به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، امیر عبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری در گفتوگویی تفصیلی با نگاهی به برنامهها و فعالیتهای هنری سازمان در سال 93، برنامههای سال 94 را با رویکرد حرفهای و براساس سند تعالی هنر، ترسیم کرد.
- در یک سال اخیر حرکت سازمان فرهنگی هنری به این سمت بود که در بخشهای اجرایی، اصول و معیار یکسانی تعریف شود، که در حوزه هنر، تحت عنوان «سند تعالی هنر» این کار انجام شد. از ویژگیهای این اقدام بفرمایید.
در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران ، وقتی از کلمه و مقولهای به نام هنر نام میبریم، بهرغم صحبت بسیار تخصصی، در رفتارها سلیقه بر تخصص غالب بوده است. در معاونت هنری سازمان نیز، در بعضی دورهها نگاه حرفهای بوده، در بعضی دورهها با این بخش بسیار اوقات فراغتی برخورد شده و در بعضی دورهها کاملا تعطیل بوده است. بر این اساس از زمانی که تصدی معاونت هنری را بر عهده گرفتم، بحث بسیار جدی با ریاست سازمان داشتیم که هنر در سازمان چه وظیفهای دارد؟ و به این نتیجه رسیدیم که باید رویکرد حرفهای داشته باشد، به این معنا که هم رفتارها و هم رویدادهای هنری حرفهای باشد و هم از جامعه حرفهای هنر برای ساماندهی این رویدادها استفاده کنیم، منتها استفاده از زبان حرفهای هنر برای مخاطب عام، هموار شود. یعنی بایدها و نبایدهای سازمان با زبان هنر و نگاه حرفهای به مخاطب خاص و عام منتقل شود. بر این اساس، شکلگیری سند تعالی هنر با تأکید ریاست سازمان و دستور شهردار تهران در دستور کار قرار گرفت. این سند، چند صفحه بیشتر نیست اما برای رسیدن به این چند صفحه، منابع زیادی مطالعه، ترجمه، مناسبسازی و با شرایط سازمان استانداردسازی شد. رویکرد سازمان در شرایط فعلی، بهرهمندی از زبان و بیان حرفهای هنر برای اهداف و سیاستهای سازمان است.
- وقتی ما واژه حرفهای را به کار میبریم، مخاطب محدودتر با دانش انباشتهتر مطرح میشود. اما ما سازمانی داریم با حجم گسترده مراکز و توزیع جغرافیایی وسیعتر. حالا اگر مراحل هنر را از آماتوری تا فوقحرفهای در نظر بگیریم، سازمان در کدام مرحله قرار میگیرد؟
وقتی صحبت از حرفهای میشود، منظور این است که سلیقه کمرنگ باشد. منظورم حرفهای 100 درصد دانشگاهی نیست. ما بخش سلیقه و اوقات فراغتی را از آن جدا میکنیم. حالا به این هنر حرفهای باید نگاه تخصصی داشت. اما نکته این است که هنر حرفهای در سازمان چگونه باید ترجمه شود؟ این ترجمه در سند میآید و یک رفتارشناسی و مخاطب شناسی حرفهای مدنظر قرار میگیرد و همه بر مبنای یک الگوی واحد باید کار را دنبال کنند. بایدها و نبایدهایی طبق سند هنر ابلاغ میشود که مدیر فرهنگسرا، مدیر خانه فرهنگ، و ... بر مبنای آن، دوره را طراحی میکند. به نوع دیگری بگویم، اگر ما فرهنگستان را نهاد سیاستگزار برای فرهنگسازی بدانیم، بهترین محل تجلی این فرهنگسازی، الگوسازی و رفتارسازی برای مخاطب در دل مراکز سازمان است، همان تعددی که شما اشاره کردید. یعنی 100 تا 150 مرکز تخصصی فرهنگی که هم عوام از آن استفاده میکنند و هم خواص شامل انجمنها و صنفهای مختلف. بنابراین نگاه تخصصی و حرفهای در سازمان در شکل گسترده، با یک مدیریت واحد جاری میشود و فرهنگسراها، آن فرهنگسازی لازم را در عرصه هنر انجام خواهند داد.
- اکنون در تدوین سند تعالی هنر در چه مرحلهای هستیم؟
تقریبا کارهای سند انجام شده است و امیدواریم تا ابتدای اسفندماه به پایان برسد تا در سال آینده بتوانیم بر اساس سند مصوب، برنامهها را پیش ببریم. از بخشهایی که به شکل تخصصی در سند دیده شده، بخش هنر خلاق است. بر مبنای الگوی شهر خلاق، سند را تنظیم کردیم. مدیریتهای تخصصی، هنرهای تجسمی و امور موزهها، مدیریت هنرهای نمایشی، مدیریت آفرینشهای ادبی، مدیریت موسیقی و سرود نیز هر کدام از منظر تخصصی در سند دیده شدهاند. دو کارویژه جداگانه هم در سند دیده شده است؛ هنر کودک و نوجوان و هنرهای تصویری شامل سینما و تلویزیون. سند در هفت فصل، برایند حرفهای هنر در شهرداری تهران را به تصویر میکشد.
- برای اجرای این سند، در مدیریت روزمره خود سیاست واحدی را در بخشهای مختلف معاونت پیاده کردهاید تا زمانی که سند ابلاغ میشود، سیستم آماده باشد؟
یک بخش از کار معاونت، کارهای در جریان سازمان بوده، که من آن بخش را متوقف نکردم و همسو با سایر مناطق و مراکز در حال انجام است. اما یک بخش ریلگذاری جدید بوده است بر اساس این نگاهی که سیستم جدید مدیریتی، شورای شهر و شخص شهردار به هنر دارد. برنامههای آوای غدیر، معراجنامهخوانی یا ثلثنویسان جهان اسلام بر این مبنا برگزار شد. آوای غدیر در سطح بینالمللی، با موضوع شیعه به مناسبت عید غدیر ولی با توجه به آیینهای سنتی و کهن الگوهایی که در موسیقی مقامی داریم. ثلثنویسان بر مبنای توجه به خط ثلث و هویت ایرانی اسلامی شکل گرفت و مخاطبش بیشتر خوشنویسان جهان اسلام بودند تا بگوییم ثلث یک خط ایرانی است، آنهم در دورهای که اعراب، بسیاری از خوشنویسان ما را مصادره می کنند. البته وقتی سند تصویب شود، این طور نیست که صفر تا صد فعالیتهای هنری بر اساس سند پیش برود، بلکه سند میشود شالوده و پیرنگ فعالیتهای اصلی هنری ما. یعنی ممکن است خردهبرنامههایی هم به صورت مناسبتی و ادواری شکل بگیرد که حرفهای نیست اما نیاز دوره خودش باشد.
- ساماندهی امور تجسمی در زمینههای مدیریتی و برنامهای چگونه است؟
هنرهای تجسمی پرمخاطبترین هنر است به دلیل اینکه بیش از 50، 60 زیرشاخه تخصصی دارد. بیشترین دانشجویان هنری در یکی از زیرشاخههای تجسمی فارغالتحصیل شدهاند. از منظر دیگر، هنری است که مردم نسبت به سینما و تئاتر، با آن راحتتر ارتباط میگیرند. حتی تولید آن هم تولید راحتتری است. از منظر اقتصاد هنر، خرید و فروش آثار هنری در حراجیها، آرتفیرها و اکسپوها بشدت رشد کرده است. طبیعتا بخش مهمی از اینها باید در دل نگارخانهها ساماندهی شود. ما حدود 26 تا 27 نگارخانه، 3 خانه موزه و 3 موزه تخصصی داریم و 3 هزار متر فضای نمایشگاهی، که از این فضا به شایستگی استفاده نشده است. چرا؟ چون رویکرد تخصصی نبوده و در هر مرکز بر مبنای سلیقه کار شده است. اما امروز آییننامهای داریم برای تأسیس، راهاندازی، اداره و انحلال نگارخانههای سازمان. که در آن تمامی نکات مرتبط با نگارخانهداری، لحاظ شده است. برپایه این اقدام، امسال هم برنامه تجلیل از نگارخانههای برتر سازمان برگزار خواهد شد اما امیدواریم در سال آینده بر اساس آییننامهها و نظارتی که بر تجسمی وجود دارد، ارتقای دانش نگارخانهداری در سازمان اتفاق بیفتد و تجلیل به همین چند نفری که همیشه برتر شناخته میشوند منحصر نماند. یعنی مدیر نگارخانه بداند که در چه فصلی باید نمایشگاه برگزار کند، از کدام هنرمند باید نمایشگاه برگزار کند؟ با چه قیمتی یا بر چه اساسی باید نمایشگاه را برپا کند و برای چه مخاطبی؟ در این زمینه، نگارخانه لاله را به عنوان یک الگوی خوب میتوانم مثال بزنم. این نگاه با تغییر مدیریت در نگارخانه لاله و فعالیت به شکل یک نگارخانه حرفهای در سطح شهر نمود یافته است. به گونهای که الآن نگارخانههایی هم که زیرمجموعه سازمان نیستند، نگارخانه لاله را رقیب جدی خود میدانند. علاوه براین، نگارخانه مریم بازگشایی میشود که پیشتر در اختیار خانه کاریکاتور بود اما نظارتی روی آن وجود نداشت و به آن مکان رسیدگی نمیشد و به مخروبه تبدیل شده بود اما با کمک پشتیبانی و حمایت معاون مالی و اداری سازمان، بازسازی شد تا نگارخانهای مستقل در حد نگارخانه لاله بشود.
- در مدیریت هنرهای نمایشی بجز جشنواره تئاتر شهر، چه فعالیتهایی به طور مستمر پیگیری میشود؟
مهمترین کار مدیریت هنرهای نمایشی همان جشنواره تئاتر شهر است و اگر قرار باشد فعالیت دیگری هم شکل بگیرد در دل آن جشنواره خواهد بود. جشنواره تئاتر شهر امسال، با شورای سیاستگزاری حرفهای و به ریاست علی نصیریان، بسیار حرفهای برگزار شد و نکات مورد نظر ریاست سازمان را هم مد نظر قرار داد. موضوعات، موضوعات سازمانی بود و گروههای نمایشی بسیار خوبی آمده بودند. در مقایسه با جشنواره تئاتر فجر امسال، جشنواره تئاتر شهر سرآمدتر بود چرا که از گستره تهران حدود 700 گروه در آن حضور داشتند که در فجر این تعداد نرفت. 140 گروه مورد تأیید اولیه قرار گرفتند و در بازبینی نهایی 68 گروه انتخاب شدند و از این میان، نزدیک 5 گروه در تئاتر فجر هم اجرا داشتند. حوزههای تخصصی؛ مثل تئاتر دفاع مقدس، تئاتر دینی با عنوان تئاتر باران، یا تئاتر کودک و نوجوان ذیل جشنواره تئاتر شهر و با داوریهای مجزایی برگزار شد. از آنجا که ما بنا نداریم بدنه را خیلی چاق کنیم که حرکت طولی کند شود، اگر یک برنامه جدی داشته باشیم و تمام برنامههای خرد و کوچکی که در دست داریم بر اساس سند تعالی هنر ذیل این برنامه بزرگ انجام دهیم، به هدفمان نایل شدهایم. بدین ترتیب، ما پرونده جشنواره را با برگزاری اختتامیه، نبستیم. بودجه مصوبی داریم به نام حمایت از نمایشهای شهر و شهروندی و بسیاری از این گروهها را به مراکزی مانند ارسباران، شفق، خانه فرهنگ فدک، گلستان، فردوس و ... معرفی کردیم. بسیاری از این گروهها اجرا دارند، ولی با رعایت نکاتی. یعنی گروه تئاتر کودک و نوجوان به منطقهای میرود که مخاطب کودک و نوجوان دارد و تئاتر خیابانی به منطقهای که فضای برگزاری تئاتر را دارد، تئاتر صحنهای هم به منطقهای که برای اجرای تئاتر، استیج دارد و بر اساس مناطق این کارها در حال تقسیمبندی است. در حد توان و بضاعت سازمان هم به این گروهها کمک هزینه مادی پرداخت خواهیم کرد. بر اساس همان الگوهای موفق قبلی، آسیبشناسی هم کردیم و جاهایی که تهدید قلمداد میشد و یا موازیکاری بود و خروجی نداشت، کمرنگ کردیم و جاهایی هم را که نگاه حرفهای به آن وجود داشت و مدیریت واحد و متمرکز بود تجمیع کردیم. ممکن است روند و شکل اجرایی اندکی با قبل تفاوت داشته باشد اما بنمایه کار، همان است.
- در بخش امور ادبی با برنامههایی اعم از آموزش یا شبهای شعر و طنز و ... که بعضا مورد انتقاد است، اوضاع به چه شکلی است؟
در امور ادبی، یکی از نکات مورد تأکید، بحث تقویت کانونهای ادبی است چون به ما هم در بهرهمندی بهتر از برنامههای ادبی کمک میکند و هم میتواند منظر حرفهای را لحاظ کند. در کانون ادبی هم شاعران و بزرگان صاحبنام تردد دارند و هم افراد صاحب ذوق و علاقهمند که به تازگی وارد عرصه ادبی شدهاند. کانونها را مبنای ارتقای ادبیات قرار دادیم و تقسیمبندی هم کردیم. مدیر ادبی با تمامی مراکز در ارتباط است که کانونهای ادبی را راهاندازی کنند، برای راهاندازی هم کمک هزینه مادی پرداخت خواهیم کرد. در تعامل با مسئول کانون مشخص میشود که باید بر اساس چه اصول و محوری برنامهها را پیش برد. البته مدیریت ادبی کارویژههایی را خودش به شکل مستقل انجام داد مثل برگزاری برنامههای حوالی معجزه، شب شعر حریم آهو، رونمایی بعضی کتابها و... . ولی در مجموع، در سال آینده تقویت بیش از پیش کانونها را خواهیم داشت تا سرشناسان ادبی در این کانونها وارد شوند و هر آنچه در عرصه پژوهش و آموزش و برنامهریزی داریم در دل این کانونها اجرا خواهد شد. اما برنامههای طنز که به آنها اشاره کردید، میدانیم از آفتهایش این است که چون جذاب هستند و مخاطب بیشتری دارند، برخی مناطق بیشتر به آن میپردازند ولی در کمال تأسف تکراری هستند. چون 4 یا پنج شاعر طنزپرداز که بیشتر نداریم که همین برنامهای را که در این منطقه اجرا میکنند، در منطقهای دیگر هم اجرا میکنند. اما در کل، تمرکز و تقویت کانونهای ادبی در دل مراکز سازمان، در این جهت هم رافع آسیبها خواهد شد.
- در مورد کلاسهای موسیقی، اوضاع از چه قرار است؟
در این بخش وضعیت بسیار مطلوبی داریم علیرغم جنجالها و هیجانهای رسانهای که شکل گرفت. همین امروز، اغلب کنسرتهای پژوهشی موسیقی با اخذ مجوز سازمان در فرهنگسراها در حال برگزاری است. مدیریت موسیقی هم در عرصه ملی و هم در عرصه بینالمللی، با نگاه موضوعی و نگاه تخصصی، کارهایی را دنبال کرده است. نشست «سیری در کمانچه نوازی ایران» با حضور سرآمدان ساز کمانچه یک رویداد کم نظیر بود. علیاکبر شکارچی؛ یکی از استادان حاضر در نشست، در مجله هنر موسیقی، در شرحی بر این برنامه نوشت که «در تاریخ کمانچهنوازی، این اتفاق نیفتاده که هشت استاد درجه یک کمانچه کنار هم بنشینند و در مورد روش آموزش ساز کمانچه به عنوان یک ساز تخصصی صحبت کنند.» در این رویداد مهدی آذرسینا، هادی منتظری، علیاکبر شکارچی، اردشیر کامکار، سعید مقدسی، سعید فرجپوری، داوود گنجهای و همه سرآمدان ساز کمانچه حضور داشتند. برنامههای «سحریخوانی» و «ماه خراسانی» بسیار خوب بود. در «آوای غدیر» میهمانانی از ترکیه، گرجستان و ارمنستان و تاجیکستان، داشتیم. در برنامه «معراجنامهخوانی» تقریبا از 8 استان، گروههای موسیقی نواحی حضور داشتند. در تولید موسیقی، آلبوم «دولتمند خالف» بر اساس مضامین عاشورا و کربلا شکل گرفت. در ماه جاری هم نشست تخصصی تار را بر اساس همان الگوی نشست تخصصی کمانچهنوازان برگزار کردیم. در یک نگاه کوتاه، میبینیم که امسال مدیریت موسیقی علیرغم هیجانات رسانهای که وجود داشت، بسیار فعال بود و اگر بخواهم با پنج سال اخیر در سازمان مقایسه کنم، بسیار پرکار و پربار بوده است. امید است که در آینده بهتر از این هم بشود مخصوصا در حوزه تولید موسیقی که باید به منظور الگوسازی کارهای بهتر و بیشتری انجام شود.
- فضای رسانهای بیشتر ناظر بر بحث عمومی موسیقی و واژه آموزش است. آموزش متوقف شد یا به صورت محدود برگزار میشود؟
با همان نگاه حرفهای، آموزش موسیقی را برگزار خواهیم کرد. برای مثال «مکتبخانه آواز تهران» که اخبار آن هم منتشر شد، قرار است شکل بگیرد، که یک مکتبخانه حرفهای در حوزه آواز ایرانی است و از حضور تمام استادان و سرآمدان در تهیه شرح درس آن بهره بردیم و احتمالا تا یکی دو هفته آینده فراخوان آن منتشر خواهد شد و در سال آینده، دورههای آموزشی خود را از سر میگیرد. یا دورههای تخصصی موسیقی را طراحی کردیم. مثلا با مهران مهرنیا؛ شاگرد استاد لطفی، صحبت کردیم تا شیوه تارنوازی استاد لطفی را یک دوره بگذاریم. با استاد حسن ناهید، صحبت کردیم برای یک دوره شیوه نینوازی معاصر ایران. کارها کمی تخصصی پیش خواهد رفت و خیلی اوقات فراغتی نیست. کسانی در این دورهها شرکت خواهند داشت که پیشزمینهای داشته باشند و بخواهند از منظر تخصصی دوره ببینند. این دسته از شرکتکنندگان در دوره بورسیه خواهند شد و پس از پایان دوره، امکاناتی برای تولید موسیقی یا برای برگزاری کنسرت در اختیارشان قرار خواهد گرفت. دورههای موسیقی در فرهنگسراها هم با رویکرد حرفهای برگزار خواهد شد و اوقات فراغتی نیست چون در پایان دوره باید بتوانیم پژوهشگر، معلم یا هنرمند داشته باشیم.
- از احیای جشنواره تجسمی شهر یا سایر برنامههای قبلی این حوزه خبر جدیدی دارید؟
جشنواره تجسمی شهر که چند وقت پیش خبری در مورد آن منتشر شد و استاد ابراهیم حقیقی؛ چهره سرشناس هنرهای تجسمی به عنوان رئیس جشنواره منصوب شد. آقای احسان کاظم؛ مدیریت فرهنگی هنری منطقه 5 هم به عنوان دبیر جشنواره منصوب شد و شورای برگزاری آن شامل مدیران 7 منطقه مشغول به کار است. این دومین دوره از جشنواره تجسمی شهر است که اینبار بر مبنای نگاه حرفهای برگزار میشود. هم رویکرد حرفهای داریم با حضور آقای حقیقی و هم به گستردگی مراکز که در ابتدا بدرستی اشاره کردید توجه داشتیم، چون مخاطبان متعددی داریم و قاعدتا یک دبیرخانه واحد نداریم. موضوعات و مضامین جشنواره هم بر اساس سیاستهای ابلاغی از سوی شهرداری تعیین شده است. این جشنواره اوایل سال آینده برگزار خواهد شد. جشنواره طراحی فضاهای شهری که در موزه سندوزی برگزار می شد، جزو فعالیتهایی است که فعلا متوقف است. «ادیان توحیدی» که بسیار برنامه جدیای بود و تا به حال سه دوره برگزار شده، در سال آینده با حمایت رئیس سازمان به طور جدی به آن نگاه خواهد شد.
- در امور ادبی، تجربههایی مثل شبهای شعر شهریور و جشنواره ایران ما را داشتیم و بسیار راهگشا بود و هنوز هم چهرههای ادبی، از این برنامهها به خوبی یاد میکنند. بنای احیای این برنامهها را ندارید؟
زمانی که معاونت را تحویل گرفتم و به مطالعه برنامههای گذشته پرداختم، برنامه شبهای شعر شهریور را یکی از همان برنامههای خوب دیدم. یکی دو جلسه هم برای احیای این برنامه گذاشتیم اما چون تازه معاونت را تحویل گرفته بودم، زمان زیادی برای اجرا نداشتم اما در سال آینده شبهای شعر شهریور را با همین نام و یا با عنوان دیگری اما تقریبا با همین ساختار اجرا خواهیم کرد.
- پاسخ شما به واکنشهای کاریکاتوریستها در اینکه شورای مشورتی خانه کاریکاتور در حد حرف ماند و خروجی نداشت، چیست؟
وقتی از هنر صحبت میکنیم و میخواهیم یک فرایند هنری یا یک دوره هنری را آسیبشناسی کنیم، چند گزینه در کنار هم قرار میگیرد؛ مدیریت هنری و تدبیر مدیریت هنری، نیاز و تقاضای مخاطب و گروه هنری به عنوان کسی که باید کمک کند به مدیر هنری برای پاسخگویی به نیاز مخاطب. من شورای هنری خانه کاریکاتور را شکل دادم و انتصابات را هم انجام دادم اما این شورا یک یا دو جلسه با حضور خودم تشکیل جلسه داد و وقتی که خودم را حذف کردم و گفتم که بروید جلسات را تشکیل بدهید، جامعه هنری نتوانست این کار را انجام بدهد. برخی تماس گرفتند که اگر فلانی باشد من به جلسه نمیآیم یا اگر نظر شما این باشد من به جلسه نمیآیم. من دیدم که من هم شورا را تشکیل دادم، هم باید شورا را مدیریت کنم، هم باید شورا را با هم آشتی بدهم و هم باید برای شورا خطمشی تعیین کنم. این که شدنی نیست. من اگر میخواستم این مسیر را بروم، همان مدیریت واحدم کافی بود. شورای هنری خانه کاریکاتور شکل گرفت که کمکی برای سازمان باشد نه اینکه باری مضاعف بر دوش سازمان بشود. با این حال، چندی پیش جلسهای با حضور مدیر هنرهای تجسمی برگزار شد و طرح و برنامه سال 94 را تهیه و برای من ارسال کردند. امیدوارم شورا یک دست شود و نگاههای فردی کنار گذاشته شود.