شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۴:۰۹
کد خبر: ۸۶۳۵۸
|
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۴
یادداشت/
مهدی تقی‌نژاد
نوزادی را تصور کنید که از شکم مادر متولد می‌شود. او پس از مدتی که از شیر مادر تغذیه می‌شود شروع به رشد می‌کند. در واقع او از جان و هستی مادر می‌مکد و امکان رشد و فربگی می‌یابد. با گذشت چند سال، دیگر از آن کودک کوچک و ناتوان خبری نیست بلکه با انسانی تنومند روبه‌روییم که‌گاه دارای اندامی تا یک و نیم برابر مادر نحیف و ضعیف خود است و باور اینکه این انسان از شکم آن مادر متولد شده کمی سخت و دشوار می‌نماید، چه رسد به اینکه تصور کنیم این انسان با همین هیکل و اندام دوباره به شکم مادر برگردد. 
 
قصه فرهنگ نیز چنین است. تردیدی نیست که فرهنگ را انسان‌ها می‌سازند و آن را پرورش می‌دهند و بزرگ می‌کنند و بر بالندگی آن همت می‌کنند اما همین فرهنگ دیگر در اختیار آن‌ها نیست. هیچ کدام از افراد جامعه نمی‌توانند ادعا کنند که بر فرهنگ احاطه دارند و حتی همه افراد جامعه نیز نمی‌توانند چنین ادعایی داشته باشند. اگر همه افراد یک جامعه از زمان شکل‌گیری و پیدایش دست‌های خود را در دستان یکدیگر قرار داده و حلقه‌ای بزرگ ایجاد نمایند قادر نخواهند بود بر گرداگرد فرهنگ احاطه داشته باشند و آن را در آغوش بگیرند؛‌‌ همان گونه که کودک متولد شده از شکم مادر که به انسانی تنومند تبدیل شده امکان بازگشت به شکم کوچک مادر برایش وجود ندارد. این در حالی است که همین افراد اگر همزمان وجود داشته باشند جایی برای ایستادنشان در آن سرزمین وجود ندارد. 
 
ما هر روز با خرده فرهنگ‌های متعددی که توسط افراد و قشرهای گوناگون اجتماع ساخته می‌شوند مواجهیم که به زندگی اجتماعی وارد می‌شوند و تأثیر مثبت و منفی زیادی بر فرهنگ کلی جامعه می‌گذارند. ورود تکنولوژی‌های پیشرفته و رسانه‌های قدرتمند نیز امکان نفوذ این خرده فرهنگ‌ها را بیشتر کرده است. 
 
اگر در گوشه‌ای از دنیا پیامی فرهنگی (مثبت یا منفی) ساخته شود، در فاصله چند دقیقه این پیام در دور‌ترین نقطه دریافت شده، انتشار و به تمام منازل اجازه ورود می‌یابد. در واقع پیام کوچک و ناچیزی که توسط یک فرد متولد می‌شود به مدد تکنولوژی به سرعت تغذیه و فربه می‌شود و می‌تواند به اندازه تمام دنیا بزرگ شود. این پیام دیگر در احاطه هیچ کس نیست و حتی سازنده آن نیز امکان کنترل و یا بازگرداندن آن را ندارد.
نظر شما