به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، جلسه نقد و بررسی فیلم «سیانور» ساخته بهروز شعیبی شامگاه روز گذشته در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
در این جلسه که بهروز شعیبی؛ کارگردان، مسعود احمدیان؛ فیلمنامهنویس، هانیه توسلی و حامد کمیلی؛ بازیگران فیلم، شاهین شجری کهن؛ منتقد و کوروش جاهد؛ کارشناس و مجری برنامه حضور داشتند، با استقبالی خوبی ازسوی مخاطبان همراه بود.
در ابتدای این نشست احمدیان با اشاره به ایده اصلی برای نوشتن فیلمنامه «سیانور» گفت: «اتفاقات دهههای اخیر در جامعه ذهن من را درگیر کرد. اینکه ما از گذشته ملت موحدی بودیم و یا هیچوقت در طول تاریخ دخترانمان را زنده به گور نمیکردیم، اما کم کم بر ما چه گذشت که به جای تفاهم دست به اسلحه بردیم.»
وی ادامه داد: «اگر فردی نقدی به جامعه دارد، جوابش نباید سیانور و یا اسلحه باشد. در فیلمنامه «سیانور» قصد داشتم، همین را بگویم. جان کلام این فیلم برگرفته از منش ایرانی است و اینکه ایرانی دنبال تفکر و اندیشه است. بحث «سیانور» اصالت، اعتبار و اندیشه است و اینکه هیج کس نمی تواند این اندیشه را محدود کند.»
این فیلمنامه نویس با تاکید بر اینکه « سیانور» به هیچ وجه فیلم سیاسی نیست، بیان کرد: «با وجود اینکه نود درصد فیلم مبتنی بر واقعیت تاریخی است اما نباید آن را یک فیلم سیاسی محسوب کرد. برای نوشتن سناریو یکسری اضافات دور ریخته و در ادامه داستانپردازی شد.»
احمدیان افزود: «محمود رضوی به عنوان تهیه کننده برای ساخت چنین فیلمی از خود جسارت به خود خرج داد و پیش قدم شد و در این مسیر جوان خوش فکری چون شعیبی را راضی کرد تا این فیلم را بسازد. به نظرم مجموعه ای از بهترینهای سینما در جلو و پشت صحنه گردهم آمدند، تا در نهایت « سیانور» ساخته شد.»
در ادامه این نشست، کوروش جاهد نقش دو پهلوی «وحید افراخته» با بازی درخشان حامد کمیلی در «سیانور» را نقش پیچیدهای دانست و از کمیلی خواست تا تجربیاتش از این فیلم را با حاضران در میان بگذارد.
کمیلی هم تصریح کرد: «تا به امروز سعی کرده ام روحیه کنجکاوی و تجربه کردن را همیشه در خود زنده نگه دارم. نقشهای متفاوت در کارنامه بازیگریام نیز گواه همین ادعاست.»
این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: «نقش «افراخته» یکی از نقش منفیهایی است که کمتر در فیلمهای سینمای ایران دیده شده است. البته مستند بودن نقش کارم را سختتر میکرد و به جرات میتوانم بگویم یکی از سخت ترین نقش هایی است که تا به امروز آن را ایفا کردهام.»
توسلی نیز درباره نقش «هما» در این فیلم گفت: «در کارنامه من و حتی سینمای ایران چنین نقشی تا به حال وجود نداشته است. در سینمای سیاسی ما اگرهم زنان دیده شده اند، اما آنان ایفاگر نقشهای محوری نبودند و در سایه قرار داشتند.»
وی ادامه داد: «در «سیانور» دو زن چریک را دنبال می کنیم. از نزدیک با حس و حال آنها آشنا میشویم، عشقشان را درک میکنیم و اینکه چگونه در مسیر آرمان و ایدئولوژیشان از همه چیز میگذرند.»
در بخش دیگری از این نشست، شجری کهن «سیانور» را به عنوان روایتکننده دوراهی میان زندگی سیاسی و آنچه که فتوای دل است، معرفی کرد که داستان زندگی واقعی و تراژدی بسیاری از خانواده ها در یک برهه تاریخی خاص بوده است.
وی ضمن انتقاد از مطرح نشدن برخی از جزئیات زمانه در فیلم افزود: «دهه هفتاد میلادی در سراسر دنیا، چریک گرایی رواج زیادی پیدا کرد و همه در حال پنجه کشیدن به صورت دیکتاتور زمانه خود بودند. بسیاری از شخصیتها فقط با خواندن چند اعلامیه و کتاب بدون مطالعات عمیقتر به یک حزبی گرایش پیدا میکردند. در واقع همه چیز خیلی بدویتر رخ میداد. در طول دیدن «سیانور» در جستجوی بازتابی از این زمانه بودم که فیلم آن را روایت میکرد اما به این مسئله اصلا پرداخت نشده بود.»
این منتقد صحبتهایش را با طرح پرسشی از شعیبی مبنی بر اینکه «آیا در مرحله آمادهسازی فیلمنامه به فکر ساخت یک سریال برای پرداخت بیشتر به شخصیتها و جزئیات، بودهاید؟» تکمیل کرد. شعیبی هم پاسخ داد: «رضوی جدای از این فیلم سینمایی، از سال ها پیش به فکر ساخت سریالی درباره این برهه زمانی و قبل از آن بود. اما این بار می خواست با سینما سراغ این موضوع برود.»
این کارگردان ادامه داد: «در «سیانور» جدا از اینکه برگرفته از واقعیات سیاسی تاریخی است، همه دغدغه مان این بود که یک داستان را به خوبی برای مخاطب تعریف کنیم تا با آن به خوبی ارتباط برقرار کند چرا که تا به حال فیلم های خوبی درباره آن دوران تاریخی ساخته نشده است. همه آنها یا بزرگنمایی بیش از حد داشته و یا صادقانه نبوده اند. پس سعی کردیم در این فیلم این فضای باورپذیر را درباره آن مقطع زمانی برای مخاطب ایجاد کنیم.»
شعیبی افزود: «همیشه در فیلمها و سریالهایم تلاشم بر این بوده که فارغ از شعارهای رایج، یک زبان گویش داشته باشم و باور پذیرتر همه چیز را روایت کنم. نباید از یاد برد که ما این اجازه را نداریم تازه اکنون تجربه جدیدی برای روایت داستان چهل سال پیش به وجود آوریم و آن دوران را قضاوت کنیم. با ساخت فیلمهایی صادقانه از آن دوران و بسیاری از مقاطع زمانی که پیشینه فرهنگ و تاریخ ما بوده است، میتوان پیامهای را به مخاطب داد که برای امروز مفید باشد.»
در بخش پایانی این نشست پرسشهایی از سوی حاضران مطرح شد که عوامل فیلم به آن پاسخ دادند.
شعیبی در پاسخ به اینکه «چه مشکلاتی برای ساخت فیلمی که روایتکننده تاریخ سی چهل سال پیش است، وجود دارد؟» گفت: «ساخت فیلمهای تاریخی در فضای شهری مانند تهران که روز به روز تغییر میکند، قطعا بسیار مشکل است. اگر همیاری و دلسوزی گروه صحنه و دیگر عوامل نبود، واقعا کار نشدنی بود، چرا که از هیچ تروکاژ کامپیوتری هم استفاده نکردیم و همه جزئیات در صحنه اجرا شد.»
وی درباره دومین تجربه همکاری اش با حامد کمیلی پس از سریال «پرده نشین» بیان کرد: «تا به امروز میتوانم بگویم، به اندازه کمیلی کسی را شریف، با انگیزه و با اخلاق در سینما ندیده ام. سینمای ایران از این دست بازیگران با اخلاق کم دارد و امیدوار به همکاری مجدد با او هستم.»
شعیبی درباره بازی درخشان مهدی هاشمی به عنوان یک سرهنگ ساواک در این فیلم گفت: «از فیلمنامه اولیه شخصیت «سرهنگ بهمنش» ریزهکاریهای زیادی داشت و واقعا یک شخصیت بود و نه یک تیپ. در عین حال بزرگنمایی و اغراق هم در شخصیت او وجود نداشت. با این اوصاف در هر سکانسی که هاشمی وارد میشد، تجربیات تازه ای با خود می آورد.»
وی در پایان افزود: «همیشه یکی از آرزوهایم این بود که با او فقط گپ بزنم اما امروز خوشحالم که موفق شدم با او یک فیلم بسازم. مهدی هاشمی از دهه شصت یکی از بهترینهای سینمای ایران بوده است که بعد از آن در هر دهه برای خود جایگاه ویژه ای باز کرده است.»