجارهاي رحماني و الهي موفق عمل کند که به هر 3 وجه آموزش، سرگرمي و اطلاع رساني توجه ويژه‌اي داشته باشد. عکس اين نکته هم صادق است، يعني هر نوع نقص و ناهماهنگي در فرم و محتواي برنامه‌ها، مي‌تواند مانعي هر چند کوچک يا بزرگ در روند اثر بخشي برنامه باشد.


و اما درباره‌ي نماز...

بر همگان روشن و مبرهن است که نماز از مهم‌ترين فرائض و واجب‌ترين تکاليف در دين مبين اسلام مي‌باشد که در اهميت آن از وجود مبارک و نوراني ختم المرسلين و ذوات مقدسه‌ي ائمه معصومين(صلوه‌الله‌عليهم‌الاجمعين) احاديث متواتر فراواني نقل شده است. سالانه در کشور، بودجه‌ي شايان توجهي در اختيار دستگاه‌هاي تبليغي مانند سازمان تبليغات اسلامي، صداوسيما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، اوقاف و امور خيريه، ستاد اقامه‌ي نماز و... قرار مي‌گيرد تا به وسيله‌ي آن فرهنگ نماز را در کشور نهادينه و ساري و جاري نمايند.

اما شايد به جرئت بتوان گفت که هيچ يک از نهادهاي بالا با تمام زحمات ارزشمندي که در اين راه متحمل مي‌شوند، نتوانند به سان يک سريال که در اوقات پربيننده‌ي سيما به ترويج معارف ديني خاص اقامه‌ي شکوهمند نماز و ارتباط با خالق هستي مي‌پردازد، تأثيرگذار باشند. در صداوسيما - به خصوص سيما- ابداعات و ابتکارهاي زيادي درباره‌ي ترويج نماز و اقامه‌ي آن صورت گرفته است اما با توجه به ظرفيت جامعه‌ي ما در بهبود وضعيت کنوني خود و روند روز افزون انواع و اقسام فيلم‌ها و سريال‌هاي وارداتي با متکثرترين انواع عرفان‌هاي دروغين و کاذب، هنوز راه نرفته بسيار است و گاهاً مواردي را مشاهده مي‌کنيم که برعکس جنبه‌ي ضد تبليغ و بازخورد منفي دارد.

شايد شما هم همانند نگارنده با تصاوير معدود و انگشت شماري- البته با کمال تأسف – از اقامه‌ي نماز در فيلم‌ها و سريال‌هاي ايراني مواجه باشيد که در آن به تبليغ نماز پرداخته مي‌شود. هنوز پس از سي و اندي سال از برپايي نظام مقدس و الهي جمهوري اسلامي ايران در خاطره‌ي تصويري خود از برنامه‌هاي نمايشي سيما، تصوير ماندگار يا خاطره انگيزي از نماز را نمي‌توان جست‌وجو کرد که بتوان آن را مصداق عيني پرداختن به نماز با تأکيد بر وجوه مثبت و انسان ساز آن بر کاراکترها و شخصيت‌هاي درون قصه‌ها دانست. (موارد بسيار اندک شمارند مثل صحنه‌ي آخر سريال امام علي(عليه‌السلام) به کارگرداني سيدداوود ميرباقري که با ضربت خوردن حضرت، واقعه‌اي هولناک را هنرمندانه به تصوير مي‌کشد، نماز ظهر عاشوراي حضرت اباعبدالله الحسين(عليه‌السلام) در سريال مختارنامه به کارگرداني سيدداوود ميرباقري يا نماز استسقاي امام علي بن موسي الرضا(عليه‌السلام) در سريال ولايت عشق مهدي فخيم‌زاده و چند نمونه‌ي انگشت شمار ديگر) در بيشتر موارد شخصيت‌ها و کاراکترهاي سريال‌هاي نمايشي به هنگام پريشاني يا گرفتاري دست به وضو برده و براي رهايي از مخمصه‌ي به وجود آمده به اقامه‌ي نماز مبادرت مي‌ورزند.

از ديگر معضلاتي که گريبانگير نويسندگان و کارگردانان حوزه‌ي تصوير تلويزيوني مي‌شود، نشان دادن زنان و مردان سالخورده و کهن سال بر سجاده‌ي نماز است. گويي که امر نماز تنها براي آنان نزول پيدا کرده است و جوانان را در اين باره فعال نمي‌بينيم!


برخي راهکارهاي پيشنهادي براي ترويج امر نماز در قالب برنامه‌هاي نمايشي سيما:

الف) نماز و شخصيت‌هاي داستان

1. تأکيد بر تأثير نماز در سعادت و بهروزي قهرمان داستان؛

2. تأکيد بر انحطاط شخصيت منفي داستان با تأکيد بر سبک شماري نماز توسط وي؛

3. تأکيد بر تأثير نماز و ياد خدا در تحول شخصيت و گره گشايي داستان؛

4. تأکيد بر سبک شماري نماز و ياد خدا در گره افکني داستان.

ب) نماز و الگو سازي

1. تأکيد بر نماز مراجع، علما، رزمندگان، بزرگان، شهدا، ورزشکاران و هنرمندان؛

شخصيت‌هاي محبوب، اشخاص تازه مسلمان و مواردي نادر و جذاب براي مخاطب از اين دست.

ج) نماز و ارزشمندي آن در کليت داستان

1. نمايش تقبيح عوامل به تأخير انداختن و غفلت از نماز؛

2. نمايش تأکيد بر محافظت از اوقات نماز؛

3. نمايش توجه به آرامش دنيوي و اخروي نمازگزار؛

4. نمايش خواندن نماز در شرايط سخت و دشوار؛

5. نمايش تبليغ سحرخيزي؛

6. نمايش اهميت نماز در مراسم‌ها و ميهماني‌ها؛

7. نمايش تأثير لقمه‌ي حرام و شبهه ناک در بي‌نمازي؛

8. نمايش توسل به نماز براي حل مشکلات؛

9. نمايش تحول‌زايي نماز و بازدارندگي از گناهان و ... .

در پايان ذکر اين نکته ضروري است که صداوسيما هر چند اقدام‌هاي ارزشمندي را انجام داده است اما هنوز راه‌هاي نرفته‌ي بسياري است که مي‌توان از آن‌ها براي تأثيرگذاري بيشتر و بيشتر درباره‌ي اقامه‌ي نماز بهره گرفت.


نظر شما