به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، عصر دیروز پنجمین نشست «اندیشه و قلم» با بررسی رمان «کاندید» نوشته ولتر در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
این نشست با حضور «امیرعلی نجومیان» دارای مدرک دکتری زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه لستر انگلستان برگزار شد که پیش از این در دو جلسه گذشته به بررسی اندیشهنگاری کتابهای «جانان مرغ دریای» نوشته ریچارد باخ و «مرگ ایوان ایلیچ» نوشته لئو تولستوی پرداخته بود؛ در این جلسه به تحلیل «کاندید یا خوشبینی» اثر ولتر پرداخت.
او در ابتدا به معرفی شخصیت نویسنده پرداخت و گفت: فرانسوا ماری آروئه که بعدها نام ولتر را بر خود نهاد به سال ۱۶۹۴ در پاریس متولد شد. فرانسوا که از دوران کودکی، روح عصیانگری در نهادش نمایان بود، بر خلاف میل پدر، که میل داشت حقوقدان شود، نویسندگی را پیش گرفت. به انجمنی به نام تمپل پیوست و سپس به شاگردی یکی از قضات دادگستری فرانسه درآمد. در سال ١٧١٨ اولین تراژدی خود را منتشر ساخت و پس از چندی جایزه آکادمی فرانسه به وی تعلق گرفت.
وی افزود: در سال ۱۷۱۵ اشعاری بر ضد فیلیپ دوم از خاندان اورلئان سرود که باعث زندانی شدن او در باستیل شد. در ایام زندان نام مستعار ولتر را برای خود برگزید. مدت یازده ماه در زندان بود اما با تلاش دوستان و هوادارانش رهایی یافت. در زندان به قدری ضعیف شده بود، که دیگر به آدم شباهت نداشت، در عین حال از استحکام و مقاومت روحی برخوردار بود. پس از مدتی سلامت خود را بازیافت و بیپرواتر از گذشته به جنگ مخالفان آزادی و بیداری حرکت کرد. او سپس به انگلیس تبعید شد. جامعه انگلیس بهدلیل انقلاب صنعتی بر مردمسالاری دست یافته و از سایر جوامع اروپایی جلوتر بود و ولتر را سخت تحت تأثیر قرار داده و او را مجذوب ساخت. اقتدار پارلمان، استقلال دستگاه دادگستری، محدودیت قدرت پادشاه، حرمت دانشمندان و هنرمندان و فلاسفه او را به شگفتی و وجد آورد. مراسم تدفین نیوتون و تشریفات ویژه او را هیچگاه از یاد نبرد. و برخی از بزرگترین اندیشمندان انقلاب کبیر فرانسه را برگرفته از اندیشههای ولتر میدانند.
وی در ادامه درباره اندیشه ولتر گفت: ولتر نظر بیشتر اندیشمندان عصر روشنگری، با دلایل عقلایی، و نه دیانت مبتنی بر تعالیم مسیح که اجرای آن بر دوش کلیسا بود، به خدا باور داشت، از این رو، وی دئیست به حساب میآمد. وی بر آن نبود که ایمان مطلق برای اعتقاد به خداوند، ضروریست.
نوجومیان درباره مرگ ولتر گفت: در فوریه ۱۷۷۸ پس از ۲۸ سال به پاریس بازگشت. قصد داشت در تمرین اجرای نمایش ایرن شخصاً حضور داشته باشد. این بازگشت بعد از سالها دوری با استقبال زیاد هوادارانش مواجه شد؛ در روز ۱۰ فوریه بیش از ۳۰۰ نفر از او دیدن کردند. با این حال این سفر به بیماری ولتر هشتادوچهارساله منجر شد. در ماه مارس بهبودی نسبی یافت و در ۳۰ مارس از فرهنگستان فرانسه بازدید کرد. این بازدید در میان شور و استقبال حاضران انجام شد. در ماه مه بیماری او به وخامت گرایید. گفته میشود که بیماری ولتر در روزهای منتهی به مرگ او همراه با درد زیادی بوده.
وی افزود: سرانجام ولتر در ۳۰ مه ۱۷۷۸ بدرود زندگی گفت. به دلیل عقاید ضدکلیسایی ولتر مقامهای کلیسا قصد داشتند او را از آیین خاکسپاری مسیحی محروم سازند. به همین دلیل بلافاصله پس از مرگ دوستانش جنازه او را به کلیسایی محلی منتقل کردند. در سال ۱۷۹۱ بقایای جسد ولتر به پاریس منتقل و با شکوه تشییع شد. در سال ۱۷۹۱ مجمع ملی انقلاب پیروزمند فرانسه لویی شانزدهم را مجبور کرد اجازه دهد جسد ولتر به پانتئون آورده شود. روی سنگ قبر ولتر این عبارت نوشته شده است «در این جا ولتر آرمیده است».
او در ادامه به معرفی رمان کاندید پرداخت و گفت: کاندید نام جوانی است که در قصر بارون آلمانی زندگی میکند. بارون شخصی به نام پانگلوس را که از بهترین معلمان است برای تربیت کاندید استخدام میکند. پانگلوس همواره به کاندید میآموزد که ما در محیطی سرشار از خوشبختی و خوبی زندگی میکنیم. بعد از مدتی بارون به کاندید شک میکند و به گمان اینکه به دخترش نظر دارد او را از کاخ بیرون میکند. کاندید نیز به اجبار به گروه سربازان بلغاری میپیوندد. کاندید در جریان این اتفاقات متوجه میشود که دنیا محلی سرشار از خوشبختی نیست. بعدها دوباره با معلم خود برخورد میکند و او را در حال گدایی میبیند. کاندید نظر معلمش را درباره اینکه دنیا محل خوشبختی است جویا میشود و پانگلوس میگوید که شرایط زندگی میتوانست بدتر از این هم بشود و بعد از توضیح آنچه بر او گذشته بود و ماجراهایی که بر کاندید گذشت در انتها میگوید که معتقد است همه چیز در دنیا برای خوشبختی و به بهترین نحو ترتیب داده شدهاست. این کتاب جزو فهرست پرفروشترین کتابهای تاریخ و صد رمان برتر به انتخاب کتابخانه مدرن است.
خوانش و بررسی قسمتهای متفاوت این کتاب از دیگر بخشهای این نشست بود.