جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۱۶:۱۲
کد خبر: ۹۰۱۴۰
|
تاریخ انتشار: ۰۶ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۴
گزارشی از مشکلات پیش‌روی آموزش
ما باید تصمیمی برای شیوه‌‌های آموزشمان بگیریم، تصمیمی که بچه‌ها را به یادگیری علاقه‌مند کند و رفتن به کلاس همراه با اشتیاق باشد؛ این تصمیم می‌تواند استفاده از آموزش مشارکتی یا تربیت معلمان با شیوه‌های جدید یا هر نگاه تازه دیگری باشد که منجر به شکل‌گیری یک نظام پویا و کارا در عرصه آموزش شود.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، همه ما از کلاس‌ها و دوره‌های آموزشی خاطرات خوشی داریم، از خوراکی خوردن‌های یواشکی گرفته تا رفاقت‌ها و شیطنت‌هایی که پس از گذر سال‌ها هنوز هم در ذهنمان مانده است؛ اما مسئله اینجاست که جذابیت‌های آموزش به همین حواشی خلاصه می‌شود و خود درس و یادگیری بخش کسل‌کننده ماجراست. البته حساب معلم‌های خلاق را جدا کنید که با وجود خشک بودن فضای آموزشی، از شوخی یا کارهای فوق برنامه استفاده می‌کنند تا حوصله مخاطبان سر نرود. در این مطلب می‌خواهیم نگاهی به ناکارآمدی شیوه‌های آموزش سنتی و نمونه موفق آموزش در کشور فنلاند بیندازیم، کشوری که موفق به کسب عنوان بهترین سیستم آموزشی دنیا شده است و بهترین دانش‌آموزان را دارد.
 
کیفیت، مهم‌تر از کمیت
یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که در مدارس وجود دارد، زیاد بودن مدت زمانی است که دانش‌آموز در مدرسه می‌گذراند. فکرش را بکنید، یک دانش‌آموز روزانه حدود هفت ساعت در مدرسه و رفت و آمد است و طبیعتاً وقتی به زنگ آخر می‌رسد، از لحاظ ذهنی آماده یادگیری نیست؛ این در حالی است که گاهی اوقات معلم در همان لحظات قصد دارد پیچیده‌ترین مطالب علمی را در مغز بچه‌ها فرو کند. دانش‌آموزی که ساعت‌ها سر کلاسی نشسته که معلم کوچک‌ترین خلاقیتی در آموزش به کار نبرده و هر معلمی بدون توجه به اقتضائات درسی که آن را آموزش می‌دهد، به روخوانی کتاب و احتمالاً جزوه گفتن پرداخته است. جالب است بدانید در نظام آموزش و پرورش فنلاند دانش‌آموز به طور متوسط هفته‌ای ۲۰ ساعت در مدرسه است، یعنی روزانه حدود چهار ساعت که البته شامل ساعت ناهار، زنگ تفریح و... است. دلیل این کار این است که مغز در اثر یادگیری مطلب دچار خستگی می‌شود و درگیر کردن مداوم آن بدون دادن استراحت کاری بیهوده است. به جز ساعت حضور در مدرسه، طول سال تحصیلی هم کوتاه است؛ در واقع دانش‌آموزان فنلاندی با کمترین ساعت حضور در مدرسه بهترین نتایج را می‌گیرند.
 
جبر و اختیار
سوالی که پیش می‌آید این است که در چنین شیوه آموزشی‌، بچه‌ها درس هم می‌خوانند؟ جواب مثبت است، اما نه آن طوری که ما درس می‌خوانیم. مسئولان آموزش و پرورش فنلاند درست به اندازه درس –حتی شاید بتوان گفت بیشتر- به بازی و تفریح بچه‌ها اهمیت می‌دهند و نتیجه این اهمیت علاقه‌مند شدن دانش‌آموز به مدرسه است. یعنی احتمالاً صبح که بیدار می‌شوند، اجباری را که ما در مدرسه رفتن حس می‌کردیم، حس نمی‌کنند. اجباری که میراث زمانی است که استبداد و نگاه دستوری از زمان کودکی آغاز می‌شد و گویی در تمام دوره‌های آموزشی ادامه پیدا می‌کرد. در مدارس ما درس اولویت اصلی و بلکه تنها اولویت است و معلم خوب از نظر ما کسی است که بتواند بچه‌ها را ساکت کند و کلاس را زیر سلطه‌اش داشته باشد، نه کسی که بچه‌ها را به مدرسه علاقه‌مند کند. حتی تا چند سال پیش بچه‌ها در صف می‌ایستادند و ناظم‌ها «از جلو نظام» می‌گفتند.
 
دفتر مشق
مشکل دیگری که همیشه گریبان‌گیر دانش‌آموزان بوده است، تکالیف بیش از حد و بدون منطقی است که از بچه‌ها خواسته می‌شود. هر چند مشقی که بچه‌های امروز می‌نویسند، در برابر مقدار مشقی که متولدان دهه‌های پنجاه و شصت می‌نوشتند، بیشتر شبیه به یک شوخی است، اما هنوز هم بچه‌ها از زیاد بودن مقدار تکلیفشان در منزل شکایت دارند. در مدارس فنلاند به طور کلی چیزی به نام «مشق شب» وجود ندارد و اگر از بچه‌ها بپرسید امشب چقدر مشق داری، با نگاه ممتد روبه‌رو می‌شوید. معلم‌ها کاری را که لازم است بچه‌ها انجام دهند، در همان مدرسه از آنها می‌خواهند و دانش‌آموز در خانه می‌تواند به فعالیت‌های دیگر بپردازد و با خانواده‌اش وقت بگذراند.

در نهایت ما باید تصمیمی برای شیوه‌‌های آموزشمان بگیریم، تصمیمی که بچه‌ها را به یادگیری علاقه‌مند کند و رفتن به کلاس همراه با اشتیاق باشد؛ این تصمیم می‌تواند استفاده از آموزش مشارکتی یا تربیت معلمان با شیوه‌های جدید یا هر نگاه تازه دیگری باشد که منجر به شکل‌گیری یک نظام پویا و کارا در عرصه آموزش شود.
 
این روزها مرکز آموزش سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران درصدد است تا بخش مهمی از بهترین خصوصیات این شیوه آموزشی را در قالب طرح بعد از مدرسه در فرهنگسراهای سطح شهر تهران اجرا کند. برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره این طرح با شماره تلفن ۱۸۳۷ تماس بگیرید.

گزارش: محمد وفایی
مطالب مرتبط
نظر شما