گسترش شهرنشینی در چند دهه اخیر، محلات شهرهای گوناگون از جمله تهران را دچار تحولات مهمی در سـاختار و عملكرد «محله» کرده است.
این تحولات در کلان شهرها تاثیرات بسیاری را در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و بعضا اقتصادی به همراه داشته است. ساخت و سازهای بیرویه خانههای مسکونی، ساختن پلها و بزرگراهها و مجتمعهای تجاری، تغییر ترکیب جمعیتی محلات، گسترش فناوری و بسیاری موارد دیگر موجب شده که محلات دچار تحولات پیچیدهای شوند و از هویت غنی و پویای گذشته سنتی خود دور شوند و فاصلههای طبقاتی بین آنها ایجاد شود.
مدیران شهری در تهران در اوایل سال ۷۰ برای غلبه بر این آسیب، تصمیم گرفتند مراکز فرهنگی هنری در محلات و مناطق شهری ایجاد کنند تا بتوانند حرکت پر شتاب زندگی شهری را به نوعی تحت کنترل خود در آورند.
خانههای فرهنگ و فرهنگسراها محصول این نگرش در کنترل گسترش فرهنگ شهرنشینی و احیای هویت محلهای در محلات شهر تهران بود.
اردیبهشتماه سال ۸۹ بود که شهردار تهران بر اجرای نقشه یک یکم یا همان خانواده محوری در حوزه مسائل فرهنگی اشاره و تاکید کرد. بنابراین خانههای فرهنگ با توجه به این رویکرد بهترین محل برای تحقق این استراتژی محسوب میشدند.
بر اساس این طرح خانههای فرهنگ به عنوان متولیان فرهنگ محلهای و پیشانی تعامل و خدمترسانی فرهنگی در شهر تهران محسوب میشدند. ولی متاسفانه طی سالهای گذشته شاهد بی مهری به این نهاد مهم و تاثیرگذار در محلات شهر تهران بودیم.
فرسودگی خانههای فرهنگ، عدم تخصیص بودجه مناسب فرهنگی، عدم شناسایی موضوعات مهم فرهنگی در هر محله، نیروی انسانی و بسیاری از موارد دیگر در تضعیف این نهاد فرهنگی نقش بسزایی ایفا میکند.
در این بین روسای فرهنگسراها که بعضا مدیریت فرهنگی هنری مناطق را هم برعهده دارند، توجه جدی به این نهاد مهم نداشتهاند و برنامهها و اعتبارات خود را بیشتر به برنامههای فرهنگسراهای تحت رهبری خود معطوف کردهاند و نقش خانههای فرهنگ را در جهاد فرهنگی کمتر مورد توجه قرار دادهاند.
مدیران به عنوان متولیان فرهنگی در سطح مناطق بیشتر وارد عرصههای رقابتی و بعضا کم محتوا با دیگر فرهنگسراها شدهاند و از خانههای فرهنگ زیر مجموعه خود غافل گشتهاند؛ آنها به بهانه کیفیت نامناسب اجرای برنامههای جاری و گستره فعالیت و تاثیرگذاری محدود! و بسیاری موارد دیگر از اختصاص بودجههای کافی که پیش از این برای خانههای فرهنگ مصوب شده است، خودداری میکنند و در بسیاری موارد از محل بودجههای مصوب خانههای فرهنگ در اجرای برنامههای منطقهای و فراگیر خود استفاده میکنند.
برای اجرای نقشه یک یکم شهردار تهران، مدیران فرهنگی هنری مناطق میبایست برای تحقق این دیدگاه همتی مضاعف داشته باشند. توجه جدی به خانههای فرهنگ و سبکسازی مدیریت فرهنگی مناطق و سوق امکانات مادی و معنوی به سوی آنها از جمله اقدامات ایشان میتواند باشد.
در این بین مدیران خانههای فرهنگ برای تحقق این نقشه فرهنگی در هر محله میبایست اطلاعات هر کوچه و هر خانواده را جمعآوری کنند و آگاهی خود را از نیازهای مخاطبان محلات خود بالا ببرند که علاوه بر برنامهریزی برای آنها، این اطلاعات را به مدیر فرهنگی هنری منطقه نیز اعلام کنند.
سرمایههای اجتماعی از دیگر ملزومات اجرای طرح یک یکم فرهنگی در هر محله است. با توجه به پایگاه اجتماعی این سرمایهها در محلات و پیوند ناگسستنی آنها به هویت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بعضا اقتصادی محله، مدیران میبایست به صورت ویژه در شناسایی و تکریم این عناصر پیشگام باشند.
مدیر فرهنگی محله ضمن کسب آموزشهای لازم و شناسایی نیازهای محله خود، میبایست با نهادهای محلهای از جمله مسجد، بسیج، مدارس، نیروی انتظامی، کمیته امداد و بسیاری از ادارات دیگر ارتباط برقرار کند و در سطح محله خود تاثیر قابل ملاحظهای داشته باشد.
توجه به نقشه یک یکم در سال جدید توسط خانههای فرهنگ به عنوان حلقه ابتدایی مواجه با مخاطبان هر محله در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و تخصیص اعتبارات و امکانات مناسبتر میتواند خانههای فرهنگ شهر تهران را وارد مسیر تازهای کند.