برپایی مراسم بزرگداشت استاد داوود رشیدی هنرمند بزرگ تئاتر ایران در چهارمین جشنواره تئاتر شهر، فرصتی است تا مروری اجمالی بر زندگی هنری او بر صحنه و آفرینش هنر تئاتر داشته باشیم.
داوود رشیدی متولد تهران است؛ به سال ۱۳۱۲. اصالت بابلی دارد و به علامه ابن الشیخ حائری از روحانیون مشروطه خواه و آیتالله زین العابدین حائری مازندرانی از مراجع تقلید عصر قاجار باز میگردد.
پدر او دیپلمات است و او را با خود به ترکیه و سپس به پاریس میبرد. چنین است که او تحصیلات متوسطهاش را در ازمیر و پاریس به پایان میرساند و پس از آن نیز در سوییس به دانشگاه میرود.
در کنسرواتورای ژنو کارگردانی و بازیگری تئاتر میآموزد و البته دوره کارشناسی حقوق سیاسی را نیز پشت سر میگذارد.
در ژنو ضمن تحصیل فعالانه بازی و کارگردانی تئاتر را تجربه میکند.
کارگردانی و بازی در نمایشهای «بریتانیکوس» نوشته ژان راسین به سال ۱۹۵۹میلادی؛ مرید شیطان نوشته برنارد شاو در سال ۱۹۵۸ از جمله این آثار است که به زبان فرانسوی اجرا میشوند. او همچنین در نمایشهای دیگر کارگردانان فرانسوی نیز بازی میکند.
بازی در نمایشهای کلاسیکی چون «آنتیگونه»، «الکترا» و «مگسها» هر سه به کارگردانی ژان وارژا که به شیوه یونان باستان در فضای روباز اجرا میشوند، برای او تجربیات ارزشمندی به همراه دارند.
در سوییس او به مدت چهارسال به استخدام تئاتر کاروژ به مدیریت فرانسوا سیمون در میآید و با این گروه در آثاری همچون کاپیتان قراگز، شاه داود، پیروزی در شیکاگو و ایوانف به کارگردانی سیمون و نمایشهای یک نوکر و دو ارباب و ریچارد سوم به کارگردانی فیلیپ مانتا به ایفای نقش میپردازد.
گرچه رودررو شدن او با تئاتر از همان کودکی آغاز میشود. یعنی زمانی که او در هفت سالگی به عبدالحسین نوشین معرفی شد.
در هر حال او در سال ۱۳۴۳ به تهران باز میگردد و در اداره تئاتر آن زمان وابسته به وزارت فرهنگ و هنر استخدام میشود.
این زمان، زمان شکل گیری گروههای مختلف و با سیاقهای متنوع تئاتری است. او نیز گروه تئاتر امروز را پایهگذاری میکند. با همراهی کسانی چون پرویز فنیزاده، داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار، سیاوش طهمورث، مرضیه برومند و سوسن تسلیمی.
در این سالها نمایشهای زیادی را روی صحنه میبرد. از جمله نمایشهای «میخواهید با من بازی کنید؟» نوشته مارسل آشار در تالار اداره هنرهای دراماتیک و در سال ۱۳۴۲ در تئاتر کسری؛ «کاپیتان قراگز» نوشته لوئی گویس در تالار فرهنگ و تئاتر نصر و در سال ۱۳۴۳؛ «معجزه در آلاباما» نوشته مل گیبسون در سال ۱۳۴۳ در تئاتر کسری و نمایش «اوژنی گرانده» نوشته بالزاک؛ در تئاتر کسری و در سال ١٣۴٣. او در این نمایشها خود نیز به ایفای نقش میپردازد.
رشیدی در سال ١٣۴٧ در تالار انجمن ایران و آمریکا و نیز همان سال در شیراز نمایش «در انتظار گودو» بکت را روی صحنه میبرد که به گفته اهل نظر از ماندگارترین اجراهای این نمایشنامه بزرگ در ایران به حساب میآید.
او همچنین به سراغ نمایشنامه نویسان ایرانی میآید و آثاری از آنان را اجرا میکند. «دیکته و زاویه»، «وای بر مغلوب» و «پرواربندان» هر سه نوشته «غلامحسین ساعدی» را در تالار سنگلج اجرا میکند و در ادامه به شهرستانها میبَرَد. همچنین نمایش «حسن کچل» او نوشته «علی حاتمی» در تالار سنگلج در سال ١٣۴٨ کارگردانی و بازی به یاد ماندنیای را به همراه دارد.
سال ۱۳۵۲ از اداره تئاتر به تلویزیون میرود و مدیر گروه «نمایشها و سرگرمیها» آن میشود.
او پیش از آن و از سال ۱۳۵۰ با فیلم «فرار از تله» وارد عرصه بازیگری سینما شده بود. اما بازی و کارگردانیهایش در تئاتر همچنان ادامه مییابد.
بازی در نمایش «سیب سرخ میدمد» نوشته «اودی برتی» به کارگردانی پری صابری در تهران و شهرستانها؛ کارگردانی نمایش «یک نوکر و دو ارباب» نوشته «گلدونی» در جشنواره فرهنگ و هنر، کارگردانی و بازی در نمایش «آنتیگونه» نوشته «ژان آنوی» در تئاتر شهر و کارگردانی و بازی در نمایش «پوست یک میوه روی درختی» نوشته «ویکتومیم» در تئاتر شهر از جمله دیگر آثار نمایشی اوست.
در سالهای این سوی انقلاب اسلامی، داود رشیدی آثار جدیدی را بر اساس تجربیات خود عرضه میکند.
کارگردانی و بازی در نمایش «پیروزی در شیکاگو» و «ریچارد سوم» در سالن اصلی تئاتر شهر و «هنر» نوشته «یاسمینا رضا» در چهارسو از جمله این هنرنماییها هستند.
همزمان در آثار برخی کارگردانان دیگر نیز بازی میکند. از جمله نمایش «اسبها» به کارگردانی «محمد رحمانیان» در تالار اصلی تئاترشهر، «آوازهخوان طاس» به کارگردانی «فرخ غفاری» به زبان فرانسه؛ «تئاتر بیحیوان» به کارگردانی محمود عزیزی در تالار چهارسو و نمایش «زمین مقدس» به کارگردانی ایوب آقاخانی در تالار قشقایی.
در ادامه او به ترجمه برخی آثار شاخص ادبیات نمایشی میپردازد. آثاری چون «کاپیتان قراگز» با همکاری «جلال ستاری»؛ «بازی کشتار» و «معجزه در آلابالا» با همکاری «حسینعلی طباطبایی» پس از ترجمه نیز این آثار را کارگردانی میکند.
داود رشیدی همچنین کارگردانی چند تله تئاتر را نیز برعهده میگیرد. نمایشهایی چون «باجه» ژان تاردیو، «عشقهای دن پرلین با بلیز در باغچهاش» نوشته فدریکو گارسیا لورکا، «کفاشه پرجوش و خروش» نوشته ساشا گیتری و «فرانسواز» ساشا گیتری.
خارج از صحنه او تجربیات بازیگری خود را در تلویزیون و سینما نیز ارایه میکند. بازی در سریالهای تلویزیونی چون «گرگها» ساخته داود میرباقری «هزاردستان» ساخته علی حاتمی «امام علی (ع)» کاری از داود میرباقری، «گل پامچال» علی طالبی و «تنهاترین سردار» مهدی فخیمزاده فرصتی فراهم میآورند که داود رشیدی قدرت بازیگری خود را با ایفای نقشهای ماندگار به اثبات برساند.
در سینما نیز بسیار بازی میکند. از «فرار از تله» جلال مقدم و «آقای هیروگلیف» علی عرفان گرفته تا «شیلات» رضا میرلوحی. از «گلهای داودی» رسول صدرعاملی و «هیولای درون» خسرو سینایی تا «کمالالملک» علی حاتمی و بسیاری فیلمهای دیگر.
داود رشیدی تجربیات خود را در قالب تهیه کنندگی فیلم نیز در اختیار دیگران قرار میدهد. در فیلمهایی چون «الو، الو من جوجهام» مرضیه برومند، «بازیهای پنهان» کریم هاتفینیا، «قطعه ناتمام» مازیار میری و «امتحان» ناصر رفایی.
رشیدی همچنین با اعتقاد به فعالیتهای صنفی در هیات مدیره خانه سینما و انجمن بازیگران سینمای ایران حضور فعالی داشته است.
داود رشیدی، مرد پُرکارِ عرصه درام است. تصویری که از او در خاطر مردم ایران است، تصویر مردی است که بخشی از بهترین خاطرات هنریشان با بازی و کارگردانی او به دست آمده است.