به گزارش شهر، در این متن آمده است:
«بیگمان یکی از مهمترین شاخصهای سنجشِ اعتبار و پیشرفت جوامع، میزان گستردگی کمی و کیفی علم و هنر در آن جامعه است. تقویت اعتلای کل فضای فرهنگی و هنری جامعه، بدون برنامه برنامهریزی کلان و زیربنایی، همراه با مشارکت و اعتماد متقابل میان دولت و دستاندرکاران هنر امکانپذیر نمیباشد.
اینک، همراه با تغییر در مدیریت سیاسی کشور جامعه هنری ایران پس از هشت سال تحمل فشار و محدودیت، وارد مرحلهای جدید و امیدبخش شده است. مرحلهای که با اتکا به رأی اکثریت مدافعان جامعهی مدنی، میتواند مبشر گفتمانی جدید بر مبنای اصول شایستهسالاری، اجتناب از سیاستهای جانبدارانه و تنگنظرانهی گروهی و استفاده از روشهای مسالمتجویانه باشد.
وضعیت کنونی هنرهای تجسمی نشان میدهد که فقدان برنامهای موثر و بنیادی برای بهبود کیفیت هنر، ارتقاء سلیقهی عمومی و توسعه زیرساختهای فرهنگ تصویری همراه با نگرش کمی و سطحی به آموزش هنر در مدارس و دانشگاهها، آیندهی تاریکی را برای نسلهای آینده رقم میزند. هر گاه بیتدبیری و بیکفایتی در حفظ و نگهداری میراث فرهنگی ایران را نیز به این مشکلات اضافه کنیم، ابعاد همه جانبهی بحران فرهنگی موجود روشنتر خواهد شد.»
در ادامه این بیانیه چنین آمده است: «بررسی نقش دولت در این سیسال نشان میدهد که در دورهی اول،حمایت دولتی تنها شامل هنر رسمی وایدوئولوژیک بود، در دورهی بعد، امکانات دولتی صرف فعالیتهایی شد که هر چند متنوع و متفاوت با گذشته بود، اما زمینهساز گرایشاتی شد که نتایج منفی آن اکنون قابل مشاهده است. در دهه اخیر، امواج قدرتمند بازار هنر، همراه با انفعال و ناکارآمدی دولت، وضعیت بحرانی جدیدی برای هنرهای تجسمی ایران ایجاد کرد که نیازمند توجه و تحول اساسی میباشد.
اکنون در آغاز مرحلهای جدید، امید است که دولت از ادامهی هر یک از سیاستهای گذشته، مبتنی بر نگرش ایدئولوژیک یا بازار محور و یا تصدیگری بر فرهنگ اجتناب کرده و برنامهریزی و هدایت هنری و فرهنگی جامعه را به فرهیختگان و هنرمندان واگذار کند.
از این رو، ما دستاندرکاران هنرهای تجسمی، خواستار مطالبات قانونی و مسکوتماندهای هستیم که چهار سال پیش توسط گروه کثیری از هنرمندان این حوزه مطرح و امضاء شد. با این امید که فضای مناسبی برای بازسازی اعتماد و مشارکت میان دولت و هنرمندان فراهم شود:
1. پذیرش مشورت و مشارکت هنرمندان و متخصصان در برنامهریزی کلان برای توسعه فرهنگ وهنر، اصلاح نظام آموزشی و قوانین و آئیننامههای مرتبط با این حوزه با هدف ارتقاء کیفیت هنری و سلیقهی عمومی
2. اختصاص بودجه خاص برای توسعه و تجهیز زیرساختهای فرهنگ تصویری همچون موزهها، گالریها، آموزشگاهها و کتابخانههای تخصصی و فضاهای عمومی شهر.
3. پذیرش مشارکت موثر انجمنهای صنفی و فرهنگی هنری هنرمندان (اعم از انجمن نقاشان، گرافیستها، مجسمهسازان، عکاسان، سفالگران، خوشنویسان، تصویرگران...) و شورای عالی خانه هنرمندان در انتخاب مدیران با صلاحیت هنری، به ویژه مدیر موزهی هنرهای معاصر و خانه هنرمندان.
4. اصلاح نظام ناکارآمد آموزش هنر در دانشگاهها از طریق تغییر نظام گزینش استاد و دانشجو و به کارگیری مدیران لایق و متخصص برای دانشگاههای هنری کشور.
5. امکان نمایش آثار در گالریها بدون محدودیت و ممیزی فراهم شود و نمایش آثار هنری تا جایی که مخل آزادی دیگران یا توهین به اعتقادات آنها نیست آزاد باشد.
6. ﻟﻐﻮ ﻣﺤﺪﻭدﻳﺖ ﻭ ﻣﻤﻴﺰی دﺭ ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت، ﻓﻀﺎی ﻣﺠﺎﺯی ﻭ ﮐﺘﺐ ﺗﺨﺼﺼﯽ ھﻨﺮ.
7. ﻋﺪﻡ دﺧﺎﻟﺖ ﻧﻬﺎدھﺎی ﻏﻴﺮ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﻭ ﻣﻮﺍﺯی ﺑﺎ ﻭﺯﺍﺭت ﺍﺭﺷﺎد دﺭ ﺣﻮﺯﻩی ھﻨﺮ ھﺎی ﺗﺠﺴﻤﯽ.
8. ﻟﻐﻮ ﺗﻔﻜﻴﻚ ﺟﻨﺴﻴﺘﯽ دﺭ دﺍﻧﺸﮕﺎﻩھﺎ ﻭ آﻣﻮﺯﺷﮕﺎﻩھﺎی ھﻨﺮی.
9. ﺍﺻﻼح ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﻴﻤﻪ دﺭﻣﺎﻧﻰ ﻭ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﻰ ﺑﺮﺍی ﺗﻤﺎﻡ ھﻨﺮﻣﻨﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻟﻐﻮ ﻣﺤﺪﻭدﻳﺖھﺎﻯ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺳﻦ ﻳﺎ ﺟﻨﺴﻴﺖ.
10. اصلاح ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺻﺪﻭﺭﺍﺟﺎﺯﻩﻯ ﺗﺄﺳﻴﺲ، ﺍﻧﺤﻼﻝ ﻭ ﻧﻈﺎﺭت ﺑﺮ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﮔﺎﻟﺮﻯھا.»
جمعی از هنرمندان امضاکننده نامه عبارتند از محمد احصایی، سیمین اکرامی، بابک اطمینانی، فاطمه امدادیان، فرح اصولی، ثمیلا امیرابراهیمی، روئین پاکباز، هادی جمالی، یحیی دهقانپور، بهرام دبیری، مریم سالور، حمید سوری، کورش شیشهگران، احمد عالی، رضا عابدینی، محمدحسین عماد، یعقوب عمامهپیچ، امرالله فرهادی، رعنا فرنود، پرویز کلانتری، پریوش گنجی، لیلی گلستان، منوچهر معتبر، نصرالله مسلمیان، حسین ماهر، عباس مشهدیزاده، مینا نوری، کریم نصر، گیزلا وارگا سینایی و رضا یاراحمدی.