پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳
ساعت : ۱۵:۱۲
کد خبر: ۹۰۳۱۵
|
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۲
هفتمین نشست «سینمای فرنگ» فرهنگسرای اندیشه، شامگاه ۱۶ آذرماه با نمایش و تحلیل فیلم سینمایی «هشت نفرت انگیز» به کارگردانی کوئنتین تارانتینو با حضور محمدرضا مقدسیان و نیما حسنی‌نسب برگزار شد.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، محمدرضا مقدسیان در ابتدای نشست نقد و بررسی فیلم «هشت نفرت‌انگیز» گفت: مواجه با چنین فیلمی در وهله اول سخت است به این دلیل که ذهن، سلیقه، فکر، منطق و احساس مخاطب را به ابهام و کنجکاوی می‌کشاند.

هشتمین فیلم تارانتینو در هفتمین نشست «سینمای فرنگ» بررسی شد

نیما حسنی نسب با تایید صحبت‌های مقدسیان گفت: گرفتاری اساسی ‌ای که از ابتدای ظهور پدیده‌ای به اسم کوئنتین تارانتینو در سینما اتفاق افتاد، چگونگی  نقد و تحلیل فیلم شیوه مواجه مخاطب با همچین موجودی و تولیدات او بود. این که از چه منظری و از چه زاویه‌ای باید ورود کرد و نخ ارتباطی را با این فیلم‌ها را گرفت؟ چون فیلم‌های تارانتینو به قول کشتی گیرها خیلی چقر و بد بدن هستند و تقریبا رابط‌های کلاسیک و شناخته شده را برای درک و تحلیل و حتی لذت بردن از فیلم را به یک اندازه عقب می‌رانند.

این منتقد سینما اضافه کرد: اولین سختی در مواجه با این فیلم در تعیین ژانر و سبک فیلم است. از همان ابتدا می‌شود با انواع تبصره‌ها و نشانه‌هایی که از فیلم استخراج می‌کنیم  به یک جواب برای این کار برسیم اما هرگونه جواب احتمالی یه همان اندازه که درست است می‌تواند به همان اندازه هم  اشتباه باشد.

لذت دیدن فیلم‌های «تارانتینویی»
حسنی نسب با بیان اینکه از اساس فیلم‌های تارانتینو فیلم‌های متفاوتی است گفت: بعضی فیلمها وجود دارند که به عنوان یک ماهیت یا یک بطن مستقل می‌توانیم با آن رو به رو شویم فارغ از اینکه بدانیم چه کسی، چه زمانی، چگونه و حتی چرا آن را ساخته و اصلا به هیچگونه اطلاعات فرامتنی درباره خالق و مولف آن نیاز نداریم. بعضی فیلم‌ها اما نه اینکه جلوه هنری خاصی نداشته باشند اما برای لذت بردن از تماشا کردنشان ناچار به دانشتن اطلاعات فرامتنی هستیم و بازهم ناچاریم که به سازنده آن رجوع کنیم. این اتفاق برای شمار زیادی از آثار تاریخ سینما می‌افتد و راه حل ما برای درک و تحلیل اینگونه فیلم‌ها این است که بدانیم چه کسی آن را ساخته.

هشتمین فیلم تارانتینو در هفتمین نشست «سینمای فرنگ» بررسی شد

مقدسیان در ادامه اضافه کرد: یعنی در این فیلم فارغ از اینکه نشانه‌هایی از وسترن، فیلم‌های جنایی و یا حتی نشانه‌هایی از فیلم‌های ترسناک و اسلشر وجود دارد، اما فتح باب ورود به فیلم یک کلمه است «تارانتینو».

حسنی نسب با اشاره به شخصیت خاص سازنده این فیلم گفت: این کارگردان نابغه و عجیب غریب با همین هشت فیلمش توانسته به یک کارگردان صاحب سبک تبدیل شود. اینکه این سبک کجا  اوج است، کجا افول کرده و چه قدر فیلم‌های تارانتینویی خوب یا بدند یک بحث دیگر است.

وی درباره خصوصیات فیلم‌های تارانتینویی گفت: اولین و آخرین چیزی که راه را برای تحلیل باز می‌کند این است که تارانتینو «یک خوره سینماست که سینماگر شده است» بنابراین تمام دنیای ساخته شده و پرداخته شده این آدم از ابتدای کارگردان شدنش تا امروز فقط یک منبع و خاستگاه دارد و آن هم «تاریخ سینما»ست.

لطفا شوخی نکنید!
حسنی نسب درباره تحلیل‌های که بر فیلم‌های تارانتینو می‌نویسند گفت: تفسیرهای فلسفی، روانشناختی، تاریخی، سیاسی و .. واقعا در رابطه با تارانتینو به نظر من اتفاق بعیدی است. نه اینکه که بگویم کارهای تارینتو خالی از هرگونه مفهوم و پیام است اما انتصاب این موضوع به خودآگاه این موجود نابغه دور از ذهن است وگرنه انسانهای خلاق با دانش درست می‌توانند در ناخودآگاهشان همه آنچه که از علم، فلسفه و هنر درک کرده‌اند در شاهکارهایشان نشان ‌دهند.

این منتقد سینما اضافه کرد: در ابتدا امر باید زبان فیلم را بفهمیم و زبان فیلمهای تارنتینو زبان «تاریخ سینما» است. فیلم‌های تارنتینو نه استناد دارند و نه ارجاعات تاریخی. وقتی این آدم به صراحت شیوه قتل هیتلر، بزرگترین دیکتاتور و خون‌خوار تاریخ و معروف‌ترین چهره سیاسی تاریخ را به دلخواه خودش تغییر می‌دهد و در سالن سینما او را منفجر می‌کند، در نتیجه اگر کسی فکر کند با استناد تاریخی می‌تواند فیلم تارانتینو را بررسی کند، بیشتر شوخی می‌کند.

محمدرضا مقدسیان در ادامه با اشاره به ژانر فیلم‌های تارانتینو گفت: فیلم‌های تارانتینو ژانرمند نیستند اما نقطه عظیمتشان از یک ژانر وجود دارد. هر هشت فیلم تارانتینو را می‌توانیم درک کنیم که از دل تماشای کدام آثار کدام ژانر در آمده یا در شکل امروزی‌تر «هیبرید» یا تلفیقی از چند ژانر هستند و تارانتینو هم چه تعمدی و چه نا خود آگاه این تلفیق را انجام می‌دهد.

نیما حسنی نسب با تایید این حرف ادامه داد: یکی از ویژگی های سینمای پست مدرن، خود بازتابنده بودن است. یعنی بیش از اینکه به واقعیت استناد کنند، به واقعیت در سینما استناد می‌کنند. به همین دلیل عمده فیلم‌هایی که به عنوان فیلم‌های پست مدرن معرفی می‌شوند اولین و مهم‌ترین خصوصیتشان این است که فیلم‌هایشان را به تاریخ سینما ارجاع می‌دهند و آن را بازخوانی می‌کنند. البته لازم است بدانید که این بازخوانی اصلا جدی نیست. یعنی در عین حال که ادای دینی به یک ژانر دارد در عین حال توهم، هجو و یا شوخی با آن ژانر است و نگاه پارادوک دارد.

فیلمی به مصابه ماشین زمان
وی توضیح داد: در همین فیلم «هشت نفرت انگیز» تارانتینو پیش از آغاز به کار جدی اثر تازه‌اش ارادتش را به تاریخ سینما نشان می‌دهد. دوربین ۷۰ میلیمتری سوپر پاراویژن که سالهاست دورانش گذشته پیدا می‌کند و با همه سختی‌ها و دشواری‌هایی که در مقایسه با دوربین‌های دیجیتال دارد با این دوربین فیلم می‌گیرد، نگاتیوها را ظاهر می‌کند و...، او حتی در فضای واقعی تصویر برداری می‌کند و همه مشقت‌های این کار را هم به جان می‌خرد و حتی پس از اتمام فیلم سالنهای سینمایی را تجهیز می‌کند تا فیلم را به خوبی نمایش دهد. انگار که او دوست دارد مخاطب فیلمش را سوار ماشین زمان کند و به آن دوران بازگرداند.

 حسنی نسب اضافه کرد: در قاب بندی و دکوپاژ هم ارادتش را به آن سینما نشان می‌دهد، و با استفاده از اونیو موریکونه برای موسیقی و بازیگران قدیمی که از فیلم‌های گذشته‌ای که دوست دارد استخراج می‌کند، اشاراتش به جزئیات، پلان‌ها و دیالوگ‌هایی از فیلم‌های معروف وسترن انواع المانهایی که عاشقانه دیده و پرستیده، احترامش را به ژانر وسترن اعلام می‌کند. اما او می‌داند با ژانری سروکار دارد که سالهاست از عمر مفیدش گذشته است.

مقدسیان با تایید سخنان حسنی‌نسب اضافه کرد: این حسرت و نوستالژی حداقل در ۳۰ دقیقه اول فیلم بروز و ظهور فراوانی دارد. او در این ۳۰ دقیقه یک فیلم وسترن بدون هیچ اضافات تارانتینویی می‌سازد. ماجرا از جایی تارانتینویی می‌شود که این افراد وارد مغازه می‌شوند.

هشتمین فیلم تارانتینو در هفتمین نشست «سینمای فرنگ» بررسی شد

حسنی نسب با اشاره به اولین نشانه‌های «هیبرید» در این اثر تارانتینو گفت: ماجرا از اینجا به بعد شکل دیگری می‌یابد و بحث هیبرید پیش می آید. اولین نشانه‌ این اتفاق هم زمانی پیش می‌آید که مخاطب به این سوال می‌رسد «قاتل چه کسی است؟»

وی افزود: این اتفاق در ادبیات پلیسی یک فرمول کلاسیک و جواب پس داده‌ است که استاد آن هم «آگاتا کریستی» است. اما تارانتینو می‌داند که این قصه‌ها یک بار مصرف هستند و باید کار دیگری بکند که این کار شوک‌های یک بار مصرفی است که می‌تواند به تعلیق‌های طولانی تبدیل کرد که استاد این کار هم آلفرد هیچکاک است. اما تارانتنو پا را از هیچکاک هم فراتر می‌گذارد و برای اینکه پست مدرنیستی به این موضوع نگاه ‌کند، راوی را تبدیل به مولف می‌کند. انگار که یکهو فیلم قطع می‌شود و فیلمنامه نویس نزدیک می‌شود و می‌گوید حالا اجازه بدید من یک چیزی را برای شما تعریف کنم.

نشست نقد و بررسی «هشت نفرت انگیز» با پرسش و پاسخ حضار به پایان رسید.

نظر شما