پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۸:۱۰
کد خبر: ۸۵۸۲۸
|
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۸
در دیدار با همسر و فرزند شهید اندرزگو
رییس فرهنگسرای رضوان در برنامه «به تماشای سرو» و دیدار با خانواده شهید سیدعلی اندرزگو، از پایداری، ایثار و فداکاری‌های همسر این شهید والامقام انقلاب اسلامی تجلیل کرد.
حکایت عاشقی سروهای سرافراز انقلاب اسلامی روایت شدبه گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران؛ در این برنامه هفتگی «کبری سیل ‌سه‌پور» همسر شهید اندرزگو که چهارفرزند پسر به نام‌های سید مهدی، سیدمحمود، سیدمحسن و سید مرتضی ازآن شهید بزرگوار به یادگار دارد؛ خاطرات شهید والامقام و زندگی پرماجرای آن دوران را روایت کرد. 
 
عطر یاس درخانه پیچیده بود
وارد خانه که شدیم؛ عطر یاس درخانه پیچیده بود. با سکوت وارد اتاق نشیمن شدیم و آهسته سلام کردیم. همسر بزرگوار شهید اندرزگو، داخل اتاق و مقابل دوربین فرهنگسرای رضوان نشست و با مهربانی، میزبان همکاران ما بود. 
 
ارتباط «سید» با اهل بیت (ع) به ویژه حضرت زهرا (س) خیلی قوی بود
همسر شهید اندرزگو درباره مسایل اعتقادی این شهید بزرگوار گفت: ارتباط «سید» با اهل بیت (ع) به ویژه حضرت زهرا (س) خیلی قوی بود. چون همیشه در منزل پدری شهید اندرزگو همیشه روضه‌خوانی بود. البته در منزل پدری من هم همینطور بود. 
 
وی ادامه داد: سید همیشه تاکید داشت «وجه به برپایی مجالس اهل بیت (ع) باعث می‌شود عشق به اهل بیت (ع) مثل خون در روح و جان بچه‌ها جریان داشته باشد.» 
 
وی در خصوص شیوه تربیتی و رفتاری این شهید افزود: «سید» همیشه با رفتار عملی نشان می‌داد که چگونه به اهل بیت(ع) علاقه داشته باشیم و به جای بیان مستقیم با کردار و رفتارش ما را هدایت می‌کرد. او همیشه موقع قسم خوردن، جده‌اش حضرت زهرا (س) را خطاب قرار می‌داد و درکار‌ها از حضرت زهرا (س) استمداد می‌طلبید. 

حضرت زهرا (س) کمکمان می‌کند! 
همسرشهید اندرزگو درباره یکی از خاطرات سید شهید که در مرز زابل اتفاق افتاده بود گفت: در دوران تعقیب و گریز سید شهید زمانی که از افغانستان عازم مشهد بودیم و به مرز زابل رسیدیم. «سید» به من گفته بود که تعدادی اسلحه را باید به ایران انتقال بدهیم و چون احتمال بازرسی خانم‌ها ضعیف است، بهتر است من مخفیانه سلاح‌ها را از مرز عبور دهم. من با اینکه یک فرزند ۴ ماهه را باردار بودم، تمام اسلحه‌ها و فشنگ‌ها را به دور کمر و پهلویم بستم. «سید» می‌گفت: تمام این کارها را که انجام می‌دهیم به‌خاطر اهل بیت (ع) و دین اسلام است که ان شاء الله خداوند هم کمکمان خواهد کرد. 
 
همسر این مبارز خستگی ناپذیر انقلاب ادامه داد: وقتی اتوبوس را به اجبار در پاسگاه بین راه متوقف کرده بودند و ماموران مرزی با چهره‌های وحشتناک، مسافران را به بهانه کشف مواد مخدر بازرسی می‌کردند، ناگهان به فکر فرو رفتم که «نکند مرا هم بازرسی کنند» و آن وقت چه خواهد شد.
 
این همراه و همرزم مبارز انقلابی افزود: در این لحظه بود که سید به من گفت: نگران نباش «به مادرم حضرت زهرا (س) متوسل شده‌ام، مطمئن باش که با ما کاری ندارند!» بعد از شنیدن این حرف آرامش وصف ناپذیری وجودم را گرفت و از اتوبوس پیاده شدم. او به ماموران گفت «پزشک هستم و همسرم اصلا حالش خوب نیست و نیاز به استراحت دارد». با این تدبیر او، از رییس پاسگاه اجازه گرفت که مرا به قهوه خانه‌ای درکنار پاسگاه ببرد تا استراحت کنم. بعد از تمام شدن بازرسی همه مسافران اتوبوس، بدون اینکه بازرسی شوم به داخل اتوبوس برگشتم. وقتی اتوبوس داشت حرکت می‌کرد، سید به دیوار پاسگاه اشاره‌ای کرد و گفت: «آنجا را ببین عکس مرا به عنوان مجرم فراری روی دیوار نصب کرده‌اند! 

وی تشریح کرد: البته آن عکس با لباس روحانیت بود، اما سید در آن زمان کت و شلوار پوشیده بود و کراوات هم زده بود. بعد از حرکت ماشین، من نفس راحتی کشیدم و اینجا بود که. «سید تکرار کرد «نگفتم مادرم حضرت زهرا (س) کمکمان می‌کند؟...» 
 
گفتنی است؛ اقامه نماز جماعت مغرب، روضه خوانی به مناسبت گرامیداشت ایام فاطمیه (س)، اهدای لوح یادبود به همسر شهید اندرزگو و گرفتن عکس یادگاری کارکنان فرهنگسرای رضوان با خانواده معظم شهید اندرزگو، بخش پایانی این برنامه بود.
نظر شما