به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ویژه برنامه «درمانهای کاذب» پنج شنبه ۲۳ اردیبهشت ماه در فرهنگسرای عطار با حضور ناصر رضاییپور متخصص طب سنتی و مدیر علمی موسسه دانشبنیان «حکمت سیمرغ»، مژده ارجمندی کارشناس طب ایرانی و با همکاری اعضای کانون طب سنتی فرهنگسرای شفق، خانه فرهنگ حر، خانه فرهنگ تهرانسر، خانه فرهنگ توحید و فرهنگسرای عطار برگزار شد.
دکتر رضاییپور در ابتدای سخنان خود در ارتباط با تفاوت «طب ایرانی» و «گیاه درمانی» گفت: گیاه درمانی یک دانش نوین است و اشتباه اولی که ما در مواجه با این دانش داریم این است که فکر میکنیم هر کجا یک داروی گیاهی تجویز میشود لزوماً زیر شاخه طب سنتی است. در صورتی که اصلاً این طور نیست. بخش عظیمی از اتفاقاتی که امروز در گیاه درمانی میافتد ارتباطی به طب ایرانی ندارد.
وی تاکید کرد: متأسفانه این روزها با گیاهان دارویی مانند آنتیبیوتیکها برخورد میکنند. برای هر سردردی یک گیاه، برای هر نوع سرما خوردگی گیاه دیگر و به همین ترتیب مهمترین مرحله در «طب ایرانی» که مرحله تشخیص است کاملاً از این چرخه حذف شده.
دکتر رضاییپور با اشاره به اشکالاتی که به طب ایرانی وارد میدانند بیان کرد: طب سنتی بر اساس یک دانش فلسفی پایه گذاری شده است. دانشی که به تو امکان تجزیه و تحلیل میدهد. یکی از ایراداتی که به طب ایرانی وارد میکنند این است که هزار سال پیش زمانی که مردم از این روش استفاده میکردند اصلاً بیماری به نام «اماس» وجود نداشت، حالا چه طور ادعا میشود که با این روش میتوان این بیماری را درمان کرد؟
وی ادامه داد: زمانی که جوهره یک دانش فلسفی باشد، میتوان با آن توضیح فلسفی داد. این دانش بر ۴ رکن آب، باد، خاک و آتش بنا شده است. این علم مزاجها را معرفی میکند و به این ترتیب برای هر مشکلی، حتی اگر نامی بر آن نباشد، توضیحی ارائه میکند و میتواند آن را درمان کند.
رضاییپور تصریح کرد: زمانی که ما درباره طب ایرانی صحبت میکنیم مقصود ما یک «مکتب» علمی است. یعنی در این دانش همه سطوح پزشکی وجود دارند و تشخیص و روشهای تشخیص در این طب بسیار حائز اهمیت است.
وی در ادامه با بیان مثالی تفاوت مکتب درمانی و روش تشخیص را توضیح داد: به طور مثال «عنبیهشناسی» نه یک مکتب علمی که تنها یک روش برای تشخیص بیماری است. «عنبیهشناسی» بر ساختار علمی استوار نیست.
دکتر ناصر رضاییپور در ادامه با اشاره به تفاوتهای «طب اسلامی» و «طب ایرانی» گفت: «طب اسلامی» نیز یک روش تشخیص است. روشی که متأسفانه این روزها به واسطه پیوندهایی که به اشتباه با علاقه و ارزشهای بنیادین زندگی افراد متصل کردهاند، ممکن است برای افراد عارضه ایجاد کند.
وی توضیح داد: در اکثر غریب به اتفاق روشهای درمانی امکان خطا وجود دارد. زمانی که به مردم القا میکنند که به طور مثال پیامبر اسلام (ع) فرمودهاند: «حجامت بر هر درد بیدرمان دواست» اگر طی این اتفاق، آسیبی به بیمار برسد، آسیب روحی پیش آمده به واسطه آن را چطور میتوان پاسخگو بود؟ همیشه تنها بریدهای از کلام معصومین را برای ما نقل میکنند و با همین بریده کلامها این روزها بسیار سوء استفاده صورت میگیرد.
رضاییپور در ادامه به بیان اشتراکات «طب ایرانی» و «طب اسلامی» پرداخت و گفت: طب ایرانی آموزههایش را از سطوح مختلفی به دست آورده است. برخی از آموزههای آن کاملاً وحیانی هستند و از این منظر شباهتهایی با «طب اسلامی» دارند. زیرا زمان شکوفایی این طب دقیقاً هم زمان با ظهور اسلام در ایران است. البته قیاس و تجربه دو رکن دیگر در آموزههای «طب ایرانی» است که نقش چشمگیری در پیشرفت این علم داشتهاند.
وی افزود: در علم پزشکی نوین، برای هر بیماری یک متخصص مجزا وجود دارد و هر پزشک تنها زیر شاخه خود را در نظر میگیرد و درمان میکند و یک نفر اگر چند مشکل متفاوت داشته باشد باید به چند پزشک مراجعه کند و چند روش درمانی را به کار بگیرد. اما «طب ایرانی» انسان را به عنوان یک موجود کامل مورد بررسی قرار میدهد و سعی دارد منشأ همه مشکلات را بیابد و به درمان آن بپردازد.
ناصر رضاییپور درباره روش درمان در «طب ایرانی» گفت: «طب ایرانی» دارو تجویز نمیکند بلکه یک بسته درمانی پیشنهاد میکند. یک برنامه سبک زندگی به فرد تجویز میکند. «طب ایرانی» در یک جمله خلاصه میشود: اصلاح سبک زندگی.
وی در پایان خاطر نشان کرد: حفظ و صحه دو رکن اصلی «طب ایرانی» است. این شعار همیشگی «پیشگیری پیش از درمان» یک حرف ابدی ازلی است. همه حکمای ما از بقراط و پیش از بقراط همین حرف را میزنند و «طب ایرانی» هم همین شعار را میدهد.
پایان بخش این مراسم پذیرایی حاضران با دمنوشهای متنوع گیاهی بود.