برای انجام هر فعالیت فرهنگی میتوان از ابزارها و عناصر مختلفی بهره جست امّا پرسش اصلی اینجاست که آیا سازمانها و نهادهای فرهنگی برای عنصر دعا در فعالیتهای خود جایگاهی قائل هستند؟ اگر پاسخ مثبت است آیا جایگاه انتخاب شده مناسب است؟ و اگر اهمیت این جایگاه بهدرستی در آن نهاد درک شده، آیا دعا بهدرستی و با اثربخشی به کارگرفته میشود؟ در چند فرهنگسرا و یا دیگر مراکز فرهنگی ما مراسم دعا برگزار میشود؟ و یا تفسیر صحیفه داریم؟ اگر مخاطب خود را در اینگونه برنامهها از دست دادهایم، آیا برای شکلهای خلاقانه دیگر آن طرحی داریم؟ در این یادداشت سعی شدهاست بسیار مختصر به اهمیت این جایگاه در میان فعالیتهای فرهنگی پرداخته شود. برای این منظور ابتدا دو تعریف اجمالی از فعالیتهای فرهنگی و دعا خواهیم داشت -که بیشتر برای یادآوری مطرح میشود- در ادامه نیز به کلیّت عناصر تشکیل دهنده برنامه فرهنگی از منظر تربیتی میپردازیم تا با مکانیابی مناسب جایگاه دعا را در میان آنها جستجو کنیم.
معنای لغوی دعا آنچنان که در کتابهای فرهنگ لغت آوردهاند خواندن، درخواست و استمداد کردن حاجات است، البته همه میدانیم بلندمرتبهترین و با فضیلتترین شکل عبادت، دعاست و به عبارتی دعا بهمنزله روح و جان برای عبادت است، بسیاری از معارف دینی ما بهخصوص تشیع در دعا نهفته است و در سخنان ائمه هدی علیهم سلام همیشه از دعا بهعنوان سلاح مومن یاد میشود یعنی هر کس ارتباطش با خداوند قویتر باشد در مبارزه با دشمن نیز موفقتر عمل میکند و از آسیبهای مختلف از جمله آسیبهای اجتماعی در امان است بهعبارتی اگر کسی دعا کردن را خوب یاد بگیرد، مطمئناً در وی یک تغییر رفتار اتفّاق میافتد و این همان است که ما در فعالیتهای فرهنگی دنبال میکنیم.
عناصر فعالیتهای فرهنگی از منظر تربیتی شامل سه عنصر مربی، متربی و برنامههای تربیتی حاکم بین این دو است. اگر بخواهیم دریک فعالیت فرهنگی، به این سهعنصر صفات مناسبی را نسبت دهیم باید اینگونه بگوییم: فعالیت مربی، قابلیت متربی و برنامهریزی اثربخش. که هر سه، قابلیت بحث و گفتوگوی فراوان دارند و هیچکدام را نمیتوان بدون در نظر گرفتن عنصر دیگر بررسی کرد اما در این نوشته تنها بیان این نکته را ضروری میدانیم که اگر دعا کردن درعنصر سوم یعنی برنامهریزی بهدرستی نفوذ کند تاثیر آن را در عناصر دیگر شاهد خواهیم بود.
از بین تمام مزایای دعا که همه به نوعی با فرهنگ در ارتباط هستند، این مورد که اگر شخص در دعا کردن آموزش دادهشود و بتواند آن را بهکار بگیرد، در او تغییر رفتار بهوجود میآید، مزیتی است که میبایست در فعالیتها و برنامههای فرهنگی به آن توجه ویژه کرد.
به این بخش از صحبتهای مقام معظم رهبری توجه کنید:
«دعا، دمیدن روح امید در انسان است. دعا به انسان قدرت مقاومت در مقابل چالشهای زندگی را میدهد. هر کس در دوران زندگی خود با حوادثی مواجه میشود و چالشهایی پیدا میکند.........در مواجههی با حوادث، توجه به خدای متعال، مثل سلاح برندهیی در دست انسان مؤمن است. لذا در میدان جنگ، پیغمبر مکرم اسلام همهی کارهای لازم را انجام میداد؛ سپاه را میآراست، سربازان را به صف میکرد، امکانات لازم را به آنها میداد، توصیههای لازم را به آنها میکرد، اشراف فرماندهِ خودش را اعمال میکرد؛ اما در همان وقت هم وسط میدان زانو میزد، دست به دعا بلند میکرد، تضرع میکرد، با خدای متعال حرف میزد و از او میخواست. این ارتباط با خدا، دل انسان را مستحکم میکند( 29/7/1384 ) »
وقت آن رسیده که متولیان فرهنگی - دعا کردن- را قسمت جدا نشدنی هر برنامه فرهنگی بدانند و البته کیفیت آن و اثربخشی آن را نیز مدنظر قرار دهند. فرصتهای موجود در مذهب حقه تشیع مانند محرم و صفر، شعبان و رمضان و همچنین ذیحجه را از دست ندهند و اعمال و دعاهایی که به آنها وارد شدهاست را مغتنم بدانند. برای مثال در طول ماههای ذیقعده و ذیحجه -که شور و حال مناسک حج برپاست – میتوانند مجریان برنامههایشان را موظف کنند، فرازی از دعای عرفه را با کیفیت مناسب در قسمتی از برنامه بخوانند و یا حتی در کلاسهای آموزش و کانونها- دعا کردن- یکی از بخشهای جلسات آنها باشد، همچنین طراحان برنامههای ما از ابتدای طراحی یک برنامه، میتوانند بخشی را به این امر اختصاص دهند.
بیاییم یکبار دیگر اذعان کنیم که اسلام دین کاملی است فقط ما در بهکار بستن کامل آن فقیر هستیم. نهضت دعا، نهضتی است که امروز بیش از هر روزی میتواند در مقابله با هجمههای موجود در شبکههای اجتماعی و دیگر رسانهها مخاطب ما را مصون نگه دارد.
- *حمید طاهر خرّم آبادی – معاون برنامهریزی و توسعه منطقه شش